حلقه وصل - در سالهای اخیر با شکلگیری و گسترش گروههای تروریستی در مناطق مختلف جهان و پیروی این گروهها از سیاستهای آمریکا و صهیونیست این تفکر در ذهن شکل میگیرد که ارتباطی بین باورهای سیاسی سلفیهای تکفیری و قدرتهای استکباری جهان وجود دارد، در نوشتار حاضر فارغ از مباحث تخصصی علوم سیاسی تلاش میشود که ارتباط و یا عدم ارتباط گروههای تکفیری با آمریکا بطور مختصر مورد بررسی قرار گیرد.
دشمنان اسلام در باور سلفیها
بطور عمومی سلفیها بر این عقیدهاند که دشمنان امت اسلام سه گروه هستند: ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی.
گروهی از سلفیها بر این باورند که ابتدا میبایست "حکومت اسلام" ایجاد و برقرار شود و پس از آن به سراغ دشمنان اسلام رفت. اما ناظرین سیاسی بر این باورند که میبایست بین اندیشه سلفیه و اقدامات ناشی از این تفکر تمایز قائل شویم.
برخی کارشناسان نیز با معرفی دوگانه سلفی علمی (الصحوۀ) و سلفی جهادی (تکفیری) مدعی هستند؛ که در حال حاضر سلفیون علمی که اغلب در حاشیه جنوبی خلیجفارس سکنی دارند با ایالاتمتحده و ایران در آشکار و رژیمصهیونیستی در نهان ارتباط دارند و اندیشه ایجاد حکومت اسلام را بطور مشخص ابراز ننمودهاند؛ در حالیکه سلفیون جهادی(تکفیری) با ادعای عدم ارتباط با سه گروه یاد شده مدعی تقابل با آنها و ایجاد حکومت اسلام هستند.
اختلاف گروههای سلفی در ایجاد دولت دینی
در این نوشتار اما ادعا بر این است که دستهبندی دوگانه فوق دقیق نبوده و اساساً اختلاف هر دو نحله سلفی بر سر ایجاد و یا عدم ایجاد دولت دینی است و نه لزوماً ارتباط یا عدم ارتباط با کشوری خاص.
سلفی علمی (الصحوۀ) و رویای دولت مدنی
سلفیون ارتدوکس همواره در حوزه فکری و نظری فعال بودهاند و البته با در اختیار داشتن نهادهایی مانند حزب و دانشگاه سعی در گسترش هواداران خود داشته و دارند.
این گروه بطور تاریخی بدنبال دولت مدنی و قانونگذاری مدنی نبودند و اساساً همانند سیدقطب قانون را شر و تبعیت از آنرا حرام میدانستند. اما هنگامی که با روی کار آمدن محمد مرسی در مصر به عرصه حاکمیت وارد شدند و قانونگذاری نمودند دچار تناقضات درون پارادایمی شده و خیلی زود بواسطه اتفاقات متنوع به شرایط نزدیک به گذشته خود برگشتند.
گروهی دیگر از باورمندان به این تفکر از ابتدا قدرت اجرایی و دولت را در اختیار داشته اند؛ درحالیکه در عمل دولتهای ایشان سکولار و لائیک بوده و هستند. کما اینکه در دولتهای اینچنینی شاهد شرب خمر علنی سران کشور، مراکز فسق و فحشا و ... هستیم؛ و علی رغم بعضی ظواهر مذهبی و گاهاً نهادسازیهای شبه دینی ادعای دولت دینی بودن آنها در سطح اسمی است.
این دولتها بطور آشکار با ایالات متحده ارتباط داشته، بطور پنهان با رژیم صهیونیستی در ارتباط هستند؛ و بعنوان کشورهای به رسمیت شناخته بین المللی با ایران نیز ارتباط دارند.
سلفیون جهادی(تکفیری) و تشکیل حکومت اسلامی
گروه دوم که خود را جهادی میخوانند بواسطه عدم دسترسی به نهادهای اجتماعی و مدنی و البته اعتقاد به روشهای غیرمدنی شروع به فعالیت در راستای ایجاد تشکیل حکومت به اصطلاح اسلامی نمودند.
عدم در اختیار داشتن زمین و سرزمین در اولین وهله آنها را به سمت اشغال اراضی و تشکیل حکومت سوق داده، کما اینکه از بحران سوریه بیشترین استفاده را برده و بخش هایی از آن کشور و بدنبال بحران سیاسی و شبه کودتا بخشی از عراق را نیز متصرف شدند.
اشتراکات هویتی آمریکاییها و گروههای تکفیری
فارغ از اخبار آشکار بسیاری که در خصوص مداوای مجروحین گروههای سلفی که در جنگ داخلی سوریه، در بیمارستانهای صهیونیستی وجود دارد و عدم تلاش برای حمله به مواضع رژیم صهیونیستی تاکنون که محل توقف، تعجب و دقت است؛ نحوه شکل گیری و گسترش آنها نیز قرابت عجیبی با برههای از تاریخ آمریکا و هویت آمریکایی دارد.
بنا بر اعتقاد دکتر والتر راسل مید در کتاب "خدا و طلا: بریتانیا، آمریکا و ساخت دنیای مدرن"، هویت آمریکایی برساختی از سه کلید واژه "خدا"، "سلاح" و "طلا" میباشد که بنا به نظر برخی کارشناسان حوزه آمریکاشناسی باید به سه واژه فوق "اباحه گری جنسی" را نیز افزود.
نقاط اشتراک قابل توجهی بین هویت گروههای سلفی تکفیری و آمریکاییها وجود دارد؛ که اشاره به آنها میتواند بیانگر نکات جالب توجهی باشد.
دینداری اشتراک اول آمریکا و تکفیریها
اولین گروه معروف مهاجر به سرزمینهایی که امروز آمریکا خوانده میشود، خود را زائر نامیده بودند و بطور ادعایی بدنبال محلی برای خداپرستی بودند؛ برخی از بومیان آن منطقه نیز بواسطه آنچه از نیاکان خود شنیده بودند ادعای ایشان را قبول کرده و با آنها همراهی مینمودند.
این ادعا همچنان در میان آمریکاییها باقیست و شواهد متنوعی برای ادعای دین مداری ایشان قابل ذکر است.
گروههای تکفیری نیز که داعیه ایمان و خداپرستی دارند و بیش از آن مدعی کفر سایرین هستند. این روند به راحتی در رفتار برخی از مسلمانان ساده اندیش و بی بصیرت که شعارهای گروه های تکفیری را پذیرفته و با ایشان همراه شدند نیز قابل رصد و رؤیت است. به طریق اولی نیز دعوت گروه های تکفیری از مسلمانان جهان برای مهاجرت به سمت مناطق تحت اشغال آنها و اقدام برای جعل حکومت دینی دین قابل مطالعه است.
سلاح و کشتار نقطه اشتراک دوم
در آمریکا مهاجرین برای تسریع در رسیدن به خواستههای نهایی خود دست به سلاح بردند و بسیاری از بومیان آمریکا را کشتند و سر بریدند و هرگونه مخالفت با خود را با زبان سلاح اعم از سرد و گرم پاسخ گفتند.
اهمیت سلاح در آمریکا به حدی است که اصل دوم قانون اساسی ایالات متحده به صراحت بر حمل آن بعنوان حق تصریح دارد و با توجه به اینکه مطالعه روند و کاربرد سلاح، خشونت و آدمکشی در تبدیل شدن ایالاتمتحده به یک ابرقدرت مقالی جدا مطالبه مینماید ولی رفتار وحشیانه گروههای تکفیری و قتل و جنایات مسلحانهای که از آنها دیده میشود نیز کاملاً شبیه و یادآور آن فجایع و ددمنشی هاست.
ثروت سومین اشتراک تروریستها و آمریکا
گروههای مهاجر به آمریکا که اغلب از شرایط مالی بسیار بدی در کشورهای خود برخوردار بودند، فرصت بدست آمده در سرزمین های جدید را مقطعی حیاتی برای تقویت بنیه مالی خود دیدند، (البته متمولینی نیز بودند که آمریکا را بعنوان یک فرصت سرمایهگذاری دیدند و به روشهای مختلف درصدد افزایش ثروت خود برآمدند؛) روحیه دزدی و ثروتاندوزی به هر شیوه دیر زمانی است که در آنها باقی مانده است.
کما اینکه بطورمثال در دوران اولیه آمریکا، بردهداری و فروش انسان و در دوران استعمار آمریکا غارت منابع نفتی سایر کشورها من جمله ایران پیش از انقلاب اسلامی از ذهن ناظرین تاریخ نرفته است. قطعاً در این مورد نیز نیاز به انجام قیاس نیست، چرا که نحوه غارت گروه های تکفیری از اموال و انفال سوریه و عراق و همچنین فروش زنان بعنوان برده خبر ثابت خبرگزاریهاست.
آمریکایی های بواسطه درآمدهای ناشی از نفت و یا سایر منابع کشورهای مستعمره، آشکار و پنهان خود پروژهها و اهداف خود را پیش میبردند و کماکان در صورت امکان پیش میبرند و یا به گروههای پیمانکار واگذار مینمایند.
ثروتمندترین گروه تروریستی جهان نیز در حال حاضر با فروش نفت عراق و سوریه از همان سیاق پیروی می نماید و البته بجای واگذاری امور به پیمانکار خود در این نقش حاضر شده است.
اباحه گری جنسی، اشتراک چهارم آمریکا و تکفیریها
ضلع چهارم هویت آمریکایی اباحه گری جنسی است. در تاریخ آمریکا موارد بسیار شرم آوری از هجوم به منازل بومیان، سیاهان و حتی سفیدپوستان کارگر و تجاوز جنسی به ایشان وجود دارد؛ این موضوع رفته رفته تبدیل به بخشی از فرهنگ عامه آمریکایی شد و موضوع لیبرالیسم جنسی و پیدایش و ترویج رفتارهای خارج از دین، عقل و طبیعت جنسی در و از ایالات متحده موضوعی کاملاً مشهود است.
متأسفانه در بین گروه های تکفیری نیز با سوءاستفاده از اسلام عزیز و بدعتگذاری حرام و غیرشرعی شاهد موضوعاتی همچون جهاد نکاح، جهاد لواط و امثالهم هستیم که بیانگر اباحه گری جنسی در این گروههاست.
نتیجهگیری
باتوجه به مطالب مطرح شده در دیدگاههای سلفیه که گروههای تروریست منتسب به آن هستند؛ این موضوع آشکار است که این گروهها علی رغم ادعای اسلامگرایی عقل و دل در گرو ایالات متحده و رژیم صهیونیستی دارند؛ و مطلوب نظرشان دیونمایی و سیاه انگاری تجربه حکومت اسلامی است.
لازم به ذکر است که آنچه در منطقه شاهد آن هستیم نزاع بین شیعه و سنی و یا سنی و سنی نیست. در حقیقت همانطور که به روشنی با مطالعه عقبه فکری و اقدامات عملیاتی آنها مشخص است؛ جریانهای تروریستی سلفی فعال، صرفاً طراحی جدید صهیونیسم آمریکایی برای مقابله با ایران اسلامی و دشمنی با مدل موفق حکومت اسلامی در ایران در پوشش و ظاهر اسلام آمریکایی در درجه اول و کلیت اسلام در نهایت هستند.
ملای رومی در دیوان شمس بیتی موجز و گویا دارد که تصویرگر فضای کنونی و راه برون رفت از آن است.
مسلمانان، مسلمانان، مسلمانی ز سر گیرید
که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
نویسنده: عباس تاجیک / دانشجوی دکتری مطالعات آمریکا