به گزارش حلقه وصل، «وحید حاجی پور» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشتهاست که صادرات نفت ونزوئلا به هندوستان از رقم ۴۵۰ هزار بشکه در روز گذشته و به بالاترین رقم طی ۲۱ ماه گذشته رسیدهاست.
ونزوئلا که با تحریمهایی شدیدتر از تحریمهای ایران مواجه شده و حتی کودتای نافرجام را نیز تجربه کردهاست، به تداوم صادرات نفت خود مشغول است.
فارغ از اینکه کاراکاس بر چه اساس و مکانیزمی صادرات نفت خود را افزایش دادهاست به کنار، اما مهمترین خروجی افزایش صادرات به هند، حفظ بازاری است که یکی از قطبهای بازار مصرف نفت است.
اما چرا ونزوئلا صادرات نفت به هند را افزایش دادهاست و بخش خصوصی هند به واردات نفت ونزوئلا مشغول است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به این مهم اشاره کنیم که کاراکاس طی سالهای اخیر وامهایی را از کشورهای مختلفی مانند روسیه و هند دریافت کرده و در ازای آن، نفت به آنها میدهد.
به بیان سادهتر کاری که ونزوئلا با هوشمندی طی سالهای گذشته انجام دادهاست، «پیشفروش» نفت بودهاست که با این ابزار، هم بازار خود را حفظ و هم پول نفت خود را پیش از صادرات دریافت کردهاست.
شبیه چنین اقدامی را ایران با شرکت اینپکس انجام دادهبود که به ازای دریافت وام ۵ میلیارد دلاری، نفت خود را به ژاپن پیشفروش کردهبود تا در دوران تحریمهای گذشته ژاپن مشکلی برای واردات نفت از ایران نداشته باشد.
امروز ونزوئلا نیز همین مدل را پیاده و به ازای کمکهای مالی که از روسیه دریافت کردهاست، نفت خود را به هندوستان صادر میکند، به پالایشگاههایی که شرکت روسنفت در آن سهامدار است. روسها ۱۲ سال پیش وام ۱۶ میلیارد دلاری به ونزوئلا دادند که بازپرداخت آن توسط صادرات نفت انجام میشد. در واقع مسکو با هدایت نفت ونزوئلا در بازارهایی که نمیتواند نفت آنها را تأمین کند، نقش خود را پررنگتر کردهاست، به ویژه آنکه مسکو با خرید سهام چند پالایشگاه در هند، علاوه بر محکمکردن پای خود در بازار شرق آسیا، نفت ونزوئلا را نیز هدایت میکند.
افزایش واردات نفت هندوستان از ونزوئلا توانسته جای نفت ایران را در بازار هندوستان پر کند، حتی در تحریمهای گذشته صادرات نفت ایران به هندوستان صفر نشد، اما هم اینک ونزوئلا به پشتوانه قراردادهای قانونی که پیشتر با هند و روسیه امضا کردهاست، به راحتی در بازار هندوستان به فعالیت مشغول است.
گرچه ایران سالها پیش از این ابزارها برای تضمین بازارهای خود استفاده کردهبود، ولی متأسفانه بیتفاوتی نسبت به این ابزارها و متوسلشدن به قراردادهای سنتی فروش نفت، موجب شدهاست تا وضعیت خوبی بر فروش نفت حاکم نباشد. یکی از راهکارهایی که منتقدان از سالها پیش به وزارت نفت پیشنهاد میدادند این بود که با توجه به خطر تحریمپذیری کشور باید به سمت انعقاد قراردادهای بلند مدت و همکاریهای دوجانبه روی آورد، اما از آنجا که «باد برجام» در آستین وزارت نفت نمیخوابید، هیچتوجهی به این راهکار و راهکارهایی مشابه نشد.
یکی دیگر از راهکارها تهاتر سهام پالایشگاههای هند با بدهی نفتی این کشور بود که با انصراف ایران، روسنفت جایگزین ایران شد و امروز به یکی از بازیگران اصلی پالایشی در هندوستان تبدیل شدهاست. روسها نهتنها نفت خود را راهی این پالایشگاهها میکنند، بلکه بخشی از نفت ونزوئلا که پیشتر در امریکا مصرف میشد، به هندوستان منتقل میکنند.
در ایران، اما مدیریت ارشد وزارت نفت به انتقاد از زمین و زمان مشغول است؛ خوابیدن زیر سایه درخت برجام و عدم آیندهنگری برای عقد قراردادهای بلندمدت و استراتژیک در مجموعه نفت و دولت، وضعیت را به جایی رساندهاست که ونزوئلا با افزایش صادرات نفت خود به هند مواجه شده و به راحتی جای ایران را گرفتهاست.
این همان فرصتسوزیهایی است که منافع ملی کشور را به حوالی نابودی کشاندهاست.