سرویس حاشیه نگاری: حبیب اسماعیلی تهیه کننده، کارگردان و پخشکننده سینماست و میتواند گزینه مناسبی برای بررسی وضعیت اقتصادی سینما و تحلیل راهکارهای رونق اقتصادی دوباره سینماها باشد؛ او به تازگی با روزنامه سینمایی «صبا» مصاحبهای داشته است و در آن در مورد آماری منتشر شده از حجم درآمدهای سالیانه سینما و تئاتر در ایران صحبت کرده است که بخشهایی از این مصاحبه را با هم میخوانیم:
آماری منتشر شده مبنی بر اینکه گردش مالی یکساله تئاتر هنری 8 میلیارد تومان، گردش مالی یکساله سینما 28 میلیارد تومان و گردش مالی یکساله تئاتر کمدی آزاد 90 میلیارد تومان است. با این حساب به نظر نمیرسد سینمای ما با این میزان خرج و گستردگی، اقتصادش کوچک است؟
بله. مشخصا در مسائل فرهنگی مشکلات زیادی داریم. همواره با معضل استقبال اندک از فیلمها در سینما روبهرو بودهایم و این پدیده جدیدی نیست، اما اینکه در دهه اخیر به شدت با ریزش مخاطب سروکار داشتهایم کسی شکی ندارد. به هرحال سینما مشکلاتی داشته، مردم با مسائل اقتصادی مشکل داشتهاند، بلیتها گران شده و مشکلات دیگری چون کمبود سالن سینما. از سوی دیگر دست سینماگران ما برای پرداختن به بسیاری از موضوعات بسته و همانطور که میدانید عرصه تصویر عرصه رقابت است؛ ماهوارهها، اینترنت و شبکههای مجازی مخاطبان را به خودشان جذب میکنند و باید در سینما بسیار بیش از این تلاش کرد مخاطب به سالنها برگردد. در عین حال چندان هم نباید ناامید بود. فیلمهایی داشتهایم که توانستهاند به فروشهای بسیار خوبی دست پیدا کنند و اگر تولید نظایر این فیلمها در سینمای ما افزایش یابند، مطمئنا حجم درآمدهای سینما و میزان گردش مالی آن بالا میرود. فراموش نکنید فیلمهایی با فروشهای 12 میلیارد تومانی و 8 میلیارد تومانی داشتهایم.
درباره استثناها صحبت میکنید؟
خیر. دستکم سالی دو تا سه فیلم داریم که فروش آنها از 3 یا 4 میلیارد بالاتر میرود و میتوانیم کیفیت فیلمها را افزایش بدهیم تا درآمدها هم افزایش یابند، اما اینکه میگویید تئاتر طنز در ایران چنین درآمدهای بینظیری را به خودش جلب کرده، کاملا علتهای اجتماعی دارد. از یک طرف به واقع ساخته شدن و پر مخاطب شدن چنین تئاترهایی باعث شرمندگی میشوند، اما از سوی دیگر جامعه در فضایی که بسیاری از مردم گرفتار مصائب معیشتی هستند، نیاز دارد در ساعات پایانی روز یا هفته فارغ از هر دغدغه و فکری فقط بخندد و این تئاترهای آزاد یا کمدی به این نیاز مردم پاسخ میدهند و در جای خودشان کار درستی هم میکنند. به نظرم باید تئاتر هنری و کمدی به نحوی به هم نزدیک شوند که هر دو نیاز، یعنی تفکر و سرگرمی را توامان برای مردم پاسخ دهند. یعنی همان کاری که سینما در سالهای اخیر در حال انجام دادنش است و این روزها کارگردانان در ایران سعی میکنند سینمای تجاری را به سینمای تفکرگرا و هنری پیوند بزنند. سالهاست تجربههای خوبی در این زمینه داشتهایم چون «میخواهم زنده بمانم»، «آژانس شیشهای» و «نرگس» که هم در گیشه و هم در جشنوارهها موفق عمل کردهاند. در تئاترهای لالهزاری زمانی نمایشهای بسیار خوبی میدیدیم که اجرا میشد و مخاطبان زیادی هم داشت، اما به مرور تئاتر استخواندار متاسفانه تبدیل شد به اجراهای روحوضی صرف.