به گزارش حلقه وصل: رحمان ۱۴۰۰ را در ادامه روند کاری منوچهر هادی میتوان یک فیلم متوسط رو به پایین در نظر گرفت! اثری که بیش از اتکا بر قصه و استفاده از ظرفیتهای پروداکشنی سینما، بر مبنای خلق معدود موقعیتهای کمیک و خنداندن مخاطب از طریق همین تکموقعیتهای کمیک پیش میرود. روندی که روایت یک قصه منسجم و چفت و بستدار کمترین نقش را در آن دارد و منوچهر هادی در چند اثر سینمایی متاخر خود عموماً به استفاده از آن متوسل شده است. اما نکته دومی که میتوان در ارتباط با این فیلم گفت حجم بالای استفاده از شوخیهای جنسی در آن است!
شوخیهایی که جلوتر از فیلمی همچون «هزارپا» که بخش عمدهای از بار کمدی اثر حول شوخیهای جنسی کلامی میچرخید، اینبار با اصرار بر استفاده از شوخیهای جنسی فیزیکال به شکلی عریانتر بیان میشود و از این نظر ابتذال «رحمان ۱۴۰۰» را باید یک پله بالاتر از فیلمهایی همچون «هزارپا» دانست.
جالب اینکه «رحمان ۱۴۰۰» نه فقط از منظر عدم ارائه یک قصه منسجم و پرکشش بلکه از منظر استفاده از عناصر تبلیغاتی فیلم نیز به نوعی دچار غش در معامله شده است! آنچنان که با وجود پیشروی قصه فیلم بر مبنای ۳ شخصیتی که یکتا ناصر، سعید آقاخانی و بهرام افشاری ایفاگر نقش آنها هستند، در مواد تبلیغاتی فیلم بیش از همه بر حضور مهران مدیری و محمدرضا گلزار تاکید شده است؛ این در حالی است که مجموع نقشآفرینی این دو چهره در فیلم کمتر از چند دقیقه است.
البته در این میان نباید از نقشآفرینی قابل قبول سعید آقاخانی در این اثر غافل شد؛ بازیگری که بعد از چند سال حضور در نقشهایی جدی که نمونههایی از آن را امسال در جشنواره فیلم فجر و در فیلمهایی همچون «قسم»، «حمال طلا» و «بنفشه آفریقایی» دیدیم؛ یک بار دیگر به خاستگاه اولیه خود یعنی سینمای کمدی بازگشته است و مثل همیشه بخوبی از عهده نقشی که به او سپرده شده، برآمده است.
اتفاقی که به شکل برعکس برای مهران مدیری در این فیلم به وقوع پیوسته تا همکار سالهای دور سعید آقاخانی در مجموعه به یادماندنی «ساعتخوش»، اینبار ضعیفتر از همیشه در «رحمان ۱۴۰۰» ظاهر شود.
منوچهر هادی در «رحمان ۱۴۰۰» هم همچون اثر قبلیاش «آینه بغل» دست بر موضوع اختلاف طبقاتی گذاشته و در این میان نقدی بر رفتارهای عجیب و خارج از عرف طبقه مرفه نیز دارد. علاوه بر این گریزهای گاه و بیگاه قصه اثر به برخی اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز همچون حاشیههای ایجاد شده بهواسطه مؤسسه مالی کاسپین و موضوع «ژن خوب»، باعث شده فیلم در پوسته ظاهری خود پیوند عمیقتری با موضوعات روز برقرار کند، هر چند با نگاهی عمیقتر میتوان به عدم شناخت و فهم درست فیلمساز از ابعاد مختلف مسأله «شکاف طبقاتی» و نکات مرتبط با آن پی برد؛ موضوعی که به نظر میرسد با استفاده از مشاورههایی نظری پیش از نگارش سناریوی اثر تا حدود زیادی قابل حل بود اما در نهایت محقق نشده است.