به گزارش حلقه وصل: در اظهاراتی که اصلا غافلگیرکننده نبود، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا روز یکشنبه 25 ژانویه 2025 از مصر و اردن خواست تا پذیرای فلسطینیهای نوار غزه باشند.
دستاویز ترامپ حجم ویرانیهای برجا مانده از جنگ است. او میگوید، از آنجا که بیش از 15 ماه جنگ در غزه موجب ویرانی بخش اعظم آن شده، لذا بازسازی آن نیاز به تخلیه ساکنیناش دارد.
رئیس جمهور آمریکا در ادامه گفت که در این زمینه با «ملک عبدالله دوم»، پادشاه اردن صحبت کرده و از او خواسته تا پذیرای تعداد بیشتری از ساکنین غزه باشد و همین درخواست را از «عبدالفتاح السیسی»، رئیس جمهور مصر خواهد داشت.
ترامپ این سخنان را در جریان دیدار با خبرنگاران در هواپیمای ویژه رئیسجمهور آمریکا موسوم به «ایر فورس وان» بیان کرد و گفت که به تلاش خود برای برقراری صلح در خاورمیانه، درحالی کخ منطقه را هرجومرج واقعی فراگرفته، ادامه میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا انتقال فلسطینیها به اردن و مصر امری موقتی است یا دائمی؟ پاسخ داد: «میتواند، باشد یا نباشد.»
اردن و مصر باید فلسطینیهای غزه را بپذیرند
این طرح که ترامپ از آن تحت عنوان «پاکسازی غزه» یاد میکند، طرحی ساده یا اظهاراتی گذارا نیست که به راحتی از آن گذشت، بلکه بیانگر نگرش واقعی وی برای خدمت به اهداف رژیم صهیونیستی و جلب رضایت بزرگان کسب و کار و میلیاردرهای آمریکایی حامی رژیم صهیونیستی است که طی انتخابات از وی در قبال حمایت از اسرائیل حمایت به عمل آوردند.
ترامپ این بار خیلی زود از برنامههای خود برای نوار غزه و فلسطینیها به دور از شعارها و نمایشهای دیپلماتیکاش رونمایی کرد و آشکارا از خالی کردن نوار غزه به بهانه بازسازی آن سخن گفت.
این اظهارات جنجالی، با اقدام ترامپ در لغو تصمیم بایدن مبنی بر تعلیق ارسال بمبهای 2000 پوندی (حدود یک تن) MK (مارک) 84 به اسرائیل در پاسخ به تهاجم ارتش این رژیم به شهر «رفح» در جنوب نوار غزه در ماه مه گذشته و استفاده از این نوع سلاح مرگبار همراه بود.
وبگاه «اکسیوس» به نقل از سه مقام مسئول آمریکایی اعلام کرد که این بمبها درحال بارگیری توسط کشتیهاست و ظرف روزهای آینده به دست تلآویو ارسال خواهد رسید.
تقدیم هدایا به راستهای افراطی ادامه دارد
مدت زمان زیادی صرف نشد تا ترامپ محاصرهشده در میان وزرای صهیونیستاش مأموریت اصلی خود را که برای آن آمده بود، آشکار کند: «حمایت مطلق از صهیونیسم و اسرائیل» تا این حمایتها به مجموعه حمایتهایی اضافه شود که در دور اول ریاستجمهوریاش از رژیم صهیونیستی به عمل آورده بود.
ترامپ اولین دور ریاست جمهوری خود سنگبنای عادیسازی روابط با کشورهای عربی یا همان «معامله قرن» را بنا نهاد. بعد از آن به سراغ «قدس اشغالی» رفت و آن را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخت و در ادامه ضمن انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی از کشورهای دیگر نیز خواست، در این اقدام از آمریکا تبعیت کنند.
حالا تنها 5 روز بعد از رسیدن به قدرت ترامپ استوارنامه خود را به عنوان «نوکر وفادار اسرائیل» تقدیم تلآویو کرد و برای راضی کردن صهیونیستها هدایایش را در قالب لغو تحریمهای بایدن روی برخی از شهرکنشینان کرانه باختری به دلیل ارتکاب جنایاتی مانند سرقت، غارت و آتشزدن فلسطینیها تقدیم آنها کرد.
پس از آن از قصد خود درباره آغاز نبردی سخت با دادگاه بینالمللی جنایی در لاهه به دلیل صدور احکام بازداشت برای نتانیاهو و «یوآو گالانت»، وزیر جنگ برکنار شدهاش به اتهام ارتکاب جنایات ضد بشری خبر داد تا فشار بر اعضای دادگاه را از همان ابتدای ورودش به کاخ سفید آغاز کند و به آنها درباره عدم تکرار چنین اقدامی در آینده هشدار دهد.
در ادامه نیز بنا به گفتهاش طرح «پاکسازی غزه» را ارائه داد که در دل خود تهدیدات و چالشهای فراتر از خطرات «قرارداد قرن» دارد. طرحی که بسیاری از صهیونیستهای افراطی داخل سرزمینهای اشغالی حتی تصورش را هم نمیکردند.
در واکنش به اظهارات ترامپ، «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت قومی مستعفی اسرائیل، از ترامپ بابت این طرح تشکر و تأکید کرد، یکی از مهمترین خواستههای او از ابتدای جنگ، بیرون کردن فلسطینیها از نوار غزه بود.
وی افزود: «وقتی رئیس جمهور بزرگترین قدرت دنیا خود این ایده را میدهد، کابینه اسرائیل راهی جز اجرای آن ندارد، باید از الان فلسطینیها را وادار به مهاجرت کنیم.»
اما «بزلل اسموتریچ»، وزیر دارایی نتانیاهو، کمک به اهالی غزه برای یافتن مناطقی دیگر برای زندگی را ایدهای بسیار خوب دانست و گفت که به این ترتیب، فلسطینیها بعد از 76 سال زندگی در شرایط سخت و داشتن چشمداشتهایی مانند نابودی اسرائیل میتوانند، در جای دیگر راحت به زندگی خود ادامه دهند.
وی افزود: «آنها بعد از سالها تقدیس تروریسم میتوانند، زندگی جدیدی را در جایی بهتر آغاز کنند.»
وی با پیشنهاد ترامپ را پیشنهادی متفاوت با آنچه تاکنون برای حل مسئله فلسطینیها ارائه شده دانست و با ابراز خوشبینی درباره اینکه این طرح پرونده فلسطینیها را ببندد، از راهحلهای پیشین مسئولان رژیم صهیونیستی مانند تقسیم فلسطین و راهحل دو دولتی بهشدت انتقاد و آنها را راهحلهای غیرعملی توصیف کرد و افزود: «من با نتانیاهو همکاری نزدیکی خواهم کرد تا برنامهای عملیاتی برای اجرای هرچه سریعتر این طرح ریخته شود.»
آرزوی ابدی صهیونیستها
برای اولینبار، یک رئیس جمهور آمریکا به طور مستقیم، علنی و صریح با رؤیای ابدی صهیونیستها در بیرون کردن و آواره کردن فلسطینیها، چه داوطلبانه و چه با استفاده از زور و اجبار همراه میشود.
این همان خواسته نتانیاهو و دار و دستهاش از سالها قبل و از روز اول جنگ اخیر در نوار غزه بوده، جنگی که در آن برای رسیدن به این هدف همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و جنایاتی مرتکب شد که بسیاری از آنها دههها برای بشریت ناشناخته بود.
شکی نیست که از پای درآوردن نوار غزه که به داغی در دل صهیونیستها و مقاومت آن به خنجری در پهلوی رژیم صهیونیستی تبدیل شده، مهمترین هدف صهیونیستها بوده است.
اکنون نوار غزه تنها مانع پیش روی تسویه عملی مسئله فلسطین در سایه مزدوری تشکیلات خودگردان فلسطینی به ریاست «محمود عباس» به شمار میآید و از آنجا که همه تلاشها و طرحها برای جدا کردن فلسطینیهای نوار غزه از مقاومت همگی به شکست منتهی شدهاند، ایده تخلیه نوار غزه برای بازسازی آن مطرح میشود.
البته که غزه هدف نهایی صهیونیستها نیست، آنها به نوار غزه به عنوان مقدمه تحقق رؤیای ابدیاشان، تصرف کرانه باختری نگاه میکنند و انتظار دارند، ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری خود آن را به آنها اهدا کند، این درحالی است که ترامپ در مناسبتهای مختلف از کوچک بودن اسرائیل و لزوم گسترش آن به قیمت گرفتن اراضی فلسطینیها سخن گفته بود.
آنچه با زور گرفته شده با سیاست گرفته نخواهد شد
از 7 اکتبر 2023 چند ساعت پس از عملیات طوفان الاقصی که غرور اسرائیل را بهشدت جریحهدار کرد و تئوری بازدارندگیاش را نابود شد، ارتش اسرائیل با سه هدف وارد جنگ در نوار غزه شد.
مهمترین هدف اسرائیل در این جنگ از بین بردن تهدید نوار غزه برای داخل اسرائیل بود، هدفی که تحقق آن به معنای اجرای طرح بیرون راندن فلسطینیهای شمال نوار و ایجاد منطقهای حائل برای تأمین امنیت شهرکهای پوشش غزه بود.
در طول حدود 480 روز جنگ، رژیم صهیونیستی هر آنچه در توان داشت، انجام داد تا این هدف را محقق کند، از انواع سلاحهای ممنوعه بینالمللی استفاده کرد، مرتکب هولناکترین و فجیعترین جنایات شد، 50 هزار نفر را به شهادت رساند، 100 هزار نفر را مجروح و دو میلیون نفر دیگر را آواره کرد، اما به هدفش نرسید.
در برابر همه این جنایات، پاسخ فلسطینیها مقاومت بود، آنها مرگ روی آوار خانههای خود با شکمهای خالی را شرافتمندانهتر از خروج از غزه میدانستند، به محض اینکه ارتش اسرائیل ادعا میکرد، منطقهای منطقهای فاجعهزده است، با امواج خروشان فلسطینیها در آن مواجه میشد که از زیر آوارها و لابهلابههای ویرانیها بیرون میآیند تا زندگی را دوباره در آنجا شروع کنند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود.
پس از آن نوبت به مبادله اسرا و پیامهای آن در برابر ادعاهای پیروزی واهی نتانیاهو رسید؛ چند ساعت کافی بود تا 480 روز دروغهای نتانیاهو مبنی بر پیروزی در جنگ برملا شود، خروج هزاران رزمنده مقاومت با لباس نظامی و مسلح، در میان حمایت فلسطینیها نمیتوانست خبر از شکست فلسطینیها دهد.
آیا ترامپ موفق به اجرای طرحش میشود
در زمانی که رژیم صهیونیستی و اسرائیلیها از معارض و موافق و مردم عادی و حتی متحدان این رژیم مطمئن شده بودند که دستیابی به اهداف جنگ غزه غیرممکن است و رؤیای پاکسازی و آوارگی فلسطینیها از نوار غزه و مناطق دیگر فلسطین اشغالی همگی با شکست مواجه شده، ترامپ سرمست از پیروزی در انتخابات، در پوشش «منجی» پای به میدان میگذارد تا شاید بتواند، رؤیاهای صهیونیستها را با سیاست و مذاکره محقق کند، بیتوجه به این مقوله مشهور که «آنچه با زور به دست نیاید، با گفتگو به دست نخواهد آمد.»
از آغاز جنگ در غزه، موضع مصر و اردن، بهعنوان نقاط تماس در مورد ایده انتقال فلسطینیها روشن بود. قاهره و امان هر دو نسبت به این اقدام هشدار داده و مخالفت خود را با این طرح اعلام و تأکید کردند، تحت هیچ شرایطی فلسطینیها نمیپذیرند.
در طول جنگ، هم مصر و هم اردن برای جلوگیری از عبور فلسطینیها، مرزهای خود را به روی فلسطینیهای بستند و مراقبتهای امنیتی را تشدید کردند، اردن حتی اندک روابط خود با فلسطینیها را قطع کرد و حالا ترامپ از دو کشور میخواهد، آوارگان فلسطینی نوار غزه را که بالغ بر دو میلیون نفر هستند، را بپذیرند، بدون اینکه به مواضع اعلام شده از سوی آنها توجه داشته باشد.
در این شک نیست که نتانیاهو و ترامپ اهمیتی برای مواضع قاهره و امان قائل نیستند، لذا مصر و اردن چارهای جز همراهی با اسرائیل و آمریکا ندارند، در غیر این صورت تلآویو و واشنگتن دارای برگههای فشاری هستند که با اعمال آنها روی السیسی و عبدالله دوم به راحتی به خواسته خود میرسند.
اما اینکه آیا فلسطینیهای با وجود 480 روز مقاومت سرسختانه چنین طرحی را بپذیرند، جای شک و تردید بسیار وجود دارد، حداقل صحنههای حمایت فلسطینی از مردان مقاومت حین مراسم آزادی اسرای اسرائیلی چنین چیزی را نشان داد.
هم اکنون خیلی زود است، درباره جدیت ترامپ درباره این طرح سخن به میان آید، به ویژه آنکه اجرا آن با چالشها و موانع بسیاری مواجه است، علاوه بر اینکه انتظار نمیرود، این طرح با موافقت جهانی مواجه شود، به ویژه آنکه میتواند، منطقه خاورمیانه را با بحرانهای جدیدی مواجه کند، چیزی که اکنون خواسته ترامپ نیست.
درباره گروههای مقاومت، همه گروهها با قاطعیت چنین طرحی را رد و با انتشار بیانیههای مشترک صراحتا در قبال آن موضعگیری کردند و به طرف صهیونیستی و آمریکایی هشدار دادند.
از زمان نکبت فلسطینیها در سال 1948 مسئله فلسطین با طرحهای مختلف آواره کردن فلسطینیها توسط باندهای جنایتکار صهیونیستی مواجه بوده، اگر در گذشته در مواردی چنین طرحهایی به نتیجه رسیده، بعید است، اکنون با موفقیت همراه شوند، مطمئنا فلسطین کنونی، فلسطین 77 سال قبل نیست، 16 ماه جنگ گواه این مدعاست.
تجمع دهها هزار فلسطینی در راه بازگشت به خانههای خود در شمال غزه، با وجود ویرانی گسترده و نداشتن سادهترین امکانات و هشدار درباره اینکه هنوز خطرها در آنجا فروکش نکرده است، این سؤال را مطرح میکند که «آیا فلسطینیها راضی به خروج از نوار غزه و آوارگی دیگر خواهند شد؟»