به گزارش حلقه وصل: دانیال داودی در یادداشتی نوشت: شاخصهای کلان اقتصادی نشان میدهند با وقوع انقلاب اسلامی، کشور در مسیر پیشرفت قرار گرفت؛ کسی پیش از انقلاب در خانهاش گاز طبیعی نداشت، ولی امروز ۸۶٪ خانهها دارای گاز هستند. درآمد سرانه الان چیزی حدود ۶۰٪ بیش از قبل انقلاب شده است. محاسبات نشان میدهند که در بازهی 20 سالهی پس از پایان جنگ تحمیلی (یعنی حدوداً تا سال ۱۳۹۰ و پیش از تشدید تحریمهای ظالمانه) ترکیه و ایران از نظر اقتصادی تقریباً پایاپای حرکت کردند. در دههی 1390 نیز اگر چه تحریمها و کمکاری دولتهای مستقر در خنثیسازی اثر تحریمها، به قدرت خرید خانوارها آسیب زد، فقر مطلق -که از بیش از 50 درصد در ابتدای انقلاب به 10 درصد رسیده بود، تقریباً 2.5 برابر شد- اما کشور در تولید کالای عمومی امنیت، رشد قابل توجهی داشت که اثرش در توسعه -مانند جنگ تحمیلی- در 20 سالهی پس از آن مشخص میشود. با این حال آیتالله خامنهای در دیدار دیروزشان (2 دی 1402) با مردم کرمان و خوزستان فرمودند: «این کشور باید ساخته بشود؛ ما خیلی نقص داریم، ما خیلی عقبماندگی داریم.» چرا!؟
صادرات غیرنفتی؛ یک نمونه
اگر چهار دهه پس از انقلاب اسلامی را با چهار دهه پیش از آن -در زمان رژیم پهلوی- مقایسه کنیم، میتوان گفت جمهوری اسلامی در ساختن کشور عقب است!؟ با نگاهی به آمارها و دادههای اقتصادی میتوان بهطور قطعی گفت: خیر! برخی از آمارها در مقدمهی یادداشت ذکر شدند. اما میتوان نگاهی به شاخص مهم «صادرات غیر نفتی» نیز داشت. «سهم صادرات غیرنفتی از صادرات کل» در سال 1356 تنها 2 درصد بود. از این 2 درصد نیز 51 درصد صادرات غیرنفتی ما کشاورزی بود، 28 درصد به صادرات محصولات سنتی (مانند فرش، کفش و انواع پارچه) اختصاص داشت و تنها 21 درصد آن محصولات شبهمدرن (مانند پودر لباسشویی، صابون، وسایط نقلیه و ...) بود؛ یعنی چیزی حدود 4 هزارم کل صادرات! ارزش کل صادرات ما در سال 1356 نیز برابر با 520 میلیون دلار بود. این رقم در سال 1397 به 32 میلیارد و 655 میلیون دلار ارتقاء یافت که 84 درصد از آن، محصولات صنعتی است.
قیاس با پهلوی: غلط!
محمدعلی همایون کاتوزیان در کتاب «اقتصاد سیاسی ایران؛ از مشروطیت تا پایان سلسلهی پهلوی» میگوید امیرعباس هویدا در سال 1343 لاف آن را میزد که «در عرض 15 سال» ایران به پای کشورهای صنعتی خواهد رسید. پهلوی دوم نیز ادعای تبدیل ایران به «پنجمین کشور صنعتی جهان» را داشت؛ در عمل اما وقتی به آمارها نگاه میکنیم، میبینیم در 16 سال منتهی به انقلاب اسلامی، هیچ اثری از حرکت به سمت آن بهشت موعود نبود. پس از انقلاب اما نگاهی به شاخصهای فقر مطلق، درآمد سرانه بر اساس برابری قدرت خرید، دسترسی مردم به امکانات ضروری زندگی -نظیر آب، برق، گاز، ماشین لباسشویی، اتومبیل، آموزش و بهداشت- حاکی از رشد بینظیر در همهی این شاخصهاست. نگارنده پیشتر در یادداشتهایی [بدرود بر دروغ و سلام بر واقعیت – روزنامه فرهیختگان – 15/1/1400، صادرات غیرنفتی پس از ۴ دهه و لافهای پهلوی – خبرگزاری تسنیم – 9/5/1402 و ...] شواهد آماری این ادعا را نقل کرده است. بنابراین قیاس جمهوری اسلامی و پهلوی اساساً صحیح نیست. با انقلاب اسلامی بود که قطار اقتصاد کشور به ریل پیشرفت برگشت.
شورانگیزترین
بنابراین وقتی آیتالله خامنهای(حفظهالله) به مسیر طی شده در سالهای پس از انقلاب -و بهطور خاص دههی 1390- مینگرد، میگوید «ما فصل مُشبعی را حرکت کردهایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کردهایم، به قلّهها نزدیک شدهایم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است...» (26/5/1402) اما وقتی به افقی که انقلاب اسلامی پیش روی ما گشود (یعنی ایران قوی، پیشرفته و طلایهدار تحقق تمدن نوین اسلامی) نگاه میکند، سخن از «نقص و عقبماندگی» به میان میآورد. «این کشور باید ساخته بشه» از نظر نگارنده شور انگیزترین جملهی سخنرانی آیتالله خامنهای(حفظهالله) در دیدار با مردم کرمان و خوزستان و مهمترین موتور محرک نیروهای انقلابی در بیش از چهار دههی اخیر بوده است. محرّکی که پس از انقلاب پیشرفت قابل توجهی در شاخصهای اقتصادی ایجاد کرد و در عین حال دلیل اصلی آن است که ایرانی انقلابی هیچگاه به دام محافظهکاری نمیافتد و هرگز از وضع موجود راضی نخواهد بود.