به گزارش حلقه وصل، هادی محمدی در یادداشتی نوشت: رافائل گروسی از زمان به دستگیری زمام آژانس بینالمللی انرژی هستهای، مسیری مشکوک را در اقدامات خود نسبت به ایران دنبال کرده و تا امروز بدان شدت بخشیده است. با اینکه کشورهای اروپایی امریکا را برای خروج از برجام سرزنش کردهاند، ولی آنها هم به تعهدات برجامی پایبند نبودند.
مسئله اجرا نشدن تعهدات طرفهای غربی در برجام که در دوره ترامپ و در ادامه آن بایدن، با تحریمهای جدید نیز، مسیر تحریکآمیزی را طی کرده و گروسی قصد ندارد این مفهوم را درک کند که طرفهای اصلی برجام مسئول شرایط فعلی توافق هستهای هستند. ایران نیز پس از زمان طولانی و هشدار و تلاش برای اینکه غربیها به تعهدات خود بازگردند، با قانون مجلس شورای اسلامی ایران و براساس مفاد برجام، اقدام به کاهش تعهدات خود نمود.
گروسی، که چرخ پنجم سیاستهای غربی و رژیم صهیونیستی است، بدون توجه به این روند یکسویه و اعتراف آژانس در ۱۸ مورد تأیید مسالمتآمیز بودن فعالیت هستهای ایران، در توهم فعال کردن تعهدات فرابرجامی ایران، خواستار ادامه رویههای بیثمر گذشته و دسترسی جاسوسان نقابدار به عنوان بازرس آژانس بود و توقف در دسترسی به دوربینهای مستقر در مراکز هستهای ایران را مطالبه میکرد.
طبیعی بود که با کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران، آرزوی کشورهای غربی برای اینکه فقط ایران با محدود کردن فعالیتهای هستهای خود در برجام باقی بماند و آنها نه تنها به تعهدی عمل نکنند بلکه بر فشارهای تحریمی بیفزایند و شرایط جدید برای ورود به مطالبات غیرقانونی جدید را نیز کسب کنند، محقق نمیشد. در مذاکرات وین نیز غربیها همه ترفندها و سناریوهای زیادهخواهی و فریبکاری را اجرا کردند تا بخش اصلی و مهم تحریمها را بهعنوان چماق فشار بر ایران حفظ و اساساً نتیجهای در رفع تحریمها برای ایران حاصل نشود.
این مسیر مذاکراتی با تمرد امریکاییها دچار سکون شده و برای امکانپذیر کردن مسیر زیادهطلبی و فریبکاری امریکا، نقش جدیدی به گروسی به عنوان اسب تروای صهیونیستی داده شده تا با طرح مجدد پروندههای بسته شده، چماق ارعاب غربی را بلند کرده و با ارائه گزارش سیاسی خود، قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی را برای ایران یک هیاهو نشان دهد.
وقتی گروسی اعلام میکند که برای توقف فعالیت هستهای ایران تنها دو راه وجود دارد، یا دستیابی به توافقی مانند برجام یا توقف داوطلبانه هستهای ازسوی خود ایران، یعنی اینکه گروسی تبدیل به یک طرف سیاسی شده که با جایگاه او در تعارض است و اساساً در جایگاهی نیست که برای توقف برنامه هستهای ایران اظهارنظر کند. ثانیاً اینکه گروسی چشمانداز را اینگونه ترسیم میکند که یا تمامی برجامها را با منطق همین برجام توافق کنید یا خودتان چشم جاسوسان آژانس و صهیونیستها را داوطلبانه بپذیرید.
این یک گستاخی و رفتار کاملاً سیاسی از مدیرکل آژانس هستهای است که نیازمند اقدامات و برنامهای بازدارنده است و طرفهای غربی باید درک کنند که گزینههای ایران در مقابل بیتعهدی و عدم پذیرش مسئولیت تعهدات یا اقدامات تحریکآمیز و زیادهطلبانه، فراوان و متعدد است و حاصل آن پشیمانی گروسی و صهیونیستها و کشورهای غربی است.
رؤیایی که گروسی با ارشاد صهیونیستها از آن دم میزند، دیگر نه پذیرش داوطلبانه جاسوسان و نه برجامهایی است که در خواب میبینند. همانگونه که امروز اولین گامهای هشدار را دریافت کردهاند، با هر رفتار جدید، مسئولیت واکنشهای جدید را نیز بایستی به عهده بگیرند.