به گزارش حلقه وصل، سیدعلی موسوی گرمارودی از شاعران پیشکسوت کشورمان شعری را به مدافعان حریم حرم سروده است. وی در سوگواره شعر عاشورایی این شعر را به رزمندگان مدافع حرم تقدیم کرد.
داشت میرفت خم شد و بوسید
طفل خود را که گرم بازی بود
و کلاه خیال بر سر داشت
نگهش سوی همسرش چرخید
که رخ از اشک دیدگان تر داشت
مرد از عمق سینه آه کشید
چرخش دیدگان مشتاقش
سوی همسر به روی ماه کشید
*
با خدا گفت: ای بزرگ و برین!
هرچه دارم ز مهر و نعمت توست
همسر خوب و کودک شیرین
عشق و آرامش و قرار و قرین
بانگی اما رسد به گوش مرا
گویدم : با حرامیان جنگ است
*
باز می خواندم به همیاری
دشمن اکنون کنار خانه ماست
نادرست است خویشتنداری!
جنگ با او وظیفه من و توست
وز حریم حرم نگهداری
تو سر همرهی ما داری؟
گفتهام من به پاسخش: آری!
*
کودکم گرچه نیک شیرین است
همسرم گرچه همچو مه زیباست
همه چیزم فدای راه خداست
همه را مینهم... حرم تنهاست!