روایت دلهره‌آور امیر عبداللهیان از رسیدن داعش به ۳۰ کیلومتری کربلا

به گزارش حلقه وصل: «بالاخره داعش تا نزدیکی شهر کربلا هم جلو آمد.» حسین امیرعبداللهیان دیپلمات شهید کشورمان این را درباره اتفاقات سال ۱۳۹۲ می‌گوید و ادامه می‌دهد: «وقتی به دیدار چند نفر از آیات عظام و سیاسیون در عراق رفتیم؛ برخی از آن‌ها را نگران دیدیم؛ یعنی در شرایطی با آیات عظام در نجف اشرف و کربلا ملاقات می‌کردیم که داعش تقریباً در ۳۰ کیلومتری کربلا بود. بسیاری از مردم این شهرها کفن‌پوش، سلاح در درست داشتند و بعضی هم چمدان‌هایشان را بسته بودند. بسیاری می‌گفتند ممکن است امشب بخوابیم و فردا ببینیم داعش کربلا و نجف را هم مانند موصل گرفته است.»

این اتفاق هیچ وقت نیفتاد؛ اما روایت امیرعبداللهیان از اتفاقات آن روزها نشان می‌دهد نگرانی آن‌ها بیجا نبوده حق داشتند کفن بپوشند و حالت آماده‌باش به خود بگیرند. او که آن روزها معاون وزیر امور خارجه ایران بوده، تمرکز داعش و حامیان پشت پرده‌اش بر نابودی شیعیان را این طور توضیح می‌دهد: «در عراق پس از خیانتی که نتیجه اش سقوط موصل بود نفرات داعش وارد شهر شدند. نکته مهم این بود که داعش به عنوان گروهی تروریستی به شکل ویژه‌ای با سازمان‌های امنیتی آمریکا، غرب و برخی کشورهای منطقه ارتباط داشت.»

او سپس شرح می‌دهد: «هماهنگی قابل توجهی بین داعش و سرویس‌های امنیتی آمریکا و متحدینشان وجود داشت. همان زمان همراه علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورایعالی امنیت ملی، به عراق رفتیم.  آنجا متوجه شدیم آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها در دیدار با نوری مالکی نخست وقت وزیر و گروه‌های شیعی و تک تک رهبران کُرد می‌گویند: «اگر می‌خواهید از چنگال داعش نجات پیدا کنید و کمک ما را برای آزادی موصل می‌خواهید؛ باید نخست وزیر کنار برود و کسی قدرت را در دست بگیرد که همه مردم و طوایف عراق قبول داشته باشند.»

امیرعبداللهیان دلیل این درخواست آمریکایی‌ها را توضیخ می‌دهد: «آقای مالکی نسبت به آمریکا شناخت عمیقی پیدا کرده بود و می‌دید آن‌ها در عراق چه می‌کنند. به همین دلیل در بعضی موضوعات مقابل آمریکایی‌ها می‌ایستاد. آمریکایی‌ها در این زمینه به او تذکراتی داده بودند؛ اما آقای مالکی رفتارش را تغییر نداد. لذا فشار زیادی به او وارد می‌کردند. آمریکا می‌گفت مالکی باید برود و دوباره انتخابات برگزار شود.»

او درخواست دوم آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را هم می‌گوید: «درخواست دومشان هم این بود که به اهل سنت عراق بیش از سهم و وزن جمعیتی آن‌ها در دولت، مجلس و ... جایگاه بدهند. این در حالی بود که اهل سنت همان زمان سهم بالایی در حکومت عراق داشتند.»

امیرعبداللهیان معتقد بود برای آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها داعش مانند چماقی بود که باید بالای سر شیعیان عراق حفظ می‌شد. وزیر امور خارجه شهید ایران می‌گفت: «آمریکا و داعش هر کدام در طرح فشار بر داخل عراق وظیفه‌ای داشتند. آمریکا در سطح سیاسی و امنیتی و داعش در سطح میدانی عمل می‌کرد.»

از طرف دیگر معاون سیاسی وقت دبیر کل سازمان ملل جفری فلتمن در ملاقاتی که با امیرعبداللهیان داشت، گفته بود:«به دوستانتان در عراق سفارش کنید سهم بیشتری از قدرت به اهل سنت بدهند. پست‌های بالا را هم به سنی‌ها بدهند.»

این یعنی مثلا اگر سهم سنی ها از نظر ترکیب جمعیتی ۲۰ درصد است، به آن‌ها ۳۰ درصد سهم برسد. این در حالی بود که طبق محاسبات انجام شده بیش از ۶۰ درصد جمعیت عراق را شیعیان تشکیل می‌دهند.

در کتاب «صبح شام» که روایت شهید امیرعبداللهیان از بحران سوریه است، آمده: «در سوریه که هر روز شاهد نابودی و ویرانی و صحنه‌های بسیار دلخراش بودیم. هم زمان قرار بود این عملیات پیچیده مهندسی معکوس، عراق را هم به دست داعش ویران کند. بر اساس طرح آن‌ها هر زمان که شرایط عراق مطابق نظر آمریکایی‌ها و متحدینشان تغییر می‌کرد؛ جنگ هم متوقف می‌شد!»