به گزارش حلقه وصل، مصطفی رحماندوست از چهرههای جهانی و شناختهشده شعر و ادبیات کودک ایران در جهان به شمار میرود. تجربه حضور او در مجامع جهانی متعدد پیرامون حرفهاش از او یک کارشناس تمامعیار در حوزه نشر کتاب کودک ساخته است. به همین بهانه او به گفتگو نشستیم:
دولت اقدام نکند، آژانسهای ادبی را فعال کنیم
* آقای رحماندوست بسیار گفتهشده که نویسندههای ایرانی و آثارشان میتوانند در تراز یک نویسنده تأثیرگذار جهانی مطرح باشند. بهعنوان فردی که در رویدادهای مهمی از صنعت نشر دنیا رفتهاید و نمایشگاههای زیادی شرکتداشتهاید، بفرمایید در این دست رویدادها چه اتفاقاتی برای معرفی نویسنده انجام میشود که در کشور ما از آن غافلیم؟
_ البته اینگونه نیست که بگوییم هنر نزد ایرانیان است و بس و همه آثار ایرانی قابل ترجمه و عرضه به بازارهای بینالمللی است، اما آثار زیادی در میان نوشتههای ایرانی داریم که هم در حیطه کودک و نوجوان و هم در حیطه بزرگسال، ارزش برابری با بسیاری از آثار جهانی را دارند، اما ما کار زیادی برای معرفی این آثار نکردهایم، برای این مهم باید آژانسهای ادبی را فعال کنیم، نه اینکه دولت اقدام کند.
آژانسهای ادبی باید ترغیب شوند که به معرفی آثار ما بپردازند و چون زبان ما محدودیت جغرافیایی برای کاربری نیز دارد، باید زبان واسطهای برای این مهم ایجاد شود، اما مهمترین در این زمینه این است که معرفی آثار باید از دست دولت خارج شود.
* چرا اینهمه به کار غیردولتی اصرار دارید؟
برای اینکه دولت گاهی به یکی میگوید بله و به دیگری خیر. در دورههایی برخی از آثار که ارزش جهانیشدن دارند، ولی مطابق میل نیستند، ممکن است کنار گذاشتهشده و آثار دیگری که ارزش معرفی به جهان را ندارند، معرفی کنیم.
معرفی آثار در بازار جهانی را باید به دست آژانسهای ادبی سپرد که وابسته به دولت نیستند و البته دولت موظف است بهصورت غیرمستقیم به حمایت از این مسئله بپردازد.
نویسنده باید خودش باشد و با این خود، بنویسد
* جناب رحماندوست! جهانیشدن ادبیات و نویسندگی بدون شک الزاماتی دارد. به نظر شما نویسندگان ایرانی برای خلق اثری جهانی و مطالعه برای تولید آن کمکار نیستند؟
نمیشود به نویسندهای گفت پرکار است یا کمکار. نویسنده کار خود را میکند. اگر توان شرکت در یک مسابقه اعلامنشده بینالمللی را داشته باشد، در اثرش نمود پیدا میکند، اگر نه نویسنده نمیتواند برای شرکت در یک جشنواره یا ترجمه کتابش دستبهقلم بگیرد. اگر بنویسد، متن حاصله بسیار تقلیدی خواهد شد. نویسنده باید خودش باشد و با این خود، بنویسد. مهم این نیست که حتماً آثار ایرانی در دنیا ترجمه و منتشر شوند، مهم این است که معرفی و مطرح شوند. بعد از معرفی آژانسهای ادبی غیردولتی باید بررسی کنند که این کتاب موردتوجه قرار میگیرد یا نه.
* شما حضور نمایشگاهی نویسندگان ایرانی در خارج از کشور را تا چه اندازه هدفمند میبینید و چه پیشنهادی برای بهینه شدنش دارید؟
من البته سالهاست در جریان این نیستم که نویسندههای ایرانی با چه شرایطی در نمایشگاههای خارجی شرکت میکنند، اما زمانی که من مسئولیت داشتم، سعی میکردم دو ناشر برگزیده و دو نویسنده حتماً به این نمایشگاهها فرستاده شوند تا فقط کسب تجربه کنند، الآن با چه برنامهای یک نویسنده برای حضور در این رویداد معرفی میشود؟ نمیدانم؛ اما شرکت نویسنده در نمایشگاهها و مهمتر از آن در سمینارها و نشستهای خارج از کشور لااقل به این مسئله کمک میکند که نویسنده ما فکر نکند خیلی شاخص است و سعی میکند برای بالا رفتن سطح کارهایش تلاش بیشتری از خود به خرج بدهد.
معتقد نیستم که نهادهای صنفی میتوانند از پس معرفی ادبیات ایران برآیند
* شما کارنامه نهادهای صنفی ایران در حضور و معرفی آثار نویسندگان در خارج از کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
معتقد نیستم که نهادهای صنفی میتوانند از پس معرفی ادبیات ایران برآیند، مثلاً صنف چاپخانهدارها متخصص چاپخانه هستند نه کتاب و صنف نویسنده متخصص نویسندگی است و نه بازهم کتاب. معرفی کتاب به بازارهای بینالمللی تخصص دیگری است. ما باید قبول کنیم که اداره نمایشگاههای کتابمان را به صنفی بدهیم و معرفی آثارمان را به صنف دیگر که متخصص این کار است وگرنه مثل تمام مؤسسات دولتی تنها با یک گزارش خوب روبرو هستیم نه با اتفاقی که حسش کنیم. برایمان گزارش میدهند که ما با این تعداد مذاکره کردیم، اما این مذاکراتی که داشتیم به کجا رسیده است؟ کسی خبر ندارد. پس بهتر است اگر گروهی معتقدند که نهادهای صنفی میتوانند نویسنده و کتاب ایرانی را در خارج از کشور معرفی کنند لطفاً بگویند اینهمه صنف که در این سالها به این نمایشگاهها رفتهاند، موجب شدند که چه کتابهایی به زبانهای دیگر ترجمه شود.
* یکی از همین نهادهای صنفی تشکلهای فعال نشر کودک و نوجوان هستند که چند سالی است که در نمایشگاههای خارجی بسیاری حضور پیدا میکنند. این حضور چه میزان برای نشر کودک مثمر ثمر نبوده است؟
من بسیاری از نمایشگاهها را بدون اینکه از طرف ارشاد یا جای دیگر مأمور شده باشم، با هزینه شخصی خودم رفتم، دیدم که در برخی از نمایشگاهها به فلان تشکل فرصت دادهشده غرفهای بگیرند و کار کنند، اما آن تشکل مقدمات حضورش را در ایران فراهم نکرده است، تا حضور فعال و بهدردبخوری داشته باشد، در سالهای گذشته یکی از نمایشگاهها که اصلاً مسئولیتی نداشتم، دیدم غرفه ایران از صبح تا ظهر خالی بود، وقتی مسئول یکی از تشکلها که مسئولیت غرفه را نیز بر عهده داشت، آمد متوجه شدم برای خرید یک کفش کتانی رفته بود. از این روست که باید بگویم تشکلها معمولاً دغدغه و درد فردی ندارند، تشکلها درد و دغدغه صنفی دارند و در صنف خودشان هم خیلی زاویه دید بینالمللی نمیتوانند داشته باشند، هنوز واقعاً نمیدانم چکار باید کرد، اما افراد تکتک مؤثرتر از اصناف تا به حال عمل کردهاند.
نباید انتظار داشته باشیم که تمام آثار ایرانی قابلعرضه به خارج از کشور باشد
* نشر کودک و نوجوان ایران در سالهای اخیر رشد و گسترش بسیار یافته است و به باور بسیاری از کارشناسان فعال در عرصه نشر بینالملل، نشر کودک و نوجوان ایران میتواند سکوی پرش ادبیات ایران به خارج از مرزها باشد، اما به نظر میرسد ناشران و نویسندگان کودک و نوجوان ایران علاقه چندانی به این پرش ندارند، ایراد کار در کجاست؟
ادبیات کودک و نوجوان شناختهشدهتر از بقیه آثار ماست. در دنیا وقتی در سمینارهای مختلف شرکت میکنیم، ابتدا ادبیات کلاسیک ایران شناختهشده است و بعد از آن با یک پرش به ادبیات مشروطه میرسیم که شناخت بسیار محدودتری نسبت به ادبیات کلاسیک در میان محافل و مجالس بینالمللی از آن وجود دارد و بعد هم ادبیات کودکان است.
حتی در برخی محافل تخصصی، ادبیات کودکان بیشتر شناختهشده است، این اتفاق میمون و مبارکی است ولی حاصل کار و تلاش نهادهای خاصی نیست. این خود ادبیات بوده که جای خود را باز کرده است. ادبیات کلاسیک ما یعنی حافظ و سعدی و مولانا را خود این ادبیات معرفی کرده است نه ما، ادبیات کودک هم قبل از اینکه مؤسسات دولتی به فکر پنجرهای برای معرفی آن به دنیای خارج بیفتند، خودش توانسته خودش را معرفی کند. بعدها هم که آژانسهای ادبی و برخی ناشران به این پنجره نگاه کردند و از آن گذشتند، دیدند هر چه اثر ایرانی را بیشتر معرفی میکنند خریدار بیشتری پیدا میکند تا امروز که تصویرگری ما خیلی عالی است و بسیاری از نوشتههایمان در حدی است که بتوانیم آن را عرضه کنیم. البته نباید انتظار داشته باشیم که تمام آثار ایرانی قابلعرضه به خارج از کشور باشد، کما اینکه در کشورهای دیگر هم گزیدههای قابلقبول را عرضه کردهاند، اما با وجود اینکه ادبیات کودک ما در عرصه نشر بینالملل گسترش پیداکرده است، کار اساسی چندانی در این زمینه نکردهایم. درنتیجه من با اینکه ادبیات کودک بخواهد سکوی پرتاب ادبیات معاصر شود موافق نیستم. ادبیات در هرگونه از خود در دنیای خارج از ایران مخاطبی خاص دارد و یکگونه نمیتواند سکوی پرتاب گونهای دیگر شود.
منبع: فارس