از کوچه باغ عنبر تا کوچه صدرالاطبا فاصله زیادی نیست!
از خرداد سال ۱۲۹۵ تا شهریور ۱۳۹۷، اما فاصله زیاد است: حدودا ۱۰۲ سال.
بعد از نماز مغرب و عشا از حرم برمی گردد، در کوچه ای، ناشناسی تیری میاندازد و شیخ شهید می شود، بی انکه قاتل و انگیزه اش شناسایی شود. عبدالرحیم عیدگاهی که از علمای مشهد در حمایت از مشروطه است این گونه راحت کشته می شود.
نزدیک حرم قبل از ظهر است، در کوچه ای، ناشناسی چاقویی فرو می کند و شیخ شهید می شود، بی آنکه قاتل و انگیزه اش شناسایی شود. محمد_تولایی از مبلغین حاشیه شهر، این گونه راحت کشته می شود.
از واعظ شهید تا طلبه شهید ۱۰۲ سال فاصله است.
آخوندکشی در این مملکت امر تازه ای نیست.
شاید بتوان گفت از مشروطه به بعد، اینطور آخوندکشی در ایران آغاز شده است.
اولینش خود شیخ شهید، فضل الله نوری است!
بعدش واعظ شهید، بعدش آقای شهید(سیدحسن مدرس)، بعدش استاد شهید(مطهری) و اکنون طلبه_شهید...
دقیق تر بگویم؛ کانه با حضور پررنگ استعمارگران در ایران آخوندکشی راه افتاد...
روزی منورالفکران وابسته به استعمار، آخوند را مانع ترقی مملکت میدانستند؛
روزی دیگر رضاخان قلدر آخوند را مانع جولان هوای نفسش می دید؛
دیگر روز محمدرضا، آخوند را مانع وابستگی هرچه بیشتر به امریکا می فهمید؛
بعد از انقلاب گروه های چپ، آخوند را مایه ارتجاع و مانع آگاهی توده می دانست؛
و امروز آخوند را مانع رسیدن بودجه مملکت به سفره های مردم می داند...
اما روشنفکران به تنهایی می توانستند زمینه را برای آخوندکشی مهیا کنند؟
نه! اگر نبود آخوند_متحجر و آخوند_درباری و حالا برخی آخوندهای غیرمسئول ضدمردم؛
روشنفکرجماعت شاید نمی توانست به این راحتی آخوند بکشد...البته خشونت طلبی ذاتی این جماعت است و مردم در طول تاریخ بیش از یک قرن اخیر از دستشان راحتی نداشته است.
اما این دو لبه قیچی همیشه تحت نقشه ای بزرگتر بازی کرده اند...نظریه امریکایی: دین منهای روحانیت اصیل!
بنابراین در تحلیل علل وقوع حادثه برای طلبه شهید نباید دشمن اصلی در این زمینه فراموش شود...
در همه این دورانها آخوند متحجر، درباری، ویآیپی و... بوده است و همه اینها با رفتارهایشان فضا را برای جریان اصیل طلاب انقلابی تنگ و سخت میکرده اند...اما اینها همیشه پازل برزگتری که طراحی آن در دست مستکبرین مخالف با اسلام ناب بوده است را تکمیل کرده اند.
امام در منشور روحانیت به تفصیل در این باره سخن گفته است...