به گزارش حلقه وصل، وقتی مرد عنکبوتی را با دکتر استرنج ترکیب کنیم چه چیزی به وجود میآید؟ یکی از قدیمیترین جفتهای دنیای مارول! یک شراکت که حدود ۶۰ سال است که جریان دارد. این دو قهرمان نیویورکی به دنبال برقراری صلح در شهرشان و حتی فراتر از آن هستند.
مرد عنکبوتی و دکتر استرنج ترکیبی از قهرمانبازی جادویی و سطح خیابانی هستند و همیشه میتوان از آنها انتظار داشت تا به یک بُعد دیگر رفته یا در برابر رقیبی از بعد دیگر بایستند. یا هر دوی اینها به طور همزمان!
بدون هیچ ترتیب خاصی، در ادامه این مطلب به سراغ ۸ مورد از بهترین همکاریهای مرد عنکبوتی با دکتر استرنج میرویم.
اولین دیدار
در اولین دیدار مرد عنکبوتی و دکتر استرنج در شماره ۲ کمیک The Amazing Spider-Man Annual، این جفت وظیفه داشتند تا جلوی یک جادوگر قدرتمند و شرور به نام زاندو (Xandu) را بگیرند تا یک سازه جادویی به اسم چوب واتومب (Wand of Watoomb) را به وجود نیاورد.
زاندو از همان اول کار یک قدم از این دو جلو است چرا که نیمی از چوب را دارد! یک نبرد آغاز میشود، دکتر استرنج به طور موقت بیهوش میشود آن هم در حالی که اسپایدرمن، که نیم دیگر چوبدستی را دارد، به یک بعد دیگر فرستاده میشود.
این جادوگر شرور بالأخره نیمه دیگر چوبدستی را نیز به دست آورده و با نیرو پُر میشود؛ اما نه برای مدتی طولانی. مرد عنکبوتی و دکتر استرنج با ترکیب تواناییهایشان، چوب واتومب را از زاندوی خودپسند میگیرند و استرنج قدرت چوبدستی را جذب چشم آگاموتو (Eye of Agamotto) میکند. البته این آخرین باری نبود که این دو قهرمان مارول با زاندو تقابل میکنند.
راند دوم
زاندو بازگشته و به دنبال انتقام است! این بار، در شماره ۲۱ کمیک Marvel Team-up، این جادوگر به دلایلی نامشخص به دنبال کریستال کاداووس (Crystal of Kadavus) است. به جای انتخاب دو آدم رندوم، زاندو به سراغ اسپایدرمن میرود تا او را مجبور به دزدیدن این جواهر به شکل جمجمه از سنکتوم سنتوروم (Sanctum Sanctorum) میکند.
جادوی هیپنوتیزم کننده زاندو باعث تغییر رفتار اسپایدی نسبت به متحدش شده تا او با دکتر استرنج درگیر شود. برای بار دیگر، این جادوگر شرور به چیزی که میخواهد میرسد. سپس زاندو از کریستال کاداووس برای شارژ مجدد چوب واتومب استفاده میکند.
این جادوگر قصد دارد تا با استفاده از این قدرت، معشوقهاش با نام ملیندا موریسون (Melinda Morrison) را از کما خارج کند و همچنین دشمنان خودش را نیز از بین ببرد. مرد عنکبوتی که از سحر خلاص شده، به دکتر استرنج ملحق میشود تا بار دیگر زاندو را شکست دهند.
استرنج که احساس تأسف نسبت به زاندو دارد، سعی میکند تا ملیندا را احیا کند اما متوجه میشوند که او در «مرگیست که شبیه خواب است». متأسفانه، زاندو این حرف را باور نمیکند.
کابوس از بُعدی دیگر
شیاطین به نیویورک سیتی وارد شدهاند. آنها به دنبال چیزی هستند. یا به طور دقیقتر، یک نفر. ملیندا؟ درست است، ملیندا موریسون، معشوقه سابق زاندو. او دوباره زنده شده و توسط شیاطینی از بعد مرگ (Death Dimension) مورد هدف قرار گرفته است.
اسپایدرمن تا آن جا که میتواند با آنها میجنگد. خوشبختانه، دکتر استرنج به طور کامل این شیاطین را با استفاده از جادو محو میکند. وقتی ملیندا در یک گوی خواب قرار میگیرد، ظاهراً آنها در امان هستند… اما برای چند دقیقه.
شیاطین به سنکتوم سنتوروم حمله میکنند و اسپایدی از بدنش خارج شده و توسط خود زاندو تحت کنترل قرار میگیرد. اگر مرد عنکبوتی در عرض ۲۴ ساعت به بدنش برنگردد، پیتر پارکر از بین میرود.
یک تعویض بدن، یک گوئن استیسی (Gwen Stacy) دروغین، یک احساس گناه نسبت به عمو بن و چندین ارتعاش در بعدی دیگر تا این که زاندو شکست بخورد. این بار اسپایدی کاری را میکند که همان اولین بار پس از شکست زاندو باید انجام میدادند.
مرد عنکبوتی چوب واتومب را میشکند. این گروه به همراه زاندو به زمین برمیگردند و ملیندا را ترک میکنند؛ کسی که حالا تبدیل به ملکه بعد مرگ شده است.
گرگینه برتر
مرد عنکبوتی در حال وقت گذرانی با سیسی آیرنوود (Cissy Ironwood) است که ناگهان با حضور یک گرگینه یا همان وروولف (Werewolf) همه چیز به هم میریزد! پس از یک درگیری تا دریاچه، اسپایدرمن چشم آگاموتو را از این گرگینه به دست میآورد.
اسپایدی کنجکاو میشود که چرا این گرگینه به این وسیله جادویی دسترسی پیدا کرده است، پس برای همین به سنکتوم سنتوروم میرود. در این جا، متوجه حضور کلیا (Clea) میشود؛ یک ساحره که ارتباطات عمیقی با دکتر استرنج دارد.
از آن جایی که کلیا خیلی به مرد عنکبوتی کمکی نمیکند، اسپایدی به سراغ پیشگویی خیلی دقیقی میرود تا بفهمد حالا باید چه کار کند. پس از یک سفر دیگر به سنتوروم، کلیا، وونگ (Wong) و مرد عنکبوتی متوجه میشوند که خود دکتر استرنج گرگینه است!
ساتانا (Satana) در شماره ۸۱ کمیک Marvel Team-Up توضیح میدهد که دکتر پس از نجات کلیا از یک خنجر نقرهای، طلسم شده است و فقط دختر شیطان میتواند او را نجات دهد… یا از بین ببردش.
ساتانا با شیاطینی که به دنبال روح استرنج هستند میجنگد و خودش را در این عمل فدا میکند. دکتر استرنج نیز از لیکانتروپیاش نجات پیدا میکند تا شاهد یک پایان تلخ و شیرین برای این داستان باشیم.
عجیبترین تولد
در خط داستانی Happy Birthday، مرد عنکبوتی بین گذشتهاش (پیش از نیش خوردن توسط یک عنکبوت رادیواکتیوی) و آیندهاش (تحت تعقیب قرار گرفتن توسط پلیسها) گیر افتاده است. خوشبختانه، دکتر استرنج نیز در این جا حضور دارد تا به وسیله جادو کمک کند تا اسپایدرمن در مسیر درست به زمان حال برگردد.
اسپایدی با تعدادی از خاطراتش در طول زندگی رو به رو میشود، از ملاقات با سندمن (Sandman) تا تقابل با گرین گابلین (Green Goblin) روی پل جرج واشنگتن؛ تا جایی که کاملاً خسته میشود.
وقتی که مرد عنکبوتی نمیخواهد ادامه دهد، دکتر استرنج او را مجبور به حرکت میکند. در نهایت، اسپایدرمن به همان لحظهای برمیگردد که سفر در خاطراتش میخواست شروع شود؛ جنگیدن با مایلندس وانز (Mindless Ones) در نیویورک سیتی به همراه دیگر قهرمانها.
استرنج موفق شد تا جلوی این هیولاها را بگیرد و به اسپایدرمن نیز یک هدیه خاص میدهد: پنج دقیقه بیشتر همراه عمو بن بودن!
دوستانی به این شکل
یک شب، دکتر استرنج به وسیله انشنت وان (Ancient One) متوجه میشود که دو انسان عادی یک سازه قدرتمند به نام فانوس لنتار (Lantern of Lantarr) را به دست آوردهاند.
در حالی که مرد عنکبوتی در حال عکسبرداری از خود برای جی. جونا جیمسون (J. Jonah Jameson) بود با همین افراد برخورد میکنند که با استفاده از فانوس در حال زورگیری از یک زن هستند. خیلی از این ملاقات نمیگذرد که اسپایدرمن به دکتر استرنج برخورد میکند.
مشخص میشود که از این فانوس برای گیر انداختن برخی از افراد مثل فلش تامسون (Flash Thompson) و لیز آلن (Liz Allan) در بُعدی دیگر استفاده شده است. همچنین معلوم میشود بارون موردو (Baron Mordo) میخواهد از این افراد اسیر شده به عنوان قربانی برای به دست آوردن قدرت زیادی استفاده کند.
در نهایت موردو شکست خورده و همه این آدمها به نیویورک بازمیگردند. این رویداد یکی از معدود دفعاتی بود که جیمسون اعتراف میکند که مرد عنکبوتی یک قهرمان است اما هیچکس این اتفاقات را به یاد نمیآورد؛ چرا که اسپایدرمن از دکتر استرنج میخواهد حافظه همه را پاک کند. البته این آخرین باری نیست که اسپایدی چنین درخواستی دارد…
جادوگر عالیرتبه جدید
دکتر استرنج به خاطر استفاده از یک جادوی ممنوعه در نبرد قبلیاش، عنوان «جادوگر عالیرتبه» را از دست داده است. او حالا باید به دنبال یک جادوگر عالی رتبه جدید بگردد و امیدوار باشد این عنوان به هود (Hood) یا دکتر دووم (Doctor Doom) نمیرسد.
مرد عنکبوتی پیشنهاد میدهد که خودش به همراه نیو اونجرز (New Avengers) به دکتر استرنج کمک کنند. چشم آگاموتو آنها را به نیو اورلینز میبرد؛ جایی که این وسیله و عنوان جادوگر عالیرتبه به برادر وودو (Brother Voodoo) منتقل میشوند.
سپس دکتر استرنج به سراغ تقابل با دورمامو (Dormammu) میرود که کنترل هود را به دست گرفته و برادر وودو (جادوگر عالیرتبه جدید) این موجود شرور را دفع میکند. به این فکر کنید که اگر اسپایدرمن پیشنهاد کمک به دکتر را نمیداد، این وضعیت چطور پیش میرفت!
تکرار؟
مرد عنکبوتی به دنبال این است تا دوباره ناشناس شود. خانوادهاش به خاطر او مورد هدف کینگپین (Kingpin) قرار گرفتهاند. یک اتفاق خیلی آشنا. در قسمت سوم داستان One Moment in Time، اسپایدرمن به جای این که به سراغ مفیستو (Mephisto) برود، از دکتر استرنج درخواست میکند تا ببیند او میتواند کاری کند که همه هویت واقعی اسپایدی را فراموش کنند یا نه.
استرنج میتواند این کار را کند اما ابتدا باید با تونی استارک و مستر فنتستیک (Mister Fantastic) دربارهاش صحبت کند. استارک در ابتدا نسبت به این ایده شک دارد و سنتری (Sentry) را به عنوان نمونه نام میبرد اما در نهایت قبول میکند. رید ریچارد هم همینطور.
با ترکیب جادو و علم، استرنج وقتی اسپایدرمن و مری جین واتسونِ بیهوش درون یک پوسته محافظ هستند، وردی را میخواند تا به جز این دو، همه اتفاقات پیش آمده را فراموش کنند.
منبع: ویجیاتو