حلقه وصل:
«بنده همیشه میگویم: شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثهی دفاع مقدّس را روایت نکنید، دشمن روایت میکند،هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید ۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض می کند».
رهبر انقلاب اسلامی، در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت ، درباره اهمیت روایت حقایق انقلاب اسلامی، بیاناتی فرمودند که باید سرلوحه فعالیت تمامی دوستداران و علاقمندان انقلاب بهویژه فعالان فرهنگی وعرصههای مجازی قرار گیرد.
این تذکر باید سبب شود که از خودمان و فعالیت هایمان حساب کشی کنیم، ببینیم در عرصه روایت و روایت گری چه کرده ایم و چه باید بکنیم، ما باید با دیدی نقادانه ببینیم که تا چه حد وظایفمان را در این نهضت روایتگری انجام داده ایم و چه می توانیم از این پس بکنیم؟
نخست – گنجینه ای از روایت ها
چند روز قبل به مناسبت زاد روز بزرگ بانوی کربلا، زینب کبری(س)، ششمین همایش پیام آوران عاشورا (اجتماع بزرگ خواهران شهید)، با همکاری مرکز امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد .
در این گردهمآیی ، خواهران، مادران و همسران شهدا به بیان خاطراتی از شهدای بزرگواری که سال ها با آنها زندگی کردهاند پرداختند، در آن جلسه وقتی داشتم این روایتهای ناب و دست اول را با حسی آمیخته از غم و غرور گوش می دادم، می اندیشیدم که ما چه گنجینه غنی ای برای روایت آنچه که گذشته است در دست داریم، گنجینه ای از حماسههای واقعی بدور از قهرمان سازی هایی که در روایت های غربی، درباره زنان می خوانیم.
یکی از همسران شهدا، درباره شب چله ای روایت می کرد که قرار بود همسر پاسدارش، کنار این زن باردار و فرزند خردسالش بگذارند، اما در آن شب سرد زمستانی کردستان، او در حالی که هندوانه شب چله را همراه خود برده بود تا در کنار خانواده همرزم شوهرش، شب خوشی را بگذارنند، سراز بیمارستانی درمی آورد که پیکر پاک همسر شهیدش در آنجاست ....
یک روایت ناب ، غرور انگیز و واقعی، یک روایت از حماسه بزرگ زنی فداکار که با دشواری بسیار، فرزندی را که 40 روز بعد از شهادت همسرش به دنیا می آید سرو سامان میدهد، این روایت ها، واقعا شنیدنی هستند.
دوم- زنان، عناصر اصلی
در بسیاری از روایت هایی که ما تا کنون شنیده ایم ، مرکز ثقل روایت و داستان، شهیدی فداکار و مجاهدت های اوست اما در بسیاری از این روایت ها، نقش زنانی که دوشادوش این مردان بزرگ و بیمانند جنگیده اند کمتر دیده می شود ، زنانی که رشادت ها و فداکاریهای آنها باعث شد تا مردان رزمنده زندگیشان، با خاطری آسوده از فرزندانشان، به دل دشمن بزنند، زنانی که بعد از شهادت فرزندانشان، همسرانشان، پدرانشان و برادرانشان، با مشکلات جنگیدند، از خودگذشتگی کردند و روایتگر مجاهدتها بودند، انسان های بزرگی که خانه اشان مامن تمامی اهالی محل بود، سنگ صبور تمام مشکلات دوست و آشنا بودند و...
از این به بعد باید تلاش کنیم که درنهضت روایت مجاهدت ها، روایت های ناب این شجاعت ها و فداکاریهای زنان شجاع سرزمین مان به صورتی دقیق تر و گسترده تر ثبت شود، روایت های کاملی از زندگی با یک مرد شجاع وانقلابی، زندگی ای که تا همیشه میتواند الگو باشد. اما در این روایت زنان باید به شکل «همراه» دیده شوند نه انسانی «در کنار» یک مرد.
نسل تازه نفس از زنان روایتگر
در سالهای اخیر ، راویان زن بسیاری پا به عرصه روایتگری گذاشتهاند ،نویسندگان ، فیلمسازان ، شاعران ، محققان و ،،،، که در عرصه بیان مجاهدتها، پیشرفتها ، دستاوردها و،،،، کارهای بزرگی را رقم زدهاند، «تنها گریه کن» ، اثری از خانم اکرم اسلامی، آخرین مورد از این روایتهای ناب است که مقام معظم رهبری نیز از آن تقدیر کردند.
با رشد و بالندگی این نسل نو روایت، اکنون فرصتی است تا از این نویسندگان متبحر و مردمی حمایت شود و در کنار آن با شناسایی استعدادها، تلاش کنیم دختران و زنان خوش قریحهای که میتوانند در این عرصه فعالیت کنند پرورش یابند، کاری که ما در برنامه های حرف آورد و... مرکز اموربانوان سازمان تبلیغات اسلامی به دنبال آن هستیم و انشاالله در سال های آینده ثمره آن را خواهیم دید.
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
با تاکید دوباره مقام معظم رهبری درباره اهمیت روایتگری مجاهدت ها، فکر می کنم زمان آن رسیده باشد که درثبت و ضبط این روایت های زینب گونه گام های بلندی برداریم که همگی براین اعتقادیم که «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود».