سرویس سیاست حلقه وصل _ محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان است.
او همان کسی است که گفته میشد مشاور رئیسجمهور روحانی نیز هست و شعارها و ایدههایی مثل برجام و پاسپورت و مذاکره از تفکرات او به روحانی القا شده است.
سریعالقلم اخیراً در یادداشتی با عنوان چرا روانشناسی در جامعه ما حضور بسیار کمرنگی دارد؟ با اشاره ضمنی به جامعه ایران نوشته است: شاید خوانندۀ محترم ملاحظه کرده باشند که در برخی روزنامهها و وبسایتها، افرادی هستند که مثلاً طی یک ماه در مورد بیست موضوع مختلف قلم فرسایی می کنند. ساده ترین استنباط از درون ذهنِ فردی که در بیست موضوع نامرتبط سخن می گوید و یا متن می نویسد، پراکندگی ذهن و فقدان تخصص است. چطور می شود در جهان امروز هم متخصصِ ادبیات فارسی بود و هم فیلسوف بود، هم متخصصِ برجام و سیاست خارجی بود، هم متخصصِ ریشه های کم آبی بود و هم آیندۀ سیاسی عربستان؟ اگر فردی در حوزۀ خاصی نظر دهد و قلم فرسایی کند، احترام و اعتماد مخاطب را جلب می کند و طی زمان، سرمایه ای اجتماعی بنا می کند. در هیچ کجای دنیا، اگر فردی به عارضۀ قلبی دچارشود سراغ یک صنعتگر نمی رود و اگر گروهی بخواهند عمارتی را بسازند نظر یک پزشکِ گوش و حلق و بینی را نمیپرسند!
به گزارش جماران، او در ادامه این یادداشت با معرفی سنگاپور بعنوان یک الگو تصریح میکند: اگر ستوننویسی در بیستِ موضوع متفاوت قلم میزند دستِ خودش نیست. آنقدر جامعه غیر تخصصی است و آنقدر افراد بیتفاوت هستند که او حتی میتواند در پنجاه موضوع نظر دهد. جامعه در ناخودآگاه خود پذیرفته است. اگر فردی میتواند بیست شغل دولتی داشته باشد به این دلیل است که ناخودآگاه جامعه آن را طبیعی میداند. ولی در آلمان ناخودآگاه جامعه اجازه نمیدهد. اگر در سنگاپور فردی زباله پرت کند همه به او بد نگاه میکنند چون در خانواده، مدرسه، رسانهها و فضای عمومی آموختهاند و در ناخودآگاه آنها نقش بسته که این کارِ پسندیدهای نیست. [۱]
*از این بگذریم که آقای سریعالقلم اساسا هیچ احترامی برای ایران و ایرانی قائل نیست و جامعه خود را جامعهای غیر واقعی، پر حسد، سرکوبگر تواناییها و ضعیف میداند...
جدای از این در یادداشت فوقالذکر به روشنی دیده میشود که سریعالقلم بدون هیچ شناختی از فرایند ژورنالیسم، روزنامهنگاری و تحلیل و تفرّس دست به تقریر زده و جالبتر آنکه گزینه عقلانیت را هم در نظر نگرفته است.
به این معنی که اگرچه داشتن تخصص در اظهار نظر یک اصل است اما اصل اول و اصل مهمتر عقلانیت است.
یعنی فرد دارای عقلانیت میتواند درباره هر پدیدهای از اظهار نظر عقلانی بهره ببرد و مورد ریزتر یعنی تخصص را به اهلش واگذارد.
این دیدگاه یک دیدگاه حکمی و فلسفی است که به صاحب عقل اجازه میدهد تمام پدیدهها را بنگرد و با قطبنمای عقلانیت وارد آنها شود و در این فرایند البته از ورود به مرز تخصص نیز آگاه باشد.
مثال هم واضح است...
آقای سریعالقلم در جریان برجام معتقد بود که مردم همان لبوفروشها و راننده تاکسیهایی هستند که در سیاست بیتخصص هستند، فلذا حق این را هم ندارند که درباره برجام و انرژی هستهای کشور اظهار نظر کنند! [۲]
اما مردم با چراغ عقلانیت خود؛ پیشتر، بیشتر و بهتر از آقای سریعالقلم فهمیدند که برجام روحانی اولا تضمین اجرایی ندارد، ثانیا نمیتواند هیچ تحریم تأثیرگذاری را لغو کند، ثالثا به ضرر پیشرفته هستهای کشور است و رابعا آمریکا همین برجام را نیز تحمل نخواهد کرد.
اما آقای سریعالقلم هرگز نتوانست این بدیهیات عقلانی را پیشبینی کند.
اگرچه با این شرح و بسطها به روشنی هویدا شد که نظر دکتر سریعالقلم درباره ایرادی که بر روزنامهنگاران و تحلیلگران وارد کردهاند؛ کاملا غلط است اما معالوصف و برای توجه دادن مخاطبان محترم به بخش پررنگتری از واقعیت؛ بد نیست خوانشی داشته باشیم از مواضع آقای سریعالقلم طی ۸ سال گذشته و ببینیم که این استاد علوم سیاسی؛ درباره چه موضوعات دیگری هم نظرات مختلفی را از پشت تریبون بیان کرده است.
آنچه که در ادامه میخوانید، بخشی از اقاریر یا اظهارات منتسب به سریعالقلم، بعنوان یک استاد علوم سیاسی؛ طی ۸ سال دولت اعتدالیون است:
۱_ چرا روانشناسی در جامعه ما حضور بسیار کمرنگی دارد؟
۲_ تاریخ ما، مملو است از تبعید، حذف، ترور، خیانت و مهاجرت!
۳_ خودکفایی -اقتصادی- معنا ندارد. [۳]
۴_ اگر ۱۰ هزار خارجی در ایران زندگی میکردند، اکنون هوای آلوده نداشتیم زیرا آنها اجازه نمیدادند که هوای تهران آلوده باشد.
۵_ نمیتوان سالانه ١٧ هزار کشته در جادهها داد و از قدرت خارجی حرف زد.
۶_ اظهار نظر انتقادی درباره اسلام شهید شیخفضلا... نوری در کتاب اقتدارگرایی در عهد قاجار!
اگرچه همانطور که تأکید شد؛ هرکسی حق دارد بر اساس عقلانیت؛ درباره هر چیزی تا قبل از ورود به مرزهای نیازمند تخصص؛ نظر بدهد ولی مردم و مخاطبان محترم باید بدانند دکتر سریعالقلم که دائما از تخصصی بودن امور در سنگاپور و آلمان غیره حرف میزنند و مدعی تخصصی نبودن امور در جامعه ایرانی هستند؛ خود درباره طیف رنگارنگی از موضوعات از آلودگی هوا گرفته تا اقتصاد و روانشناسی و تاریخ و حتی اسلامشناسی هم داد سخن دادهاند. و تمام اینها در حالی بوده است که ایشان یک استاد علوم سیاسی هستند!
مسئله مهمتری نیز البته در این میان وجود دارد...
و آنکه اینکه در جوامعی که آقای سریعالقلم مدعی پیشرفتگی آنهاست؛ هنگامی که یک متخصص در زمینهای اشتباه میکند؛ ضمن عذرخواهی، بنای خود را بر تصحیح و تبیین پیرامون اشتباهش میگذارد!
اینکه آقای سریعالقلم درباره برجام و خوشبینی به آمریکا صراحتا اشتباه کردند و موجب هزینههای بسیاری شدند اما حتی یک عذرخواهی ساده هم از مردم و نظام نمیکنند و بهجای تصحیح و تبیین نیز مشغول انتقاد از روزنامهنگاران و تحلیلگران هستند؛ جای سؤالات و تأملات بسیاری دارد...
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1529891
2_ mshrgh.ir/1169414
3_ https://www.farsnews.ir/news/13940330000426