به گزارش حلقه وصل، «سهیل اسعد» از طلاب فعال حوزه علمیه در آرژانتین و از پدر و مادری لبنانیالاصل متولد شده است. او تا جوانی در آرژانتین بزرگ شده و سپس برای خواندن دروس حوزوی و دانشگاهی راهی لبنان و ایران شده و اینک بیش از یک دهه است که بخشی از سال را در ایران زندگی میکند. او شش ماه از سال در قم تحصیل میکند و شش ماه دیگر را در ۲۵ کشور دنیا فعالیت فرهنگی دارد. اسعد مؤسس بیش از ۱۵ مرکز اسلامی در اروپا و کشورهای آمریکای لاتین است.
***
مسجد پایگاه دینی جوامع اسلامی است اما باید یک پایگاه جامع باشد، این جامعیت است که میتواند یک مسجد را به صورت ویژه مطرح کرد و بالتبع استقبال از آن بالا برود.
منظور از جامعیت مسجد یعنی اینکه به دیگر نیازهای نمازگزاران توجه شود، به عنوان نمونه، چندی پیش در انگلستان بودم و آنجا مسجدی وجود داشت که زمینه تفریح و ورزش را نیز برای جوانان فراهم کرده بود. به نظرم توجه به بحث تفریح یکی از بهترین عوامل برای جذاب جوانان به مسجد است.
یکی از مولفه های مهم جذب جوانان به مسجد، امام جماعت است. امام همانطور که از نام و معنی آن پیداست باید پیشوا و رهبر باشد، یعنی کسی که در امور مختلف بتوان به او استناد کرد و از وی تبعیت نمود. بنابراین امام جماعت باید نسبتا شخص جامعالاطرافی باشد تا محل رجوع اقسام اقشار مردم باشد.
امام جماعت علاوه بر داشتن اطلاعات متقن و دقیق درباره جزئیات دین و آموزههای دینی، باید حتما با مسائل روز حرکت کند و بتواند پاسخگوی نیازهای روز مسلمانان آن منطقه باشد تا جامعه اسلامی سردرگم نشود. قطعاً محله و منطقهای که مسجد بهروز و فعال و پویایی داشته باشد، مسلمانان آن منطقه تفاوت قابل توجهی در اخلاقیات و مشارکتهای اجتماعی اخلاقمحور دارند.
باید بدانیم، مهمترین مأموریت مساجد در عصر کنونی ارائه اسلام ناب و هدایت مسلمانان است. مسجد باید مأمن یک مسلمان باشد، جایی که در آن احساس آرامش کند و بتواند قلب خود را جلا دهد. به نظر بنده، زندهنگهداشتن دین در عقول و قلوب مسلمین مهمترین مأموریت مسجد در برهه فعلی است.
خدمترسانی به مسجد و نگهداری از خانه خدا یکی از دیگر مهم ترین وظایف مسلمانان و عاملی مهم برای جذب مردم به مسجد است. معمولا در آمریکای لاتین یا اروپا بدین صورت است که خود مسلمانان با هزینه خودشان مسجد میسازند و برای آن امام میآورند. طبیعی است که در این حالت بیشتر بار خادمی مسجد بر عهده خودشان است. اما در ایران چون حکومت کشور اسلامی است، معمولاً مسجدها خادمان ثابت دارند و افراد شخصی و مردم کمتر در بحث خادمی مسجد حضور مییابند.
سال ۲۰۰۴ برای تبلیغ به شهری در شمال مکزیک رفتم. الیاس شرهان یکی از مسلمانان این شهر بود که دو دهه قبل از رفتن من به آنجا به سفارش دخترش مسجدی بنا کرده بود اما از آنجایی که تعداد خانوادههای مسلمان آنجا کمتر از انگشتان دو دست بوده، کمکم این مسجد خالی از نمازگزار میشود.
زمانی که وارد مسجد شدم، فقط یک نگهبان مسیحی و سگ او در آن حضور داشتند و مسجد هیچ نمازگزاری نداشت. من در زیرمین مسجد ساکن شدم و کمکم شروع کردم خانوادههای مسلمان را شناسایی کرده و با آنها آشنا شدم. آرامآرام پای مسلمانان به مسجد باز شد، نماز جماعت و نماز جمعه برگزار میشد و حتی دعای کمیل میخواندیم. خوشبختانه کار به جایی رسید که وقتی در سال ۲۰۰۷ مأموریت تبلیغی من آنجا تمام شد، آن مسجد ۱۵۰ نفر نمازخوان شد و دو جوان نیز برای طلبگی و تحصیل دروس دینی جذب شدند.