به گزارش حلقه وصل، «روزنامه کیهان» در ستون اخبار ویژه خود نوشت: نگرانی طرف غربی این است که مدیران جدید در ایران بنا ندارند به دیپلماسی انفعالی از جمله درباره توافق یکطرفه برجام ادامه دهند یا معطل پشت هماندازی و دغلبازی و حقهبازی غرب بمانند. آنها مشخصا از انتخاب دکتر امیرعبداللهیان به عنوان وزیر خارجه نگران شدند و اکنون نیز معرفی معاونانی مانند آقایان باقری و صفری، بر نگرانیهای غرب افزوده است.
در داخل کشور نیز برخی محافل رسانهای و سیاسی به تلویح و تصریح ابراز ناخرسندی کردهاند از اینکه کسانی برای مذاکره گماشته شوند که محافل غربی آنها را نپسندند!
در این باره بهطور مشخص کانال وابسته به حزب اتحاد ملت در تحلیلی شرمآور نوشت: «برخی چهرهها ۷ سال تمام با برجام مخالفت کردند و آن را «خسارت محض» خواندند. نشاندن این دوستان در مسند مذاکره، چند پیامد مهم دارد که لازم است آقای رئیسی به آن توجه کنند: این انتصاب، این تصور را در آمریکا و دولتهای مقابل ایجاد میکند که با دولتی طرف شدهاند که اراده، میل باطنی و انگیزه چندانی برای رایزنی و تلاش برای احیای برجام ندارد. همانطور که انتصاب جان بولتون و پمپئو در آمریکا، ایران را به این نتیجه رساند که نیت واقعی دولت ترامپ، «توافق» و مصالحه نیست، انتصاب چهرههای شاخص مخالف برجام در ایران نیز به لابیها، رسانهها و بنگاههای تبلیغاتی معاند مجال میدهد دولت آمریکا را متقاعد کنند که ایران صرفا در پی وقتکشی و خریدن زمان است.»
به اقتضای این تحلیل، ایران باید از دولت و وزارت خارجه آمریکا سوال کند شما چه کسانی را برای مذاکره میپسندید، ما همانها را برای مذاکره بگماریم و محضر شما بفرستیم(!)
اما اگر واقعا این تلقی مرعوبانه درست باشد، طبعا دیگر نیازی به مذاکره و چانهزنی نیست و صرفا باید از تیم بایدن و بلینکن بخواهند هرچه را لازم است دیکته کنند و اینها فقط مجریاش باشند!
نکته قابل تامل این است که ثمره چنین انفعالی (تاکید بر گماشتن افرادی که غرب هم آنها را بپسندد) گستاخی بیشتر غرب هنگام تدارک محتوای برجام و سپس گستاخی بیشتر در نقض کامل برجام و طلبکاری پس از آن را موجب شد.
نسخهپیچی ارگان حزب تندروی مدعی اصلاحطلبی درباره تقسیمبندی افراد به موافق یا مخالف (منتقد) برجام در حالی است که اکنون طرف زیر سوال، آمریکا و غرب عهدشکن (و طیف خوشبین و خوشخیال نسبت به غرب) هستند و نه کسانی که مثل آقایان جلیلی و باقری و... که با دقت، آسیبهای برجام را میدیدند و تذکر میدادند.
این نکته هم درباره حزب غربگرای اتحاد ملت شایان یادآوری است که نشریه صدا متعلق به همین حزب، سال گذشته هنگام ملاقات رئیسجمهور صربستان با ترامپ و رفتار تحقیرآمیز ترامپ در نشاندن وی در مقابل میز ریاست خود، نوشت: «از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکرهکننده میپسندد، این(تصویر ملاقات رئیسجمهور صربستان) است: همچون برهای در مذبح و بردهای در مسلخ. آیا اقداماتی از این جنس را باید مایه شرمساری دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی کند، باید آن را تمسخر کرد، یا عقلانیتی سیاسی خواند؟»!
همزمان با کانال حزب اتحاد ملت، سایت اجارهای انتخاب نیز از قول یک کارشناس مدعی شد: «حضور احتمالی آقای باقری در رأس تیم مذاکرهکننده ممکن است مشکلات و سختیهایی در چانهزنیها ایجاد کند... مشکل میتوان تصور کرد که اگر کسی غیر از آقای ظریف با توجه به مهارت و سوابقشان در امور حقوقی و بینالمللی ریاست تیم ایران در مذاکرات منتهی به برجام را داشت، کار چگونه میتوانست پیشرفت کند. در متون حقوقی بینالمللی، معنی هر واژه و هر عبارت با توجه به سابقه و تاریخچه آن و ابعاد تکنیکی مربوطه که طی دهها سال اصطکاک و مذاکره حاصل شده، فهمیده میشود. تا حدی که اغلب بدون اغراق حتی هر کلمه و هر نقطه و هر ویرگول میتواند بر سمت و سوی متن و درک از آن تاثیر داشته باشد... سابقه همکاری آقای باقری با آقای جلیلی فاکتور مهمی است و اگر او عهدهدار مذاکرات شود، سایه این سوابق حداقل تا مدتی ممکن است سنگینی و ایجاد حاشیه کند. ایشان و آقای جلیلی همیشه نسبت به توافق برد - برد با غرب اکراه داشته و مخالف برجام بودند».
کارشناس مذکور توضیح نداده برجام چه توافق برد - بردی است که چند سال است یکطرفه اجرا میشود و روحانی و ظریف حتی از دولت اوباما به خاطر زیر پا گذاشتن آن گلایه و انتقاد داشتهاند، اما فاقد کمترین ضمانت اجرایی و مکانیسم شکایتی یا توازن در تعهدات و یا همزمانی انجام تعهدات بوده و به همین دلیل، به یک توافق یکسویه تبدیل شده و با این وجود، دولت عهدشکن آمریکا طلبکاری میکند!؟