به گزارش حلقه وصل، در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی باخانوادههای معظم شهدا هیأتی قرآنی به دیدار خانواده شهید سیدآقا سیدحسینی رفتند.
برادر شهید سیدحسینی که میزبان چهرههای قرآنی کشور بود که در ادامه شرح حال این شهید عزیز از زبان برادرش تقدیم میشود.
ما اهل روستای نمین منطقه پیلهرود در نقطه صفر مرزی استان اردبیل هستیم و این شهید عزیز در همین روستا به دنیا آمد.
پدر بزرگ ما روحانی این منطقه بود و به همه روستاهای منطقه پیلهرود سرکشی میکرد و در زمان هجوم روسها به مرزهای ایران با مردان این منطقه سپر دفاعی کشور در برابر بیگانگان بودند و بعد از وی هم عمویمان جانشینش شد.
شهید سیدآقا در این خانواده روستایی متولد شد، البته ما در کودکی پدرمان را از دست دادیم و از همان دوران در روستا در کارهای کشاورزی و دامداری مشغول کار شدیم. دوران ابتدایی را در روستا گذراندیم و برای ادامه تحصیل راهی تهران شدیم زیرا در تهران تعدادی اقوام داشتیم به تهران آمدیم و در نازیآباد ساکن شدیم.
آن زمان در محل هیأتی برپا کرده بودیم و این شهید عزیز در آنجا به فعالیتهای مختلف مذهبی مشغول بود، علاوه بر آن در جلسات قرآن هم شرکت میکرد و فعالیت داشت.
سیدآقا در درس هم بسیار کوشا بود و به دلیل تسلطش بر ریاضیات در المپیاد ریاضی شرکتکرد و با کسب مقام اول المپیاد به مسابقات جهانی ترکیه اعزام شد و آنجا هم برای کشور افتخار آفرینی کرد. علاوه بر ریاضی به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت و از انگلستان دعوتنامه برای کار و تحصیل داشت اما از آنجایی که انسانی مذهبی بود، تحصیل در رشته الهیات را به ریاضیات و زبان انگلیسی ترجیح داد.
در کنار تحصیل و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی ورزشکار هم بود و کونگفو کار میکرد. با نزدیک شدن به سالهای انقلاب مبارزات هم به فعالیتهایش افزوده شد و از فعالان و لیدرهای مبارزات برعلیه طاغوت در منطقه 16 تهران بود و چند نوبت توسط ساواک دستگیر شد.
برپایی جلسه قرآن در مسجد محل و تدریس قرآن در مدارس آموزش و پرورش برخی از فعالیتهای این شهید در دوران جوانی بود اما بعد از پیروزی انقلاب به عضویت در کمیته انقلاب اسلامی در آمد و با آغاز جنگ راهی جبهه شد و فعالیتهای قرآنیاش را در جبهه بابرپایی کلاس آموزش قرآن برای رزمندگان اسلام ادامه داد.
در محله نازیآباد سپاه یک دفتر فرهنگی داشت که مسئولیتش با سیدآقا بود، او با تعدادی از دوستانش آنجا فعال بودند که همگی راهی جبهه شدند و همه به شهادت رسیدند. برادرم 12 فروردین 1361 در ادامه عملیات فتحالمبین به شهادت رسید. پس از شهادت همرزمانش از دلاوریها و شجاعت او در عملیاتهای مختلف بسیار تعریف میکردند