به گزارش حلقه وصل، نخستین جلسه از نشستهای «سلسله بحثهایی در فلسفه فرهنگ» با سخنرانی آیتالله علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در محل این پژوهشگاه برگزار شد.
آیتالله رشاد با اشاره به یازده محور درباره فلسفه فرهنگ بیان داشت: محور اول «تعریف فلسفه فرهنگ» شامل: «دانش معرفت – دستگاه وار، مطالعه فرانگر-عقلانی احکام کلی فرهنگ» و «نسبت و مناسبات فلسفه فرهنگ با دانشهای هموند و همگن» است.
وی با اشاره به تفاوت و شباهت فلسفه فرهنگ با دانشهای هموند و همگن از جمله: علم فرهنگ، علم فرهنگی، علمهای مضاف به فرهنگ (همچون جامعهشناسی فرهنگ، اقتصاد فرهنگ و…)، فقه فرهنگ، فقه فرهنگی و … افزود: فرهنگپژوهی نوعی انسانشناسی انضمامی است و چون علوم انسانی غربی در پی مطالعه پسینی رفتار است، بنابراین به نوعی بسط فرهنگ محسوب میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: فقه فرهنگ عبارت از بیان احکام شرعی معطوف به فرهنگ است، دخل زمان و مکان در فقه هم عموماً دخل فرهنگ در فقه است و فقه فرهنگی هم مبحثی است که شهید مطهری درباره آن گفت حکم فقیه روستایی بوی روستا دارد و حکم فقیه شهری بوی شهر، البته این سخن شهید مطهری به عنوان قضیه موجبه جزییه، درست است نه موجبه کلیه و اشاره به تأثیر فرهنگ بر فقه دارد.
وی در ادامه محور سوم، فلسفه فرهنگ را موضوع آن دانست و گفت: موضوع فلسفه فرهنگ، فرهنگ است، اما محور چهارم مسأله، فلسفه فرهنگ است که شامل احکام کلی فرهنگ شامل مباحث هستیشناختی، گونهشناختی، معرفتشناختی، ارزششناختی، روششناختی، قاعدهشناختی و… میشود.
آیتالله رشاد در تشریح و معرفی محورهای دیگر فلسفه فرهنگ ابراز داشت: منطق طبقهبندی مباحث فلسفه فرهنگ، قلمروشناسی فلسفه فرهنگ، غایت و فائت فلسفه فرهنگ از دیگر محورهای این بحث است. البته در ایران شاید بحثی مهمتر از فرهنگ نباشد و غایت فلسفه فرهنگ را «دستیابی به احکام کلی فرهنگ» دانستهاند.
وی ادامه داد: مهمترین فایده و کاربرد فلسفه فرهنگ را ایجاد بستر نظری و توانا شدن بر مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی عنوان کردند، کار فلسفه صدور باید و نباید و شاید و نشاید نیست، بلکه برآیند فلسفه در ساحت علم صدور حکم است. لذا فلسفه فرهنگ در این امور داوری نمیکند اما برآیند آن تولید گزارههایی برای مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی محور هشتم در روششناسی فلسفه فرهنگ را روششناسی آن دانست و خاطرنشان کرد: روش مطالعه فلسفه فرهنگ فرانگر- عقلانی است، یعنی مطالعه عقلانی فرهنگ و مؤلفههای آن با نگرش برونی و داوریورزانه. تجربه صرفاً مولد علم نیست، حتماً حکم عقل لازم است. روش مطالعه فلسفه فرهنگ هم فرانگر- عقلانی است.
اشتباهات رایج در فلسفههای مضاف!
وی افزود: محور نهم در فلسفه فرهنگ، هویت معرفتی آن است، فلسفههای مضاف به سه دسته فرارشتهای، بینارشتهای و رشتهای قابل تقسیم هستند و فلسفه فرهنگ از نوع فلسفههای مضاف به امور و از زمره معرفتهای درجه یک است. علوم مضاف، علوم درجه دو هستند اما لزوماً معرفت درجه دو نیستند و این از اشتباهات شایع در بررسی فلسفههای مضاف است که مثلاً تاریخ علم را هم جزو فلسفه آن علم تلقی میکنند.
این پژوهشگر محور دهم فلسفه فرهنگ را هندسه معرفتی آن دانست و گفت: هندسه معرفتی فلسفه فرهنگ عبارت است از نسبت و مناسبات مؤلفهها و عناصر فرهنگ؛ اینکه چهار مؤلفه اساسی فرهنگ شامل (بینش، کشش، منش، کنش) چه نسبتی با یکدیگر برقرار میکنند. از نظر من بینش گرانیگاه و قبله فرهنگ است و سایر مؤلفههای فرهنگ اطراف آن قرار دارند.
وی ادامه داد: مصادر و مناشی فلسفه فرهنگ یازدهمین محور است، عقل، فطرت اجتماعی آدمیان، فلسفه مطلق، و منابع از جمله این منشی هستند. فلسفه فرهنگ در عین اینکه یک فلسفه است، اما میتواند از گزارههای وحیانی استخراج شود؛ چرا که از نظر ما گزارههای وحیانی، از منابع معرفت است.
آیتالله رشاد تصریح کرد: فرهنگ به ما هو فرهنگ را تک رشتهای میگویند،اجزاء فرهنگ میتواند هنر، عرف، سبک زندگی و … را شامل شود، وقتی این مؤلفهها را به شرط شیء ببینیم همه آنها یک فلسفه خواهند داشت، اما اگر به شرط لا ببینیم هر کدام از آنها فلسفه جدا دارد.
وی افزود: اصولاً تا زمانی که به شرط شیء نگاه نکنیم، دین جزوه فرهنگ نیست، عناصری که به مثابه اجزا قلمداد میشود، اگر هضم در فرهنگ شده باشند احکام فرهنگ بر آنها جاری است، زمانی که دین در یک جامعه رسوب کرده باشد، در آن صورت فرهنگ نیست، بنابراین هموار دین جزء فرهنگ به حساب نمیآید.
فرهنگ به طور کامل مدیریتپذیر نیست
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ما به مهندسی فرهنگ معتقدیم وقتی در فرهنگ نظریه داریم و فرهنگ مطلوب را ترسیم میکنیم، میتوانیم فرهنگ را مهندسی کنیم، هر چند که کاملاً مدیریتپذیر نیست، اما قواعدی برای مدیریت دارد، ضمن اینکه جامعه انسانی، با مؤلفه فرهنگ ملازم است و الا و لابد مجموعهای از بینشها، منشها، کنشها را تشکیل میدهند.
وی ادامه داد: اصولاً فرهنگ یک واقعیت خارجی است، هرگز نمیتوان یک جامعه را بیفرهنگ کرد. مسائل مربوط به هستیشناسی فرهنگ، معناشناسی، قواعدشناسی، نسبت شناسی دین و فرهنگ، آینده پژوهی فرهنگ و… از جمله مباحث فرهنگی به شمار میآیند.
آیتالله رشاد ابراز داشت: خود فرهنگ با همان هویت جمعی یک سری احکام کلی دارد و مسائل دیگرش ریشهها و پایههای آن را شکل میهد. فرهنگسازها و کنشگرهای فرهنگی و عوامل که فرهنگ را پدید میآورند، شامل حکومت، قانون، فطرت تا مظاهر دیگر فرهنگ هستند.
وی گفت: فلسفه فرهنگ را به اشکال مختلفی میتوان تقسیم کرد، مؤلفههای فرهنگ محور محل قلمرو بحث فلسفه فرهنگ هستند و مسائل دیگر به شرط انضمامی دیده شدن می توانند از مسائل فلسفه فرهنگ به شمار آیند.
غایت فلسفه فرهنگ و هر فلسفه مضاف کشف فرهنگ و مسائل اساسی است
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: غایت فلسفه فرهنگ و هر فلسفه مضاف کشف فرهنگ و مسائل اساسی است، اگر غیر از این غایت باشد فلسفه مضاف نیست، غایت آن چیزی است که علم به خاطر آن پدید آمد و اگر غایت نبود علمی نیز ایجاد نمیشد، در روزگار ما مهمترین فایده فلسفه فرهنگ میتواند مهندسی فرهنگی باشد.
وی با بیان اینکه مهندسی فرهنگی همطراز با غایت فلسفه فرهنگ است، گفت: نکته دیگر در مورد فلسفه فرهنگ، روش شناسی آن است که معرفت دستگاه های فرانگر عقلانی برای شناخت احکام کلی فرهنگ است.
آیتالله رشاد در مورد هویت معرفتی فلسفه علم خاطرنشان کرد: هویت معرفتی علم را عبارت میدانم از ساختار و چیدمان معرفتی هر مقوله مثلاً کعبه و نقطه ثقل هندسه معرفتی دین توحید است. عقل و دین از سرچشمههای فرهنگاند.