به گزارش حلقه وصل، احمد تمیمداری، ادیب، زبانشناس و فارسیپژوه ایرانی و استاد تمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)، کتابهای تحقیقی و پژوهشی بعد از چند سال کهنه میشوند و البته کتب مقدس از این قائده مستثنا هستند. قرآن کریم خود ما را به خلق جدید دعوت میکند و متاسفانه ما این معانی را و به روز بودن را از قرآن در نیافتهایم.
وی ادامه داد: سبکشناسی از قدیم در کتابهای تذکره نوشته میشد؛ اما تذکرهها گاه مقرضانه بود و گاه هم با تعریفهای کوتاه همراه بود. به طور مثال در شعر، شخصیتهای بزرگی درباره سبک هندی حرفهای بی ربطی زدهاند. میتوان گفت سبک شناسی علمی را برای نخستین بار، ملک الشعرای بهار آغاز کرد و کتابی در زمینه سبک شناسی ادبیات برای تدریس نوشت. البته کتابی که برای تدریس نوشته میشود، با کتابی که برای خوانندگان عادی نوشته میشود؛ متفاوت است.
تمیمداری با بیان این که نویسنده کتاب «سبکشناسی هنر انقلاب اسلامی»، 185 منبع را مطالعه کرده است؛ عنوان کرد: منابع زیادی از طریق آقای وحیدزاده مطالعه شده و کمتر منبعی وجود دارد که آقای وحیدزاده در زبان فارسی ندیده باشد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر این که سبک شناسی مقدمه نقد ادبی است، عنوان کرد: اگر سبک اثری شناخته نشود، نقد آن هم میسر نخواهد بود. نقد علمی یک اثر، مبتنی بر سبکشناسی است. ما در زمینههای پژوهشی کم کار هستیم و بهترین دستور زبانهایمان را دیگران نوشتهاند.
وی اظهار داشت: نظریاتی وجود دارد که بین ادبیات با دیگر هنرها ارتباط وجود دارد. البته نظریات مخالف هم وجود دارد و به طور مثال ژان پل سارتر میگوید ادبیات ربطی به هنرهای دیگر ندارد؛ اما بحث ما بیشتر بر سر محتوا و مضمون است و در محتوا، تمام هنرها میتوانند از هم تاثیر بگیرند. این که آقای وحیدزاده در این اثر بین نقاشی و شعر مقایسهای داشتهاند، کار خوب و پسندیده ای است.
این ادیب و زبانشناس خاطرنشان کرد: از سال 40 برای انقلاب اسلامی کار کردهام و به جرئت میگویم انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی متفاوت است. جمهوری اسلامی جنبه عملی و اجرایی دارد. هر دینی وقتی جنبه اجرایی پیدا میکند، با هواهای نفسانی مردم محدود میشود. همه مردم هم دین را با تفسیر و فقه به دست نمیآورند و به دست دیگران نگاه میکنند. به همین دلیل انقلاب اسلامی را باید متفاوت از جمهوری اسلامی بدانیم. انقلاب اسلامی موضوعی الهی، قرآنی، علوی ، نبوی و ... است.
مرتضی حیدری هنرمند پیشکسوت نقاش و استاد دانشگاه نیز در سخنانی با بیان این که ایرانیها در زمینه پژوهش، تنبل هستند؛ عنوان کرد: در غرب، وقتی حرکتی صورت میگیرد و تمدنی ساخته میشود؛ پیش از آن، اندیشهای شکل گرفته است. آنها ابتدا ریلگذاری میکنند و بعد حرکت میکنند. در کتاب «سبکشناسی هنر انقلاب اسلامی» هم به خوبی اشاره شده که وقتی میخواهیم سبکی را طراحی کنیم؛ نوع نگاه اندیشمند سبک را تعریف میکند.
وی افزود: وقتی تاریخ هنر را میخوانیم، سلسله اتفاقات را بررسی نمیکنیم؛ بلکه انواع نگاه را بررسی میکنیم. در تحقیق وحیدزاده به نظر میآید وقتی سبک شناسی در ادبیات و در کنار آن نقاشی مطرح میشود؛ مشخص است که ادبیات انقلاب اسلامی در بستری قوی شکل گرفته و اتفاقا نقاشی ما در مجاورت و موازی با ادبیات شکل گرفته است.
حیدری با بیان این که نطفه اصلی نقاشی انقلاب اسلامی در حرکت انجمن اسلامی دانشکده هنرهای زیبا و بعد از آن در حسینیه ارشاد شکل گرفت؛ عنوان کرد: وقتی امام خمینی (ره) آمد، یکی از شعارهایش استقلال فرهنگی بود. در دانشگاه، شاگرد هانیبال الخاص بودیم؛ الخاص سوسیارئالیست بود و عاشق هنر انقلابی و علیه ظلم بود. او میگفت هنر برای مردم است و این صداقت باعث شد هنرمندان انقلاب ایشان را به حسینیه ارشاد دعوت کنند و دید که مردم برای دیدن نمایشگاه نقاشی صف کشیدهاند و بسیار تحت تاثیر قرار گرفت.
این نقاش پیشکسوت همچنین گفت: توقع من از کتابی همچون «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» این است که نقد جدی بینشی درباره چگونگی فاصله گرفتن هنر نقاشی از رئالیسم کلاسیک کمال الملک و رسیدن به هنری حماسی، عصیان و افشاگرانه؛ داشته باشد.
وی تصریح کرد: یادم هست که شاعرانی همچون مهرداد اوستا، علی معلم، طاهره صفارزاده، سپیده کاشانی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور و ... در حوزه هنری شب شعر داشتند و در سالنی دیگر، نقاشان انقلاب مشغول کار بودند و به نوعی میتوان گفت، نقاشی و ادبیات در کنار هم رشد کردند. نخستین جلسهای که برگزار کردیم و نقد هنری شروع شد، دیدیم که محسن مخملباف مانیفست نوشت و گفت هنر باید چگونه باشد و اجازه نداد هسته فکری تشکیل شود. در حالی که ما معتقد بودیم نمی توانیم مبانی نظری و نگره هایمان را تبیین نکنیم.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» حدود 20 سال پیش باید تدوین میشد و وحیدزاده آن را امروز و به شکلی کاملتر، ادامه میداد. به دانشجویانم میگویم شما نمی توانید نقاش و گرافیست خوبی شوید، اگر شعر نخوانید و ادبیات ندانید.
حمیدرضا شکارسری شاعر و منتقد ادبی نیز در سخنانی با اشاره به این که ارسطو برای هر پدیدهای 4 علت آورده است؛ اظهار کرد: علت فاعلی ، علت مادی، علت سوری و علت غایی ، چهار علتی هستند که ارسطو ذکر میکند و در بررسی کتاب «سبک شناسی» نیز میتوان از این 4 علت استفاده کرد.
وی ادامه داد: علت فاعلی وحیدزاده این است که ایشان پژوهشگر ادبیات هستند و در پژوهشگاه فرهنگ کار میکند و شاعر است و روزنامه نگار است و در ذهن چنین کسی باید پرسش سبک شناسی هنر انقلاب تراوش کند. علت مادی نیز به این معنا است که این تحقیق از چه نثری تشکیل شده است. نثر کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» نثری روان است و انتخاب چنین نثری برای کتاب، انتخاب درستی است. چرا که در سرتاسر کتاب، شاعر میگوید فرم در هنر انقلاب مهم نیست و خیلی اوقات تنها چه چیزی گفتن برایش مهم است و بر مبنای چنین نظری، نثر کتاب هم به درستی انتخاب شده است. البته این حرف خیلی قابل نقد است؛ چرا که در سرتاسر کتاب میخوانیم که زبان شعر انقلاب چگونه است و نوع نگاه در دوره های مختلف چگونه تغییر کرده و مگر میشود نوع نگاه تغییر کند، اما زبان و فرم آثار تغییری نداشته باشد. اگر فرم تغییر نکند، ادعای سبک جدید هم، ادعای گزافی است.
شکارسری با تاکید بر این که نثر کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» به شدت معنا رسان است ، عنوان کرد: کسی که زبان شعری دارد و شاعر است؛ از این توان در کتاب پژوهشی خود استفاده نمی کند و در واقع پارادوکسی است که امثال وحیدزاده به خوبی در خود حل کردهاند. نثر وحیدزاده در کتاب درست است و توجه مخاطب تنها به معنا و محتوا معطوف میشود.
این شاعر همچنین گفت: ضرباهنگ کتاب کند است و البته در اثر تحقیقی و پژوهشی باید چنین باشد. در این نثر تنها در بخشهایی شاهد قضاوتهای شتاب زدهای از محقق هستیم. این اثر بسیار پر نقل قول است و گاهی مولف را در مقام شارح نقل قول میبینیم و از خودش کمتر اثری در کتاب میبینیم.
وی با اشاره به این که بیان در کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» مانند هر اثر پژوهشی باید بیطرفانه باشد؛ اظهار کرد: اما در مهمترین بخش کتاب، یعنی بخش انتهایی بیان به شدت جانبدارانه است و شاعر از شعر و نقاشی انقلاب تعریف کرده و توصیف جای خود را به تمجید داده است. این بر خلاف دیگر بخشهای کتاب است و معتقدم نباید جانبدارانه به سبک شعر انقلاب نگاه میشد. شتابزدگی هم به دلیل همین نوع نگاه جانبدارانه است.
شکارسری در ادامه بر شمردن علتهای پیدایش کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» گفت: علت سوری به این معنا است که شکل اثر چگونه است. می گویند کتاب های تحقیقی و پژوهشی با دو پارادایم میتوانند نوشته شوند و یک پارادایم کیفی و یک پارادایم کمی . در بخش شعر ، مولف روی پارادایم کمی، کم کار بوده است. در بخش نقاشی، آثاری را می بینیم که میتواند مشخصه های فنی نقاشی انقلاب اسلامی را ببینیم، اما در شعر این گونه نیست و نمونه های ادبی ارائه نمیشود.
وی خاطرنشان کرد: شاخصه این اثر این است که نگاه مارکسیستی به نقد ادبی و سبک شناسی دارد. چرا که نوعی تداخل و در هم رفتگی و کنش و واکنش بین حوادث فرهنگی و حوادث سیاسی در نظر گرفته شده است.
این منتقد ادبی با بیان این که پژوهش در کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» در چند سال اول انقلاب اسلامی متوقف شده و خبری از تکامل شعر و نقاشی انقلاب وجود ندارد؛ افزود: در دوره زمانی که شعر دفاع مقدس از مرحله تهیجی به مرحله تثبیت و تعقل میرسد، نشانی وجود ندارد. اگر مولف چنین میگفت که سال 57 چه مسائلی در کشور وجود داشته است؛ میفهمیدیم چرا شعر انقلاب اسلامی در وضعیت قرمز بوده است. تحلیل فراموش شده و بعد از دفاع مقدس هم نمیدانیم شعر هنوز حالت آرمان خواهانه و حماسی را دارد یا تغییری در این زمینه رخ داده است.
شکارسری اظهار داشت: با وجود تمام تلاشهای مولف، اما جای تعریفی از سبک شعر انقلاب اسلامی در این کتاب خالی است و در کل این کتاب توضیحی داده نمی شود، شعر انقلاب را چگونه باید تعریف کرد و آیا شعرهایی که در فضای انقلاب سروده شده و یا شعری که برای انقلاب سروده شد با هر موضعی شعر انقلاب است و یا شعری که هواخواه انقلاب اسلامی است؛ شعر انقلاب محسوب می شود و جای پاسخ به این سوالات در کتاب خالی است. در تحلیل نهایی هنوز نمی دانیم ویژگیهای شعر انقلاب چیست.
محمدرضا وحیدزاده، پژوهشگر و نویسنده کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» نیز در پایان این نشست، ضمن تقدیر و تشکر از استادان و منتقدان حاضر ، اظهار کرد: تمام نکاتی که در این جلسه اشاره شد را میپذیرم و البته برایشان توضیحاتی دارم.
وی افزود: در رابطه با نکته ای که آقای شکارسری نسبت به مجهول بودن تعریف سبک هنر انقلاب مطرح کردند باید بگویم از صفحه 107 تا صفحه 115 این موضوع را توضیح دادهام و شعر انقلاب را تعریف کردهام. آن بخش هم پر نقل قول است و سعی کردم در حد بضائت شعر انقلاب و نقاشی انقلاب را توضیح دهم و البته این تعریفی است که من از هنر انقلاب به دست آورده ام.
وحیدزاده همچنین گفت: به خیلی از کاستیهایی که اشاره شد اشراف داشتهام، اما نمیتوانستم به آنها بپردازم. اگر می خواستم تبارشناسی کنم، کتاب به سه جلد می رسید و در موارد دیگر هم موانعی بر سر راهم بود و یا از بضائت من خارج بودند.