
به گزارش حلقه وصل: سالهاست که در کاریکاتور فعالیت میکند. شروعش سال 64 و با هفتهنامه «زن روز» بود. محمدحسین نیرومند در آن سال 23 سال داشت. او تا پیش از این به صورت غیرجدی کار میکرد، این بار در قامت یک کاریکاتوریست مطبوعاتی پا به فضای حرفهای گذاشته بود. کیهان هوایی، روزنامه کیهان، 10 سال مدیرمسئولی مجله کیهان کاریکاتور و ...، دبیری جشنوارهها و دوسالانههای مختلف و مدیریت در سطوح مختلف سازمانهای صدا و سیما، حوزه هنری، وزارت ارشاد و ...، حضور در هیات داوران جشنوارههای مختلف، تالیف کتابهای مختلف هنری و دریافت لوح درجه یک هنری در سال 91 تنها بخشی از فعالیتهای این هنرمند در این سالهاست. این هنرمند میگوید یک کاریکاتوریست باید همیشه سعی کند اعتراض خود را با زبان هنر بیان کند. در این مسیر آگاهی از مسائل روز جامعه و کسب تجربه در بیان مشکلات میتواند به وی کمک کند با کمترین موضعگیریها از جانب مسئولان روبهرو شود. با این هنرمند گفتوگویی را درباره حال و هوای این روزهای کاریکاتور کشور انجام دادهایم که ماحصل آن را میخوانید:
در سالهای اخیر نشریات و رسانههای تخصصی کاریکاتور خیلی کم شدهاند و حتی در نشریات روزانه هم صفحات کمی در این خصوص وجود دارد. فکر میکنید دلیل آن چیست؟
در این سالها کاریکاتور فراز و فرودهای زیادی داشته است و در برهههایی حتی ما شاهد افزایش رسانههای تخصصی و مخاطبان آن بودهایم ولی باید گفت که متاسفانه در حال حاضر از رونق کاریکاتور مثل گذشتهها خبری نیست. فکر میکنم نخستین دلیلی که باعث شده خیلی به این هنر بها ندهیم رشد نکردن حرفه روزنامهنگاری در ایران است. متاسفانه خیلی از مدیرانمسئول نشریات نسبت به ظرفیت و پتانسیل ارتباطی کاریکاتور، عکس و گرافیک بیاطلاع هستند و بیشتر سعی دارند صرفا با استفاده از مطالب با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند در حالیکه استفاده همزمان زبان تصویری در کنار مطالب میتواند بر جذابیت نشریات ما بیفزاید. دومین موردی که باعث شده کاریکاتور مظلوم واقع شود برخوردهای سلبی است که بعضا توسط مسئولان کشور با بعضی نشریات شده است و مدیران مطبوعات ترجیح میدهند با حذف کاریکاتور از رسانه خود با حاشیه امنتری حرکت کنند. شاید بد نباشد خاطرهای را از دیدار با آیتا... حائریشیرازی بیان کنم. در آن جلسه که خدمت این عالم برجسته بودیم شخصی از وی پرسید که به نظرتان هنر کاریکاتور توهین به اشخاص نیست. ایشان در جواب این هنرمند گفت کسی که وارد عرصه سیاست میشود باید بپذیرد که روزی کاریکاتور وی کشیده میشود و از این نظر باید جنبه نقدپذیری بالایی در مسئولان ما وجود داشته باشد. متاسفانه سیاسیون ما هنوز نسبت به نقد و بهویژه کاریکاتور خیلی انعطاف نشان نمیدهند. کافی است موضوعی برخلاف نظر آنها باشد تا بلافاصله با هنرمند و رسانه آن برخورد کنند.
مورد دیگری که باعث شده روز به روز هنرمندان کاریکاتور از این عرصه به سایر هنرهای تصویری از جمله تصویرگری، طراحی و ... کوچ کنند وجود دستمزدهای اندکی است که جواب دخل و خرج زندگی آنها را نمیدهد. همین موضوع باعث شده حرفهایهای کاریکاتور کمتر فعال باشند و افرادی هم که هستند بیشتر مبتدی و کارآموز باشند.
روزبهروز کشیدن کاریکاتور چهرههای سیاسی در رسانهها کمتر میشود، دلیل آن را چه میدانید؟
قبل از هر چیزی ما ابتدا باید مجلات و نشریات تخصصی دراین حوزه را چاپ کنیم و کم کم توقع داشته باشیم کشیدن کاریکاتور چهرههای سیاسی هم رونق بگیرد. باید بگویم کاریکاتور مطبوعاتی بحثی فراتر از کشیدن چهره افراد است و این موضوع تنها بخشی از آن را شامل میشود. فکر میکنم هر موقعی که مطبوعات ما بتوانند قدرت بگیرند و کاملا مستقل و به دور از هر گونه حمایتهای دولتی امور خودشان را حلوفصل کنند، میتوان امیدوار بود که کاریکاتور هم قدرت پیدا کند. مثلا در سال 76 که روزنامهنگاری رونق پیدا کرد، شاهد فعالیت کثیر کاریکاتوریستها بودیم و کاریکاتور در مطبوعات در درجه بالایی از اهمیت قرار داشت. به نظرم طبق گفته پلانتو کاریکاتوریست فرانسوی، باید پیش از اینکه کاریکاتوریست باشد، خبره سیاسی باشد و شناخت صحیحی از جامعه خودش بهدست بیاورد و سپس وارد این حوزه شود. مطمئنا آگاهی نداشتن و بیتجربگی وی باعث میشود مشکلاتی را برای جامعه، مسئولان رسانه و خودش به وجود آورد که تبعات سنگینی خواهد داشت. به مدد بالا رفتن تجربه، میتوان با استفاده از زبان استعاره حرف خود را به گونهای بیان کرد که کمترین موضعگیری را علیه خود داشته باشیم.
آثاری که در این سالها ارائه کردهاید چقدر بر اساس شناخت نیازها و سوژههای روز جامعه بوده است؟
کاریکاتوریست سیاسی درواقع جزئی از تحریریه مطبوعات به شمار میآید. تعبیری وجود دارد که میگویند کاریکاتوریست مصورنگار تاریخ جامعه خودش است. به صورت طبیعی کاریکاتوریست باید در مقطعی که زندگی میکند انعکاسدهنده واقعیات و موضوعات جامعه خودش باشد. هنرمند هم به عنوان کسی که در جامعه زندگی میکند همیشه از اطراف خودش تاثیر میگیرد و باید سعی کند نمایشی از واقعیتهای جامعه خودش باشد. هنرمند سعی میکند با بیان موضوعاتی از جمله تبعیض، تورم، گرانی و ... که درددل مردم است و با زندگی آنها عجین شده، انتقاد خود را با خنده تلخی بر لبان مردم جاری کند. من هم همیشه سعی کردهام گوشهای از کارهایم به اتفاقات و مسائل روز جامعه اختصاص داشته باشد. چیزی که در کاریکاتور برایم مهم است بیشتر جنبه معنوی آن یا به عبارتی بیان مشکلات مردم و جامعه خودم است تا بتوانم نقش اندکی در حل آنها داشته باشم. به نظرم کاریکاتوریست خوب، شخصی است که آثارش ریشه در فرهنگ آن کشور داشته باشد و باید با مطالعه و علم به موضوع کار کند.
اعتراضی که در بیان و زبان کاریکاتور مطرح است تنها مختص کشور ماست یا اینکه نمونههای آن را در کشورهای دیگر هم میتوان سراغ گرفت؟
اعتراض در هنر و آن هم در کاریکاتور نهتنها در ایران بلکه در جهان نیز وجود دارد. اصولا کاریکاتور با نقد مسائل اجتماعی همراه است و سعی دارد مشکلات اجتماعی را بازگو کند و از این حیث مشکلات نیز در همه جای دنیا وجود دارد. یک کاریکاتوریست سعی میکند اعتراض خود را با زبان هنر بیان کند. کافی است به هنر جهان نگاه کنیم تا متوجه شویم از کشوهای غربی گرفته تا کشورهای شرقی؛ هنرمندان سعی کردهاند همواره نقد را در کارهای خود مدنظر قرار دهند. درواقع میتوان گفت کاریکاتور مبارزه با چیزهایی است که فکر میکند به صلاح جامعه نیست.
سوژه و ایدهیابی چقدر در این هنر نقش حیاتی دارد و اصولا میان سوژه و تکنیک اجرا کدام یک کفه سنگینتری در کاریکاتور دارند؟
ابتدا باید بگویم سوژه و ایده دو بحث کاملا مجزا و متفاوت از همدیگر هستند. به هر طرف که نگاه کنید با سوژههای مختلفی روبهرو میشوید؛ اما اینکه حالا این سوژهها چقدر قدرت تبدیل شدن به ایده را داشته باشند و آیا ایده میتواند تبدیل به کاریکاتور یا یک اثر هنری مهم شود باید اندیشه کرد. مطمئنا اینکه سوژهای انتخاب شود و بتوان آن را به ایده و سپس کار هنری تبدیل کرد کاری سخت و دشوار است.
کاریکاتور بیش از هر چیز باید بر پایه ایده استوار باشد. باید سعی کرد از ایدههایی استفاده کرد که تکراری نباشند. بدین صورت کاری که ارائه میدهیم بدیع و نو است و ارزش هنری آن پیش چشم مخاطب چند برابر اهمیت پیدا میکند. البته تکنیک در هنر کاریکاتور وجود دارد ولی در مقایسه با سایر هنرهای تجسمی خیلی مهم جلوه نمیکند ولی حتما هنرمندی که میخواهد در این حوزه ورود کند پیش از هر چیز باید آموزش ببیند و نسبت به اصول و تکنیکهای این رشته هنری شناخت لازم را بهدست آورد.
وجود جشنوارههای هنری را که در سال تعداد آنها کم هم نیست، چطور ارزیابی میکنید؟
خوب یا بد در سال جشنوارههای بیشماری در کشورمان برگزار میشود که خیلی از آنها کیفیت لازم را ندارند. البته در این میان جشنوارههایی نیز هستند که تقریبا در جامعه هنری جریانسازی کردهاند. به نظرم برگزاری این جشنوارهها باعث میشود در مدت زمانی هنرمندان و مردم به وادی هنر مشغول شوند و از این حیث بازار خوبی برای هنرهای تجسمی بهوجود آید. به نظرم جشنوارههای هنری کشور اهداف متعددی دارند که کشف استعدادها یکی از آن است. رقابت و گردهمایی هنرمندان و نقد آثار در یک بازه زمانی از دیگر مواردی است که با برگزاری یک جشنواره میتوانیم به جامعه هنری کمک کنیم.
موضوعاتی که در آثارتان سعی میکنید به آنها بپردازید بیشتر در چه حال و هوایی قرار دارند؟
معمولا هر سه سال سعی کردهام نمایشگاهی از آثارم را داشته باشم؛ آثاری که تلفیقی از کاریکاتور و گرافیک است و سعی کردهام فرم آثارم بیشتر به گرافیک و روح آنها به کاریکاتور شبیه باشد. به تازگی مجموعه آثاری را مشغول اتمام آن هستم که سعی کردهام به مسائلی چون عدالت اجتماعی، فضای سیاسی حاکم بر منطقه و به ویژه داعش و دغدغههای خودم نسبت به مسائل فرهنگی بپردازم. یکی از نکتهها برای افرادی مثل من که سالها در این حوزه کار کردهام، این است که با وسواس خاصی به ارائه آثارم میپردازم و در این مسیر سعی میکنم از نظرات دیگران نیز استفاده کنم.
در میان هنرمندان مرسوم است که میگویند کاریکاتوریستها در لبه تیغ حرکت میکنند با این نظر چقدر موافقید؟
این موضوع را قبول دارم. البته بیشتر این موضوع برای کسانی که در حوزه کاریکاتور مطبوعاتی و سیاسی فعالیت دارند، صدق میکند. هنر کاریکاتور نیز مثل موسیقی که به سنتی، کلاسیک، پاپ و ... تقسیم میشود، گونههای مختلفی دارد و در گونه کاریکاتور مطبوعاتی ما بعضا شاهد هستیم که برخوردهایی از جانب مسئولان صورت میگیرد اما باید بگویم بخش عمدهای از مسائلی که برای هنرمندان ما به وجود میآید به خاطر بیتجربگی و جوانی آنهاست. وقتی کسی تجربه لازم را داشته باشد در این شرایط کاری هم میتواند حرف خود را بزند اما باید سنجیده عمل کند و فارغ از هیجانات به انتقاد بپردازد. یادم میآید در سال 65 نمایشگاهی در دانشگاه تهران داشتم که بیپروا مسائل روز را در آثار آن نقد کردم و تقریبا هر کسی که از این نمایشگاه بازدید میکرد، پی میبرد که از روی غرضورزی نیست؛ بلکه به عنوان یک ایرانی وظیفه خودم را انجام داده و سعی کردهام ذرهای مسئولان را متوجه وقایع پیرامون خودشان کنم.
دلیل اینکه هنرمندان کارتونیست در زمینه فروش آثار با موفقیت کمتری روبهرو هستند را چه میدانید؟
شبههای که همیشه مطرح است اینکه میگویند کاریکاتور هنر نیست و دلیل آن را به خاطر قائم بودن کاریکاتور به محتوا میدانند در حالی که هنر در معنای کلی خود، فرم دارد که ما آن را ظاهرا کمتر در کاریکاتور میبینیم. ظاهر ساده کاریکاتور باعث شده این مناقشه وجود داشته باشد که آیا باید کاریکاتور جزء هنرهای تجسمی قرار بگیرد یا خیر؟
وجود این نگاه در میان مردم نیز باعث شده هنر کاریکاتور بیشتر از اینکه یک هنر تزئینی باشد به عنوان یک بیان و زبان تصویری که سعی دارد انتقادی را مطرح کند در نظر گرفته شود. برای این منظور تاکنون قدمهای خوبی برداشته شده است تا نگاه منفیای را که به هنر کاریکاتور وجود دارد تغییر دهند. به عنوان مثال شخصی به اسم سائول استاینبرگ کاریکاتوریست برجسته مجله نیویورکر با تاکید بر وجوه گرافیکی و فرمی سعی داشت کاریکاتور را به عنوان یک هنر جدید و مردمی معرفی کند که تا حدودی در این زمینه موفق نیز شد.
محمدحسین نیرومند جزء آن دسته از هنرمندانی است که در خلق آثارش از چیزی الهام میگیرد یا اینکه هیچ چیزی روی شما تاثیر ندارد؟
چند سال پیشکتابی با عنوان دستورالعملهای «فیل آبی» برای ایدهیابی نوشتم که این کتاب پنج مرتبه تجدید چاپ شد. در این کتاب مفصل در مورد ایدهیابی در کاریکاتور حرف زدم. بشر در درون خود قوهای به اسم تداعی معانی دارد که با آن میتواند هر چیزی را به چیز دیگری تشبیه کند و از این حیث این قوه در هنر کاریکاتور بسیار پرکاربرد است. بنده هم به عنوان کاریکاتوریست از این قاعده مستثنی نیستم و همیشه سعی کردهام از اطراف خودم الهام بگیرم و آن را در آثارم نشان دهم.
با اینکه هنرمندان بسیاری در زمینه کاریکاتور فعالیت میکنند ولی در این رشته با فقدان انجمن روبهرو هستیم، مشکل از کجاست؟
سال 73 با عدهای از دوستان برای تشکیل انجمن حرفهایی زده شد و حتی اساسنامه و مقدمات تشکیل آن نوشته شد اما به علت دیدگاههای سیاسی و حساسیتهایی که بعضی افراد با هم داشتند، خیلی راه به جایی نبردیم. به نظرم با توجه به اینکه ایران از نظر تولید آثار هنری و حضور در جشنوارههای معتبر جهانی جزء چند کشور جهان در حوزه کاریکاتور است باید خیلی زودتر از اینها صاحب انجمن تخصصی کاریکاتور باشد؛ چیزی که هنوز که هنوز است ما با فقدان آن روبهرو هستیم.
منبع: فرهیختگان