به گزارش حلقه وصل، محسن اسلامزاده مستندساز به بهانه پخش مستند کویرس وطن کوچک من از برنامه «به اضافه مستند» یادداشتی منتشر کرده است که در ادامه می آید.
داستان فیلم در مورد فرودگاهی آموزشی بنام «کویرُس» در شمال شهر حلب است"، که 1205 روز مورد محاصره انواع گروههای تروریستی بوده است. روایت مستند بر عهده یکی از 1300 جوانی است که مقاومت را بر فرار ترجیح داده اند. درست از همینجاست که کشمکش اصلی شروع می شود.
در این جنگ از یک سو سربازان و دانشجویان یک سرزمین هستند، که قلبشان برای شهرهای مختلف سوریه می تپد و از سوی دیگر مهاجمان بیگانه ای هستند که هیچ احساس تعلقی نسبت به این سرزمین ندارند و مثل وحشی ها فقط به دنبال قتل و غارتند. «کویرُس» انتخابی نمادین برای درک تهاجم پنج ساله به سوریه است و شرایط محاصره و ترکیب گروههای معارض به آنچه در این سالها گذشت، بسیار نزدیک است؛ محاصره اول کار ارتش آزاد بود، ولی به سرعت شرایط تغییر کرد و گروههای جهادی بین المللی بر آنها فائق آمدند، تا جایی که اصلی ترین گروه تروریستی یعنی داعش، طرف حساب مدافعان کویرُس شد.
به نظر می رسد این انتخاب دقیق که سنگ بنای یک مستند موفق بود، حاصل حضور بلند مدت و خالصانه کارگردان اثر، سعید صادقی در خط مقدم مبارزه با گروههای معارضه در سوریه است و به نظر می رسد درک عمیقی از اتفاقات نیم دهه گذشته در این کشور دارد. البته زمانی موفقیت فیلم تضمین می شود که مرتضی شعبانی به عنوان تهیه کننده، مثلث سعید صادقی، مرتضی پایه شناس و سید روح الله حسینی را برای پروسه پس تولید در نظر می گیرد.
در ظاهر ماجرا، پایه شناس تدوینگر و حسینی نویسنده است، ولی پرواضح است که فیلم در یک پروسه رفت و برگشت میان اضلاع مثلث شکل گرفته و طراحی دقیقی شده است. البته نباید نقش گروه تولید که آنها نیز، از اوایل جنگ در سوریه حضوری جهادی و گمنام داشته اند را نادیده گرفت.
تهیه کننده اثر در جایی می گوید: در زمان تصویربرداری، همچنان خطر سقوط فرودگاه وجود داشت و عوامل تولید با علم به این مسئله، حضور در گروه را انتخاب کرده بودند. انتخاب درست کاراکتر اصلی که بعضا در تصاویر آرشیوی نیز دیده می شد، روایت های مختلف از روزهای محاصره توسط شخصیتهای متنوع که هر کدام در جای خود استفاده شده اند، تصاویر هوایی که پا را از استفاده متداول فراتر گذاشته و کاملا در خدمت روایت فیلم قرار دارد، بسط دادن داستان با حضور خانواده ی کاراکتر اصلی و روایت استرس آنها در روزهای سخت محاصره، همگی دستاوردهای بزرگ تیم تولید مستند «کورُس» است.
فیلم هر چه جلوتر می روند لحظات نفس گیر آن بیشتر می شود، استرس مدافعان فیلم به درستی به مخاطب منتقل می شود و دیدن تصاویر آرشیوی مهاجمان در تشدید این حس کمک می کند و نهایتا در سکانسِ سقوط فرودگاه «الطبقه» سوریه و سقوط دانشگاه نظامی «اسپایکر» عراق و قتل عام قرون وسطایی هزاران نفر در تصاویر منتشر شده توسط داعش، نفس مخاطب را بند می آورد و به او می فهماند که شکسته شدن خطوط دفاعی مساوی با چیست.
در عین حال فیلم به درستی زندگی دانشجویان کویرُس را از تصاویر آرشیوی استخراج کرده و احساس می شود پیشروی داستان کاملا طبیعی و روایت مقاومت آنها روان است. سکانس رفتن کاراکتر اصلی به سمت خانواده با یونیفرم نظامی نیز، یکی از با شکوه ترین لحظات فیلم است که احساس غرور را نه فقط برای مردم سوریه، که برای بسیاری از انسانهای آزاده به همراه دارد.
در کل می توان ادعا کرد مستند «کویرُس؛ وطن کوچک من» ماندگارترین تحفه ایرانی به سوریه بوده، که حاصل بلوغ مستندسازی بحران طی دهه های گذشته در ایران بوده است. مرتضی شعبانی یکی از پیشکسوتان این عرصه است که تجربه ای چهار دهه ای را پشت سر گذاشته و ثابت کرده انقلاب اسلامی ایران، ورودی جدی در عرصه فرهنگ داشته و امروز با لشگریانی از مستندسازان برون مرزی، در پی روایتی متفاوت است، از آنچه که امپراتوری رسانه ای غرب می گوید.
امید است که نمایش مستند «کویرُس» نیز جدی تر گرفته شود و برای اکران آن در سینماهای ایران و سوریه، همچنین جشنواره های بین المللی تلاشی ویژه شود، هر چند امپراتوری رسانه ای غربی و رقبایی که به دنبال کم رنگ کردن نقش ایران در سوریه هستند، موانعی جدی در راه تحقق این مهم هستند.
یادداشت: محسن اسلامزاده