
سرویس معرفی: دوازدهم دی ماه سالروز شهادت مظلومانه رهبر شیعیان عربستان، شیخ نمر باقر النمر بدستان حاکمان ظالمان سعودی در عربستان است. همزمان با سالروز شهادت این شهید مبارز به بازخوانی زندگی، شخصیت و مبارزات این شهید والامقام می پردازیم.
شیخ نمر سال 1379ق (1338ش) در منطقه العوامیه استان قطیف در شرق عربستان به دنیا آمد. پدر او علی بن ناصر آل نمر، از خطبای معروف منطقه به شمار میرود. از دیگر عالمان این خاندان میتوان به آیت الله محمد بن ناصر آل نمر اشاره کرد.
شیخ نمر تا مقطع دبیرستان در مدارس شهر العوامیه درس خواند. سپس برای تحصیل علوم دینی به ایران مهاجرت کرد و از سال 1400ق در حوزه امام قائم(عج) در تهران که آیت الله سید محمدتقی حسینی مدرسی آن را تأسیس کرده بود، مشغول به تحصیل شد. وی پس از 10 سال تحصیل در ایران، عازم زینبیه دمشق شد.
شیخ وحید افغانی، شیخ صاحب صادق، آیت الله خاقانی، سید محمدتقی مدرسی و سید عباس مدرسی از اساتید او در لمعه، رسائل و مکاسب، اخلاق و همچنین درس خارج در قم، تهران و دمشق بودهاند.
نمر باقر النمر در ایران و سوریه و سپس عربستان سعودی، به تدریس دروس حوزوی از جمله مکاسب، رسائل و کفایه پرداخت.
شیخ نمر یک پسر و سه دختر داشت. همسر او منی جابر الشریاوی، 8 مرداد 1391ش (10 رمضان 1433) در حالی پس از یک دوره طولانی ابتلا به سرطان درگذشت که نمر باقر النمر در بازداشت به سر میبرد.
نمر باقر النمر در سال 2003م نماز جمعه را در العوامیه برپا کرد. او پیش از این مرکز مذهبی «الامام القائم(عج)» را در العوامیه تأسیس کرده بود. این مرکز را سنگ بنای تأسیس «مرکز اسلامی» در سال 2011م دانستهاند.
شیخ نمر همچنین در العوامیه به فعالیتهایی نظیر احیای نقش مساجد، اقامه نماز جمعه، گسترش مباحث فکری و نظری، انتشار کتاب، مقالات و نوشتههای متعدد، تسهیل ازدواج، پررنگ کردن نقش اجتماعی زنان، آموزشهای دینی به جوانان و نوجوانان و مبارزه با فساد اجتماعی اهتمام داشت.
نمر باقر النمر تلاشهایی جدی برای بازسازی قبور ائمه مظلوم در بقیع انجام داد. او از سال 2004 تا 2007، هرساله خواستار برگزاری بزرگداشت سالروز تخریب قبور ائمه بقیع میشد اما هر بار رژیم عربستان سعودی با آن مخالفت میکرد. اما با وجود ممنوعیت از سوی دولت عربستان، این مراسم از سال 2007م (1428ق) برگزار شد. بهعلاوه، راهپیماییهایی در اروپا و آمریکا با هدف محکوم کردن تخریب قبور ائمه و حمایت از بازسازی آن برگزار شد.
مبارزات رهبر شیعیان عربستان
نمر باقر النمر در فوریه 2009م، به مقامات سعودی هشدار داد که «اگر شأن و حیثیت ما به ما بازگردانده نشود، من شیعیان را به جدایی از عربستان فرا میخوانم. کرامت ما مهمتر از تمامیت کشور است.» او در این سخنرانی خواهان برگزاری انتخابات آزاد شد.
شیخ نمر همواره در سخنرانیهای خود رژیم سعودی را به اعمال سیاستهای تبعیضآمیز طایفهای سازمانیافته، بهویژه در مناطق شرقی عربستان و بهخصوص در دو منطقه الاحساء و القطیف متهم میکرد.
شیخ نمر النمر در یکی از خطبههایش بهخاطر مواضع و دیدگاههای تندش در قبال رژیم سعودی گفته بود: «میدانم فردا برای بازداشت من بهسراغم خواهید آمد. خوش میآیید! این منطق و راه و روش شماست: بازداشت و شکنجه و کشتار، ما از قتل و کشتار نمیهراسیم، ما از هیچچیز نمیترسیم».
او به ارث بردن تاج و تخت میان حاکمان کشورهای عربی را غیرشرعی خوانده و مشروعیت دست به دست شدن پادشاهی در عربستان را زیر سؤال برده و آل سعود و آل خلیفه را پیرو انگلیس دانسته بود.
نمر همواره بهصورت آشکار از فساد و استبداد و دیکتاتوری نظام سیاسی آل سعود انتقاد و همگان را به اصلاح و تحکیم پایههای آزادی و انتقال قدرت و نیز موافقت با تأسیس احزاب دعوت میکرد.
این روحانی برجسته شیعه نسبت به توهین به کرامت شهروندان عربستانی بهویژه شهروندان شیعی حساسیت ویژهای نشان میداد. از نگاه او رژیم سعودی شیعیان را شهروندان درجه دو به شمار میآورد و آنها را از هر گونه حق و حقوق شهروندی محروم کرده است. او تأکید میکرد که از کرامت و حقوق شهروندان شیعی عربستانی حمایت خواهد کرد.
شیخ نمر پیوسته در سخنرانیهای خود خواهان ایجاد تغییرات سیاسی، به رسمیت شناختن آزادیهای عمومی، به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها و کنار گذاشتن تبعیض طایفهای در عربستان بوده است.
وی دیگر حاکمان حوزه خلیج فارس را نیز مورد انتقاد قرار داده و از حرکتهای انقلابی در کشورهای عربی بهویژه بحرین حمایت کرده بود. او اصلاح واقعی در جهان عرب و جهان اسلام را منوط به سقوط حکام کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دانسته بود. نمر، آل خلیفه و دیگر حکام کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را عروسکها و ایادی آمریکا توصیف کرده میگفت: «همه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بدون استثنا زیر چتر ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند و ناو پنجم دریایی ارتش آمریکا برای به چپاول بردن چاههای نفت بحرین و دیگر کشورهای عربی در منطقه حضور دارد».
شیخ نمر در سال 2011 همزمان با سقوط رژیمهای دیکتاتوری حاکم در تونس و مصر، و با شروع جنبش مردم بحرین، بیتوجه به ممنوعیت رسمی که مقامات سعودی از سال 2008 با منع تدریس و سخنرانی بر وی اعمال کرده بودند، سخنرانیهای خود درباره آزادی سیاسی را با محوریت تغییر سیاسی از سر گرفت.
مروری بر بازداشت های متعدد شیخ نمر توسط آل سعود
شیخ نمر از سال 2003، 6 بار از سوی دولت عربستان سعودی بازداشت شد و آخرین بازداشت به زندانی شدن بلندمدت او و محاکمه و سرانجام شهادتش انجامید.
1424ق (2003): نمر باقر النمر اولین بار پس از آن بازداشت شد که با وجود خواست دولت عربستان مبنی بر عدم اقامه نمازجمعه، و همچنین تخریب محل آن، هفتهها به اقامه نمازجمعه پرداخت.
1425ق (2004): او دومین بار زمانی بازداشت شد که تلاشهای خود برای برگزاری مراسم سالروز تخریب قبور بقیع را آغاز کرد.
1426ق (2005): سومین بازداشت، بار دیگر در پی درخواست او برای برگزاری مراسم سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع رخ داد.
1427ق (2006م): شیخ نمر در همایش قرآن کریم که از سوی آیت الله سید محمدتقی حسینی مدرسی برگزار شد، شرکت کرد و بر حقوق شیعیان در عربستان سعودی تأکید کرد و مواردی از جمله تدریس مذهب شیعه در مدارس، لزوم بازسازی بقیع و... را مطرح ساخت. نمر باقر النمر پس از بازگشت به عربستان سعودی برای چهارمین بار بازداشت شد و مردم العوامیه در اعتراض به بازداشت او دست به راهپیمایی اعتراضی زدند.
1429ق (2008م): پس از آنکه دولت عربستان از او خواست به استان قطیف برود و مخالفت کرد، به شهر دمام برده شد و از وی خواسته شد تعهد کتبی مبنی بر لغو نمازجمعه بدهد، اما باز هم مخالفت کرد. پس از این با حکم وزیر کشور به زندان انفرادی برده شد. بازداشت پنجم بیش از 24 ساعت به طول نینجامید.
آخرین بازداشت و شهادت
آخرین و ششمین بازداشت نمر باقر النمر در 8 ژوئیه 2012م (18 تیر 1391ش) روی داد. نیروهای امنیتی عربستان در منطقه قطیف پس از کمین در خیابان و تیراندازی بهسوی شیخ نمر، او را در حالی بازداشت کردند که 4 گلوله به پایش اصابت کرده بود.
3 آبان 1394 برادر شیخ نمر اعلام کرد که دادگاه عالی و استیناف حکم اعدام شیخ النمر را تأیید کرده و حکم برای اجرا و تأیید نهایی به دفتر پادشاهی ارجاع داده شد. شیخ نمر پس از بازداشت در 8 ژوئیه 2012م زندانی بود تا اینکه روز دوازدهم دی ماه 94، بهدست جلادان آل سعود به شهادت رسید.
بعد از شهادت مظلومانه این فقیه شیعی توسط رژیم منفور آل سعود شاعران متعهد و انقلابی قلم برداشتند و در سوگ شهادت شیخ نمر و دفاع از شیعیان مظلوم عربستان اشعار زیبایی خلق کردند که در ادامه برخی از آنها را خواهیم خواند.
تر شد از موج خبر، چشم همه، ساحل ها
حبس هرگز نشود کشتی خون، در گِل ها
سر به دارند در این قافله، دریادل ها…!
ناله را وقت، فراخ است! به خود برگردیم!
باز تنهاست «محمد»… به اُحُد برگردیم!
گر به دندان سعودی، جگر آید، بهتر!
بالش نیزه اگر زیر سر آید، بهتر!
رجز از سینه صدچاک برآید، بهتر!
دار بر دوش، کِشد پشت سرش حیرت را
معنی تازه دهد شیخ نمر، غیرت را
آه، ای شیخ! زمان را سپسی داده خدا
از شهادت، به تو تازه نفسی داده خدا
مرگ نمرود به دست مگسی داده خدا
شفق قتل تو گوید ز شبِ صدها ایل
می چکد خون تو از کنج لب اسرائیل
رعد و برقیم و جنون باور و مرگ آگاهیم
امت واحده و قوم شهادت خواهیم
سنی و شیعه، نمک خورده ی روح اللهیم
سر به داری، نمک سفره ی بیداری شد
خون زهراست که در رگ رگ ما جاری شد
خون مظلوم، «گواه» است! شهادت، این است!
حج ما، بر سرِ نیزه ست، عبادت، این است!
بکُشید امت حق را که سعادت، این است!
خاک پای شهدا، تاج شرف خواهد شد
برکت خون «نمر»، مکه، نجف خواهد شد
وقت آن است حجاز از جگرش آه کشد
از قطیف، آه کشد! تا به یمن راه کشد
یوسف فاطمه، بیرون ز دل چاه کشد
سنی و شیعه، کند آنچه دل احمد خواست
«امت واحده از شرق به پا خواهد خاست»
از یمن تا به منا، خاک سیاهید شما!
انتقام، آتش غیرت شده! «کاهید» شما!
«کدخدا»، چاهکن است و تهِ چاهید شما!
سنی و شیعه، به تکفیر، حریفیم همه
از یمن تا به دمشق، اهل قطیفیم همه
احمد بابایی
****
باز از کعبه و بت خانه خبر می آید
برسانید به بت ها که تبر می آید
خبر از آتش نمرود ذلیل آمده است
باز انگار به بتخانه خلیل آمده است
با دم شیخ نمر زلزله بر پا شده است
آل ابلیس، ببینید که رسوا شده است
سخنش در تن شان جام عدم ریخته است
زلزله آمده بت خانه بهم ریخته است
آتش ذلت نمرود دوباره بر پاست
در دموکراسی شیطانی شان جرم صداست
بی گمان خون تو پامال نخواهد شد شیخ
شیعه از ترس عدو لال نخواهد شد شیخ
کس ندانست چنین باهیجان خواهی رفت
زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهی رفت
زیر شمشیر به کوری دو چشمان عدو
اشهد ان علیا ولی الله بگو...
این کسانی که کنون لشکری از شیطانند
همگی پیرو اسلام ابو سفیانند
سامری اند و به زخم دل شیعه نمک اند
نسل در نسل همه غاصب باغ فدک اند
پیش چشمان همه مادرمان را کشتند
سوره ی کوثر پیغمبرمان را کشتند
کربلا، قحطی آب و گلوی اصغر را...
از تن زخمی ارباب ، خدایا سر را...
بر تن بی سر و زخمیش نمک نیز زدند
به زن و بچه ی تنهاش کتک نیز زدند
پس شماهم به شب تیره چوکوکب باشید
موقع رنج و بلا شیعه ی زینب باشید
دست پر مهر خدا بر سرتان هست هنوز
به خداوند خدا یاورتان هست هنوز
پس مبادا که از این داغ کمر خم بکنید
بر تن زخمی تان جامه ی ماتم بکنید!؟
هرچه کشتند اگر هرچه که تحریم شوید
نکند خسته ز جنگیدن و تسلیم شوید
می رود شام سیه بال و سحر نزدیک است
سوره فجر بخوانید ظفر نزدیک است
مهدی چراغ زاده
****
شاعر! به هنگام سحر بنویس
نی نامه ای با چشم تر بنویس
یعنی به آهنگ حجازی باز
تصنیف، با خون جگر بنویس
گاهی، به وصف دجله ی بغداد
گاهی، هم از شور خزر بنویس
درآفتاب خاوران،هرصبح
ازشامگاه باختر بنویس
بیرون بزن از شهر، دیگرگون
با گریه در کوه و کمر بنویس
هر نیمه شب، سرّ انالحق را
چرخان به هر برگ شجر بنویس
باز از هبوط بتگران برخاک
باز از سجود بر حجر بنویس
در کعبه، تندیس هبل بنگر
از آن نقوش و آن صور بنویس
آنجا رطب ها را به رنگ خون
بعد از شبیخون تبر بنویس
بیت النبی را در حصار تیغ
از مسجد الاقصی خبر بنویس
با روضه ی یاس کبود آنجا
از باغ مفقود الاثر بنویس!
بر ساحل شط فرات آنگاه
بی تاب تر، بی تاب تر بنویس
با آب و با آیینه و قرآن
این گونه او را در سفر بنویس
از آن عدالت خواه در زنجیر
با این جهان کور وکر بنویس
آری،بخاری برنمی خیزد
ازخیرخواهان بشر!،بنویس!
از آن فقیه شب شکن یعنی
از غربت "شیخ النمر” بنویس
او را در این توفان، شبا هنگام
مرد خطر، مرد خطر بنویس
هر چند این تمثیل ناچیزست
او را چو سرو کاشمر بنویس
از آن حماسه، آن ستم سوزی
شعری بخوان، شعری دگر بنویس!
محمدحسین انصاری نژاد
****
بین شیوخ منطقه شیخی کبیر بود
بر مسند حقیقی دل ها امیر بود
نسلش به برکه های پر از نور می رسید
از جنس عاشقان شهید غدیر بود
بین شیوخ نفتی تقوا نداشته
او روزه دار سفره ی نان و پنیر بود
روحی بزرگ داشت ، شبیه پیمبران
آل سعود بین دو دستش اسیر بود
در گردباد حادثه قلبی سلیم داشت
در آخرالزمان زمین بی نظیر بود
خون قطیف و خون خدا وصل شد به هم
او واقعا حقیقت خیر کثیر بود
در بین مردگان زمین نیست نام او
با خون خود نوشت که«شیخی نمیر بود»
ایوب پرند آور