به گزارش حلقه وصل، مصباح الهدی باقری و محمد رحیمی پژوهشگران مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی نوشت: با قرار گرفتن در ایام نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری و برگزاری جلسات مناظره، تلاش هر نامزد برای رأی آوردن به هر قصد و نیتی مشهود است ولی عدم مراقبت و دقت در بیانات و افشاگریها، گاهی اثر عکس داشته و بر مشکلات کشور اضافه میکند؛ چگونه؟
وجود مشکلات گسترده در قالب فساد و ناکارآمدیها بر کسی پوشیده نیست ولی اینکه در جریان مناظرهها و جلسات متعدد رسانهای و تبلیغاتی هر یک از نامزدها، بدون هیچ حسابوکتابی مسائل و مشکلات ریزودرشتی را پشت سر هم ردیف میکنند؛ تا اینکه تار و پود مسائل بافته میشوند و در نهایت، تصویری که از فرش مسائل و مشکلات در خانهی مردم پهن میشود، بسیار سیاه و تاریک جلوه میکند و مایهی ناامیدی مضاعف بر دل و زبان مردم میشود.
ابعاد این فرش متفاوت است، برخی در طول و عرض هشت سال، هر مشکلی را علَم میکنند و مسبب اصلی آن را دولت فخیمه گذشته میدانند که اکنون در حال بستن بار و بندیل است؛ برخی هم در طول و عرض چهل و اندی سال، مشکلات شرق و غرب عالم را به میان میآورند و ناگفته به پای انقلاب مینویسند. هم آن قضاوت، غلط و ناشایست است و هم غلطتر از آن، این قضاوتی که علاوه بر اتّهامزنی به انقلاب، با سیاهنمایی شرایط موجود، بر مشکلات میافزاید؛ از یک نظر، در جریان قرار گرفتن عموم مردم از شرایط نابسمان موجود نشان از شفافیت داشته و مطلوب است ولی از نظر دیگر، ارائهی تصویری دروغین و سراسر کذب و و هم از مسائل بدون هیچگونه تمایز و مرزبندی به ناامیدی میانجامد و قطع امید از تغییر و بهبود شرایط، مهمترین مؤلفه و موتور محرک اجتماع یعنی «مردم» را بیرمق و دلسرد کرده و از کار میاندازد.
آسیبشناسی محتوایی و ساختاری
یکی از ابعادی که موجب این خبط و خطا میشود، «مشکل محتوایی» است که موجب میشود با یکسانانگاری مسائل، هر نامزد و تریبون انتخاباتی سعی در بحرانی و شدید جلوه دادن همهی معضلات موجود دارد. به پشتوانه این تصویر، دربهدر دنبال فرد و گروهی هستند که بند همهی مشکلات را به گردن آنها آویخته و با تبرئهی خود و تبارسیاسی خود، آرامش خاطری کسب نموده و پس از لختی، وعدههای اصلاح و بهبود شرایط را سر دهند.
برای پرهیز از این مواجههی ضدونقیض با مسائل و مشکلات موجود، باید تمایزی میان مسائل قائل شویم؛ مشخص کردن مرز واضحی میان «مسائل طبیعی» و «مسائل مصنوعی» به نظر لازم و قابلتوجه است: بخشی از مسائل به طبیعت انقلاب مرتبط بوده و از اقتضائات آن نشئت میگیرد. رهبرفرزانه انقلاب در توصیف این مسائل بیانی دارند:
«از اوّل انقلاب، قدرتهای مادّیِ درجهی یک دنیا روبهروی نظام جمهوری اسلامی بودند و نتوانستند کاری بکنند. انقلاب وقتی در یک کشوری وارد بشود، طبیعت انقلاب این است که یک مقدار آشفتگی و نابسامانی بهوجود میآورد. اینها در آن روزهای نابسامانی اوّل، سعی کردند کشور را تجزیه کنند؛ سعی کردند کودتا کنند، نشد؛ جنگ تحمیلی را راه انداختند و هشت سال جنگ بر این مملکت تحمیل کردند؛ از همان روزهای اوّل تحریم کردند؛ این تحریمهایی که شما میبینید، دنبالهی تحریمهای اوّلی است و البتّه روزبهروز هم تشدید کردند».[۱]
اما سوای این مشکلات، نابسامانیها و مسائل دیگری قابل رصد و پیگیری هستند و از آنجایی نشئت میگیرند که بدنبال تأمین سوخت قطار انقلاب از اجنبی شدیم. آنچه خود داشتیم را از بیگانه تمنا کردیم و به جای ساخت درونی قدرت، آن را به منابع بیرونی و تمسک به غیرخدا گره زدیم؛ با دلبستگی و غرّه شدن به منابع علمی مدرن، نسبت به فهم متفکرین و اندیشمندان و حتی سرمایههای داخلی پشت کردیم و تا آنجا پیش رفتیم که در حوزه تولید، کالاهای ایرانی در مقابل محصولات بیگانه برایمان بیکیفیت تصویر شد. حتی به جای اینکه سرمایهگذار خارجی را یکی از عوامل در کنار عوامل و منابع داخلی تولید بدانیم، او در چشممان به فرشتهی نجاتی تبدیل شد که در آمال و آرزوها به دنبال آن میگشتیم. با این نگاه و این انحراف از مسیر انقلاب، دچار «مشکلات مصنوعی» شدیم که از طبیعت انقلاب نشئت نمیگرفت ولی متأسفانه به پای ناکارآمدی نظام انقلابی نوشته میشد.
بعد دیگری که بر سیاهنمایی هر چه بیشتر شرایط موجود میدمد، «مشکل ساختاری» است که در نحوهی برگزاری مناظرهها شاهد آن هستیم. به نظر میرسد کمیسیون تبلیغات ،برای افزایش مشارکت مردم، با فرمان اشتباه به هیجانی کردن جریان انتخابات و گفتگوی سریع روی آورده است و انتظار دارد به نتیجه برسد؛ غافل از اینکه بازتولید ناامیدی، دلسردی، افسردگی، بیبرنامگی و خشم و عصبیت که میوههای زودرس این راهبرد اشتباه است، جامعه را آزرده کرده و به جای حصول فهم و شناخت صحیح مردم از نامزدها، راهبرد دفاع ادراکی مخاطب در مقابل محرکهای خشن و عصبی را فعّال میکند. لذا بجای توجه بیشتر و تحریک حضور و مشارکت، بی رغبتی و دلسردی را روانه خانه مردم میکند.
وقتی در مقدمهی هر یک از سؤالات مناظره، صراحتاً ناکارآمدی دولتهای قبلی را متذکر میشوند و به هر نامزد، زمان محدود ۳ یا ۴ دقیقهای اختصاص میدهند که در مورد پاسخ به آن ناکارآمدی اظهار نظر کنند! نامزدها در بهترین حالت، با حفظ حیا و حرمت نگاه مردم، زبان به گله و شکایت از گذشته انقلاب و ادوار قبلی میگشایند. در این میان، اگر کسی اظهار نظر کارشناسی و خبرگانی هم میداشت، در هیاهوی جراحی و نقد گذشتهی همدیگر گم میشود. بدین ترتیب، کل زمان مناظره به عقدهگشایی و به تبع، تخلیهی روح و روان نامزدها صرف میشود.
پیشنهاد سیاستی ساختاری -فعّال شدن داوران مناظره
داوران خنثی که فقط میتوانند بعد از اتمام زمان، میکروفونها را خاموش کنند، تنها عامل جلوگیری از تجرّیِ نامزدهای متهتکاند و البته وقتی عاملیت داوران در این حد تعریف میشود، نامزدها بی توجه به تذکرات لسانی مجری، از حاشیه روی نسبت به پاسخ سؤالات و اظهار حرف خلاف واقع ابایی نخواهند داشت. حتی وقتی مناظره از مسیر اصلی خودش خارج میشود، کمسیون تبلیغات فقط نظارهگر است و قدرت کمترین مانور و یا بازدارندگی را ندارد. لازم است که داوران بصورت فعّال و مؤثّر، داوری و صحنهگردانی کنند. حتی اگر مجری خطائی مرتکب شد، از تذکّر به او هم خودداری نکنند. اما در وضعیت فعلی داوران بی تاثیرتریناند.
به جای اینکه بین نامزدها رقابت به نحو سلبی شکل گیرد و افراد بداخلاق، با تعریض و کنایه و تهمت و افتراء نسبت به سایرین، طعنه بزنند و به زعم خود امتیاز بگیرند؛ لازم است که هر یک از آنها موظّف شود، برنامهی مشخص خود را بصورت روشن در حوزهای اصلی اجتماع بیان نماید. مثلاً در مناظره فرهنگی برای چند معضل فرهنگی کلان، برنامه مشخص خود را بیان کنند. هر کدام از نامزدها به یکی از این حوزهها به قید قرعه، پاسخ داده و به هیچ وجه، امکان عدول از ارائهی برنامه و رفتن به حاشیه را نداشته باشد.
برای جلوگیری از عدول نامزدها از ارائه برنامه و رفتار درست و اخلاق شایسته انتخاباتی، منظور کردن جریمه و تنبیه لازم است؛ برای نامزدهای مناظرهکننده باید به نحوی مجازات موثری در نظر گرفته شود. مثلاً اگر هر نامزد دوبار خطای مؤثّر (یا یک بار خطای اخلاقی) مرتکب شد، میتوان یکی از برنامههای اثرگذارش که برای ایام آتی در برنامه پخش قرار دارد (مثلاً مستند تبلیغاتی نامزد یا یکی از گفتگوهای زنده یا یک روز برنامه تبلیغاتی) از جدول حذف گردد. یا اینکه بخشی از زمانش در همان برنامه مناظره یا مناظره بعدی توقیف شود. یا اینکه اگر خطاها بیش از ۵ بار گردید، از روزهای ممنوع تبلیغاتی که برای دیگر نامزدها، یک روز آخر قبل از انتخابات است، برای نامزد خطاکار، دو، سه یا چهار روز لحاظ شود.
-شیوه طراحی سؤالات مناظره
سؤالات به نحوی طراحی شود که نامزدها به قضاوت در مورد عملکرد همدیگر سوق داده نشوند؛ چراکه مناظرات، دادگاه محاکمهای برای کارنامهی گذشته نیست، بلکه جلسهای برای ارائهی برنامههای ایجابیِ آتی برای حل مشکلات موجود است. فلذا نباید سؤالات، جهتگیری خاصی نسبت به دولتهای ادوار قبلی داشته باشند بلکه کلیت مشکل را تشریح کند و خواستار برنامه و راهحل نامزد باشد.
به جای اختصاص فرصت ۳ یا ۴ دقیقهای،۷ تا ۱۰ دقیقه زمان برای ارائهی طرح و برنامهی حل مشکلات در یکی از زیرحوزهها (متناظر با موضوع اصلی هر مناظره در بخش فرهنگ، سیاست داخلی و خارجی یا اقتصاد) اختصاص داده شود و نسبت به خروج از فضای پاسخ و ارائهی برنامه، تذکر جدی داده شود. در این حالت، مشخص میشود که هر کسی، برنامه جدی و چارچوبداری برای ارائه داشته باشد، همین زمان را هم برای ارائهی طرح و برنامه کم میداند و عدهای که زمان اضافه آورده یا به کلیات و بافتنیها میپردازند، تشتشان از بام میافتد.
علاوه بر اختصاص زمانی مشخص برای ارائهی طرح و برنامهها، دو فرصت ۵ دقیقهای دیگر به هر نامزد داده میشود: یکی برای ارائه نقاط برجسته برنامههایش در حوزههائی که فرصت طرح نداشته و دیگری فرصتی برای نقد ایجابی برنامههای دیگر نامزدها، به نحوی که با محکمات برنامه خودش، عملیاتی شدن برنامههای دیگران را به چالش بکشد.
در پایان هم هر نامزد ۵ دقیقه فرصت دارد تا به پاسخگوئی نقدهای دیگران در مورد برنامه خودش بپردازد. با اینکه جمعاً هر نامزد ۲۵ دقیقه فرصت ارائه دارد ولی آنچه از این مناظره در اختیار مخاطب قرار میگیرد، میتواند دستاورد بزرگی برای نظام باشد.
-قضاوت و داوری بیرونی مناظرات
بدیهی است نقد پاسخها و راهکارهای ارائه شده با حضور کارشناسان در خارج رسانه ملی (در فضای مجازی و دیگر بسترهای رسانهای)، کمک شایانی به معیارگذاری های دقیق و درست موفقیت در مناظرهها مینماید. به نظر میرسد با برگزاری چندین برنامه ارزیابی بعد از هرمناظره، کیفیت، معیارهای توفیق هر نامزد و میزان پاسداری از حدود و قواعد انتخاباتی سنجش شده و آرام آرام سواد قضاوت مناظره و اثربخشی آن در جامعه بالا میرود تا هرکسی نتواند مناظره و جدال احسن را در حد تاکتیکهای جنگ روانی و اثرگذاریهای سریع و نامانا و بداخلاقیهای دور از شان، تقلیل دهد.باید پذیرفت که نامزدی که قادر به رعایت قواعد و ضوابط ایام محدود انتخابات نباشد، احتمالاً در چهار سال پیش رو، مرز خدمت و خیانت را با هم درمی آمیزد.
سایر ملاحظات:
الف.رسانه ملی مناظره را تنها از جنس سرگرمکنندگی و هیجانافزائی نبیند.به عبارت دیگر،هیجان بعنوان بخشی از ماجرا برای مشارکت بیشتر نقش دارد و نه بیشتر. در موقعیت کنونی،عقلانیت و وجود برنامه و ایده خروج از مسائلی که مملکت در آنها گرفتار است،اولویت بالائی دارد.لذا برای عقلانیت بخشی نیز باید فکر و طراحی داشت.
ب.تعداد افراد مناظره کننده یکی از مهمترین عوامل عقلائی یا هیجانی شدن مناظرات است.هر چه تعداد بیشتر باشد،این فضا می تواند به فضای تاکتیکهای روانی و خدعههای فریبنده بیشتر آلوده شود.به نظر میرسد مناظرات کوچک دو یا سه نفره از هر جهتی مطلوبتر است.در مورد کیفیت و چگونگی برگزاری آن در موضعش پیشنهاد وجود دارد.
ج.نامزدهای پوششی در دو دوره گذشته وارد فرآیند انتخاباتی ما شدهاند.مناظرات کوچک هدفمند این معضل را نیز قابل رفع و رجوع میکند و آنها را از گردونه حذف میکند.
د.آنچه در مناظره اول شاهد بودیم، متاسفانه همچنان در بر همان پاشنه کنایه و توهین و تحریف و افترا و بزن-در روئی چرخید که این برای جریان انقلاب اسلامی حتماً پیشرفت و پیشروی محسوب نمیشود.بدانیم در این هوای غبارآلود دو موضوع زائل شده و به ضرر اخلاقمداری و برنامهمحوری تمام میشود:
اول/کسانی که مبادی آداب و اخلاق حسنه انتخاباتی هستند،سعی میکنند خود را از این فضا کنار بکشند و البته در شیوه بازیگری و رفتار مناظرهشان تاثیر بسزا میگذارد.آیت الله رئیسی در مناظره اول،برای رعایت اخلاق،خود را از این فضا کنار کشید.
دوم/کسانی که برای مسائل برنامه و راهکار دارند ولی در گرد و غبار اتهامزنیها و هتکحرمتها، گم میشوند.دکتر جلیلی در مناظره اول،از این حوزه ضربه خورد و با اینکه با برنامه دیده شد اما آنچنان که باید، دیده نشد.
ان شاءالله طراحان مناظره با مشارکت آگاهان و دلسوزان، جاده فعلی را تغییر داده و از رواج هتاکی و فحاشی و تهمت پراکنی جلوگیری نمایند. با مثل این قبیل اصلاحات ساختاری ان شاءالله بتوان زمینهی تقویت امید و سرمایهی اجتماعی انقلاب اسلامی و کسب اعتماد مردم به گفتمان انقلاب را فراهم نمود و امید داشت با مشارکت حداکثری، سرنوشت چند سال آینده به دست خود مردم رقم بخورد.
[۱] بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش؛ ۱۹/۱۱/۱۳۹۴.»