حلقه وصل: محمدحسن استرحام
مفهوم مقبولیت نسبی بوده و دارای مراتبی است. نظامهای سیاسی و دولتها به تناسب میزان کارآمدی خود در تأمین و برآوردن انتظارات و خواستههای مردم (اعم از مادی و معنوی) و حل مشکلات آنان، از مراتب متفاوتی از مقبولیت برخوردار هستند و به هر میزان بین عملکردهایشان و اصول و اهدافی که برای خود ترسیم کردهاند با افکار عمومی جامعه مطابقت بیشتری دیده شود، از مقبولیت بالاتری نیز برخوردار خواهند بود.
اما همانگونه که مقبولیت، نسبی است میزان رضایت و نارضایتی نیز نسبی است و این موضوعات شاخصهای کیفی و متنوعی را شامل میشود که بهراحتی قابل سنجش نیستند به ویژه زمانی که صحبت از یک حکومت است بررسی این شاخصها بهراحتی قابلیت اندازهگیری و تفسیر ندارند.
به عنوان مثال اگر در ادوار گذشته انتخابات در آمریکا میزان مشارکت مردم زیر ۴۰ درصد بوده، حکومت آمریکا در بین مردم مقبولیت نداشته است؟ و حال که در انتخابات اخیر، این میزان به ۶۰ درصد رسیده مقبولیت حکومت افزایش پیدا کرده است؟ یا اگر میزان مشارکت مردم در برخی از انتخاباتهای کشورهای اروپایی عموما زیر ۳۰ درصد است حکومت آن کشورها مقبولیت ندارد؟
یا در کشور خودمان زمانی که مشارکت مردم در انتخابات سال ۸۸ به حدود 85 درصد رسیده است آیا بدین معنی بوده که مقبولیت حاکمیت بالا رفته است؟ اگر اینگونه است فتنهای که پس از انتخابات رخ داد و در آن، اصل نظام را نشانه رفت، چگونه میشود تحلیل کرد؟ بیشک چنین برداشتهای کودکانه و سادهانگارانهای از رابطه میان مشارکت مردم در انتخابات و مقبولیت حکومت، نشان از سادهلوحی و عوامپنداری نخبگان و نداشتن نگاه عمیق به مسائل است!
حال که اینگونه است بهتر است بررسی کنیم که مشارکت مردم در انتخابات با چه انگیزه¬هایی میتواند باشد و بر اساس آن، بدون گره زدن مقبولیت به میزان مشارکت، بنا به امر ولی امرمان گامی حقیقی را در راستای افزایش مشارکت مردم برداریم.
چرا شرکت میکنیم؟
به طور کلی انگیزههای شرکت در انتخابات را میتوان به هشت دسته اصلی تقسیم کرد که ترکیب آنها با یکدیگر نیز منافاتی با اصل قضیه نخواهد داشت:
۱.تعصب و غیرت ملی و علاقههای ناسیونالیستی و وطنپرستانه به ایران
2- انگیزههای معنوی و اطاعت از دستورات ولیفقیه
3- علاقه و امید به آینده کوتاهمدت کشور (در طی 8 سال آینده)
4- علاقه به آینده بلندمدت کشور و تمایل به مانایی انقلاب و اتصال آن به حکومت حضرت حجت(عج)
5- دهنکجی به دولت مستقر و اندیشه جاری آن در جامعه
6- تهییج کور هیجانات مادی و هوسهای زودگذر توسط کاندیداها و جریانهای پشتیبان آنها
7- تمایلات قومیتگرایی یا نژادپرستانه
8- تهییج افکار عمومی برای تقابل و زورآزمایی با یکدیگر
با این اوصاف باید به سه پرسش اساسی پاسخ داد
اولا کدام یک از گزینههای هشتگانه بالا به مقبولیت یک حکومت و نظام مربوط میشود؟ بدیهی است که بسیاری از این گزینهها مطلقا ربطی به مقبولیت حکومت جمهوری اسلامی ندارند. لذا همانگونه که گفته شد ارتباط میان مقبولیت و میزان مشارکت از اساس بیمعنی است.
ثانیا حال که میزان مشارکت، ربطی به مقبولیت ندارد چرا رهبر معظم انقلاب این همه بر روی مشارکت مردم در انتخابات تاکید میکنند؟ در جواب این سوال باید گفت یکی از شاخصههای حکومتهای مستحکم این است که بزرگان و نخبگان آن بتوانند همه اجزای یک جامعه را در مقاطع مختلف به بازی گرفته و نقشآفرینی متناسبی را برای آنها در نظر بگیرند که به تعبیری به آن حکمرانی مشارکتی گفته میشود. لازم به ذکر است جامعهای که انتخاب میکند بیشک بالغ میشود و در سیر تکاملی خودش به رشد مطلوب میرسد لذا تاکید بر میزان مشارکت، صرفا برای بلوغ و رشد جامعه و همچنین پیادهسازی حکمرانی مشارکتی است.
ثالثا حال که بناست در راستای پایهگذاری تمدن نوین اسلامی که منجر به ظهور منجی عالم میشود جامعه را به بلوغ و رشد برسانیم و بنیانهای جمهوری اسلامی را استحکام بخشیم، به نظرتان جبهه انقلاب با در نظر گرفتن این موضوع که «هدف وسیله را توجیه نمیکند» باید بر روی کدام یک از موارد ذکر شده سرمایهگذاری کند که بتواند مشارکت حداکثری را به ارمغان آورد؟
چه باید بکنیم؟
شاید واقعگرایانه و آیندهپژوهانه بخواهیم به انتخابات 1400 نگاه کنیم به این نتیجه برسیم که اگر مکانیزم هر 8 مورد ذکر شده نیز به کار گرفته شود به علت درگیری فکری و جسمی جامعه با ویروس منحوس کرونا، کشور شاهد یک مشارکت حداقلی خواهد بود و هجوم جبهه معارض بر اصل موجودیت نظام چند برابر خواهد شد.
لذا تا روز انتخابات بر نخبگان جبهه انقلاب و هیاتهای اندیشهورز آن چند فریضه واجب است:
1- تبیین عدم ارتباط میزان مشارکت مردم در انتخابات با مقبولیت حکومتها به وسیله شواهد مختلف در کشورهای مختلف دنیا در تریبونها و محصولات رسانهای و پر کردن دست اعضای جبهه انقلاب برای مواجهه با شبههها و تهاجمهای مختلفی که در این زمینه از لحظه شمارش آرا شروع شده و حداقل تا 4 سال ادامه خواهد داشت!
2- برگزاری کرسیهای آزاداندیشی بهعنوان یکی از خواستههای روی زمین مانده مقام معظم رهبری با حضور نمایندگان سلیقههای مختلف سیاسی جهت ارتقای شور و شعور مردم.
3- تحقیر و تضعیف و منفور نشان دادن هیجانات کور و هوسپرستانه کاندیداها و هوادارانشان که باعث تقلیل امر عظیم انتخابات به بازی و سرگرمی و هوسرانی افکار عمومی خواهد شد.
4- استفاده تمام عیار از ظرفیت فضای مجازی و همه رسانههای موجود، برای افزایش مشارکت مردم در راستای موارد 1و2و3و4.
5- عدم ورود به تقابل درون گفتمانی و جبههگیری شفاف مقابل اندیشههای لیبرال و سکولار و...
و در نهایت موضوعی که در این سالها توسط اندیشه حاکم بر دولت مستقر به شدت آسیبدیده، عزت ملی است که هم در عرصه بینالمللی (با ترور سردار دلها و ضعف دستگاه دیپلماسی در برجام و...) و هم در عرصه مدیریت داخلی (با رها کردن بازار دلار و مسکن و بورس و معیشت مردم و صفهای مرغ و تخم مرغ و...) به شدت پایمال شده است. لذا تکیه بر شعار احیای «عزت ملی» و امیدوار کردن مردم به آن، توسط جبهه انقلاب میتواند از یک طرف یکی از شاخصهای اصلی انقلاب را نمایان کند و از طرف دیگر شور و هیجان را در دلهای همگان بکارد و آنها را از این امتحان بزرگ سربلند بیرون بیاورد.
بالاخره همه ما میدانیم که روزهای پرحادثهای در پیش داریم که دشمن برای هر ثانیهاش نقشهها کشیده و سناریوهایی آماده کرده است و ما نیز جز خداوند کسی را نداریم پس بهجاست با اطاعت از رهنمود آیندهنگرانه رهبرمان مبنی بر تواصی به صبر و تواصی به حق، دست تضرع به درگاه الهی بگشاییم و ترنم ندای «اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِهِ وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا وَشِدّهَ الْفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَالزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ وَاَعِنّا عَلى ذلِکَ بِفَتْحٍ مِنْکَ...» را در جان جامعه طنینانداز کنیم؛ باشد که به برکت مولایمان امام زمان(عج) فرجی در کار گرهبسته ما پدید آید.