
سرویس حاشیه نگاری- وحید کرایلی: مدتها قبل از جشنواره بود که شنیدم قرار است افخمی فیلمی بسازد با داستان ترور دانشمندان هستهای. اولین عکسالعملم به این خبر تاسف بود. شاید فرزند صبحی دیگری در راه باشد! به نظرم بهروز افخمی را میتوان بزرگمرد میدان سوزاندن سوژهها نامید. فیلم قبلیاش که در مورد امام بود اصلا اکران نشد و حالا فیلمی با موضوع ترور دانشمندان هستهای.
به ایام جشنواره که نزدیک میشدیم خبرهای ضد و نقیض بیشتری به گوشم میخورد. با توجه به سابقه دو سه سالهای که در زمینه پژوهش در زمینه شهدای هستهای داشتم بالطبع تماشای فیلم جدید افخمی خیلی برایم جذاب بود. خبرهایش را دنبال میکردم.
بالاخره جشنواره از راه رسید. برای اولین بار که فیلم را در کاخ جشنواره دیدم فهمیدم تاسفم بیجا نبوده است. یک سوژهسوزی بزرگ دیگر! با خودم فکر میکردم این فیلم چقدر میتوانست خوب باشد و نیست. حتی میشد به اکران بینالمللیاش هم فکر کرد اما حالا فقط باب دل شبکهی یک خودمان است. عصر جمعه؛ ساعت 16! تلهفیلمی ساده و دمدستی که بازی خوب حمید گودرزی تمام بار فیلم را بر دوش میکشد.
بهروز افخمی این بار نیز نتوانسته و شاید نخواسته است که سینمایی بسازد. نه برای فیلمنامهاش وقت گذاشته و نه حتی برای کارگردانی. و لاجرم «فیلمی که از دل برنیاد بر دل هم نمینشیند». تعجبم زمانی بیشتر میشد که برخی دوستان تنها به خاطر داستان عجیب و غریب فیلم یا به قول خودشان استکبارستیزی آن، روباه را بهترینِ جشنواره امسال دانستهاند.
«روباه» امسال سهمی از تقسیم غنائم جشنواره نداشت. شاید هم بهتر بود از ابتدا در بخش مواد تبلیغی و اطلاعرسانی جشنواره شرکت داده میشد! افسوس و حیف که افخمی حتی برای تولید همین پیام بازرگانی 100 دقیقهای نیز وقت مناسب نگذاشته بود. به نظر میرسد بزرگترین مشکل فیلم آن بود که نمیدانست چه میخواهد باشد؟! یک تریلر جنایی جذاب یا یک کمدی زیر شانه تخممرغی! یک فیلم تبلیغاتی یا یک بیانیه سیاسی! همین ندانستنهای اختیاری افخمی کار دستش میدهد.
ای کاش حالا که یک پولی از یک جایی رسیده! تکلیفش را با خودش مشخص میکرد که چه میخواهد. اگر هم قرار است برای اثبات اقتدار اطلاعاتی دولت یک فیلم تبلیغاتی بسازد، اندکی برای فلیمنامه و کارگردانیاش وقت صرف میکرد و با دو جمله دمدستی«ترور مال دوران احمدی نژاده» و «نتانیاهو با ترورها میخواهد مذاکرات را تعطیل کند» سر و ته قضیه را هم نمیآورد.
با همه این اوصاف باید شجاعت تیم تولید فیلم را در پرداختن به چنین موضوعی ستود. بیشک در وانفسای سوژههای تکراری و آپارتمانی این روزهای سینمای ایران پرداختن به سوژهای استراتژیک مانند ترور دانشمندان هستهای و به تصویر کشیدن دشمنی اسراییل با ملت ایران، امری ستودنی و شایسته تقدیر است.