به گزارش حلقه وصل، همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان ماه میهمانی خداوند، برای آشنایی با مضامین دعاهای روزانه هر روز از این ماه مبارک، آیتالله روحالله قرهی مدیر مدرسه علمیه امام مهدی(عج) و از اساتید اخلاق به شرح دعای روز ششم پرداخته است که در ادامه میخوانیم:
پروردگارا در این روز و در این ماه نصیبی از رحمت خودت عطا فرما و مرا به ادلۀ روشن خود هدایت فرما و ای خدا پیشانی من را بگیرد و به سوی رضا و خشنودی خودت که جامع هر نعمت است سوق بده، راهنمایی کن به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان عالم، در این دعای شریفه از خدا درخواست میکنیم در این ماه و در این روز ما را به رحمت واسعه خودش وارد بکند، پروردگار عالم امورش را براساس رحمت قرار داد و قادر متعال همه چیز را براساس رحمت قرار داد، لذا میبینیم سّور قرآن به جز سوره برائت که اصطلاحاً گفته میشود سوره توبه که حقیقتاً سوره برائت است نه توبه همۀ این سور با «بسماللهالرحمن الرحیم» شروع میشود با رحمت خدا.
میشد بعضی از سور با بسمالله العلی العظیم شروع شود چون در آنجا عظمت خدا و مباحث اینگونه وجود دارد اما تبیین میشود بسماللهالرحمنالرحیم، میشد بعضی از سور با بسمالله العلیالحکیم شروع شود چون علم و حکمت خدا در آن سورهها بیشتر بحث شده بود منتها خداوند میفرماید هر کسی با نام من شروع کرد یادآوری کند که من رحمان و رحیم هستم، همه امور من در بسترِ رحمت است، پس رحمت خدا شامل همه چیز است همانطور که در دعای کمیل هم بیان میکند این رحمت خدا رحمتی است که همه جا را گرفته است، رحمت واسعه است همه جا رحمت الهی است حتی غضبش را هم فراگرفته میبینم اگر کسی توبه بکند به حقیقت برمیگردد و خدای متعال او را میپذیرد، بیان فرمود گر توبه شکستی بازآی که خدای متعال هر کسی توبه بکند باز توبه بشکند دوباره باز گردد زیر چتر رحمت الهی خواهد بود.
«اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ»؛ رحمتها زیاد است یکی این است که انسان بفهمد واقعاً، فهمِ اینکه من در رحمت الهی هستم که یکی از رحمتهای الهی این است که انسان قدر نعم را بداند، خود این رحمت الهی است، یکی اینکه قدر انسانیت خودش را بداند، یکی اینکه قدر این ماه مبارک را بداند خود این رحمت الهی است و امثال اینها.
«واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ»؛ در این فراز از دعای روز نهم ماه مبارک رمضان بیان میکنیم خدایا ما به خودی خود نمیتوانیم، اگر ما رها شویم به اشتباه میافتیم تو باید ما را هدایت کنی، هدایت کنی به آن ادلۀ روشن خودت که بر آن ادله، آن برهانهای روشن خودت ما را هدایت بکنی یعنی خدایا گاهی وسوسههای شیطان میآید کارهایی میکند من را به اشتباه میاندازد.
«واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ»؛ خدایا یک کاری بکن هوش من باز شود دلیلهای روشن جلوی من بیاید، تنها تقواست، تقوا به این نیست که شما عبایتان را روی دوشتان بیندازید، یا فلان آقا سرش را پایین بیندازد، یا فلان خانم چادرش سرش باشد و سرش پایین باشد و هر چه گفتند انسان بگوید باشد، تقوا این است که هوشیار باشید، بصیر باشید و بفهمید و گناه نکنید، اعضا و جوارح شما گناه نکند، مراقب باشد اما از آن طرف هم هوشیار باشید.
«وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ»؛ خدایا یک کاری بکن من راضی باشم به خشنودی خودت. رضایت حضرت حق در این است که انسان بنده خدا باشد و انسان کارها را با توکل، فرمودند با توکل زانوی اُشتر ببند، ضمن اینکه به خدا توکل میکند و میگوید راضی به رضای خدا هستم اما تدبیر هم بکند، امور را هم در دست داشته باشد حالا از اینجا به بعد هر چه شد، این را میگویند رضایت حضرت حق.
امام راحل آن زمان که چیزی نداشتیم گفتند باید حصر آبادان شکسته شود رزمندگان ما با چه رفتند؟ با ایمانشان رفتند یک مواقعی میرفتیم جلو تدبیر میکردیم، اتاق جنگ داشتیم همینطور نبود که بگوییم اللهاکبر برویم جلو با ایمانمان اتاق جنگ هم داشتیم و توکل به خدا هم میکردیم ضمن اینکه حتماً امور را هم تدبیر میکردیم، اینکه راضی به رضای خدا باشیم که هر بلایی سرمان آوردند این همان چیزی است که دشمن میگوید، چیزی است که میگفتند اصلاً شما برای چه میخواهید انقلاب کنید؟ بنشینید انقلاب نکنید حضرت حجت(عج)خودش میآید.
به امام این را میگفتند یعنی نعوذبالله امام اشتباه کرد که انقلاب کرد یا رهبری اشتباه میکند که ادامه میدهد، نه راضی به رضای خدا بودن یعنی اینکه ما کارهایتان را انجام بدهید و تا آخر هم جلو بروید منتها مابقی را به خدای متعال بسپارید که گاهی به ظاهر شکستهایی هم است که اگر شما با تدبیر و دقت خودتان جلو بروید آنها هم پیروزی است صورت ظاهر شکست است، ابیعبدالله پیروز شد لذا اربعین را میبینم چه خبر است، ایشان شکست نخورد، پیامبر هم در جنگها پیروز شد اما پیروزی حقیقی است، اینجا هم به ظاهر شکست اما پیروزی حقیقی است. راضی بودن به رضای حق خودش پیروزی میآورد و لذا میگوید خدایا کاری بکن من راضی باشم به رضای تو ولی کارهایم انجام بدهم ولی مابقی هر چه تو میپسندی پسندم آنچه را جانان پسندد؛ «وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ».
به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان، یعنی کسی حب خدا را داشته باشد میپسندد آنچه را که خدا میپسندد، موضوع این است، حب حقیقی این است، پیامبر عظیمالشان فرمودند «هل الدین الا الحب؟» آیا دین جز محبت است. وقتی کسی محبت خدا را دارد هر چه خدا برای او قرار بدهد میپذیرد، سرش را هم کف دستش میگذارد مانند مدافعان حرم و جوانان عزیز که اینگونه جلو میروند و اینها آرزومندانی هستند که مشتاق لقاءاللهاند و میگوید من را هم همینگونه قرار بده ای آرزوی مشتاقان عالم؛ «بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین».
در این دنیا نمیشود شما بدون آرزو باشید یا آرزوی خوب است یا آرزوی بد اما آرزوی حقیقی آن آرزویی است که انسان اشتیاق به قرب الی الله داشته باشد و به محبت خدا و مهمتر از همه این محبت عامل میشود برای رضای حضرت حق و برای همین آخر دعا میفرماید: «بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین».