نمایشگاههای فاطمیه، با صرف انرژیِ فراوان توسط جوانهای پرجنبوجوش برپا میشود. بعضی جاها کاری در حد یک شهرک سینمایی انجام میشود. خوشسلیقه و معمارانه!
مجموعهی این نمایشگاهها اما از حیث محتوا، شبیه به هم بوده و به تکرار تعدادی نما و نشانه ختم میشود.
پرسش این است که کدام قرائت از فاطمهی عزیز در این نمایشگاهها جریان دارد؟
بناست که مخاطب، با گشت و گذار در کوچهها و معابر بازسازیشدهی مدینه، به کدام قافله بپیوندد و به کدام شناخت برسد؟
کدام اسلام؟
کدام علی؟
کدام فاطمه؟
کدام تشیع؟
خطای بزرگی که در این نمایشگاهها به عادت و عرف تبدیل شده، نگاهی صوری به وقایع تاریخیست. این نگاه صوری، به لایهای اولیه از وقایع تاریخ اسلام تکیه و بسنده کرده و از ایجاد امکان تحلیل جامع از منظومهی ناتوان میماند.
فاطمهی تصویر شده در نمایشگاههای ما، فاطمهای همواره اندوهگین و منفعل است که معالاسف ترحم مخاطب را برمیانگیزد!
باید این انرژیهای ارزشمند را، جسارتِ عبور از لایههای اولیهی وقایع تاریخی اسلام بخشید.