
به گزارش حلقه وصل، بیشتر ما ایرانیان بارها به شهر قم برای زیارت حضرت معصومه(س) رفته ایم ولی از پیشینه ی حضرت معصومه(س) فقط همین را می دانیم که وی خواهرامام رضا(ع) ست ؛ ولی اینکه چطور ایشان ازعربستان به قم آمده اند و اصلا ایشان چه جور خصوصیات اخلاقی داشته اند که حرم ایشان امروزه این همه مورد زیارت شیعیان قرار می گیرد را اغلب نمی دانیم و راستش به علت گرفتاری و یا شاید سخت خوان بودن متون اسلامی تاریخی و یا مهم تر اینکه چندان مردم اهل مطالعه ای نیستیم ! در پی پاسخی برای این سوال هایمان نیز نبوده ایم .
خوشبختانه فاطمه سلیمانی این کار را برای ما درقالب نوشتن یک رمان انجام داده اند . رمان « به سپیدی یک رویا » سرگذشت حضرت معصومه ( س ) است . این رمان را نشر « نیستان » منتشر کرده است .
خواندن رمان برایمان روشن می کند که سلیمانی برای نوشتن رمان مطالعات تاریخی اجتماعی بسیاری داشته است ؛ همانطور که نام کتب های مرجع نویسنده نیز در پیوست انتهای رمان آمده است . ولی سوال اینجاست که آیا برای نوشتن یک رمان تاریخی مذهبی مطالعات تاریخی کافی است؟ اگر نه پس چگونه یک سری روایت تاریخی اسلامی را می توان تبدیل به یک رمان خوشخوان کرد ؟ و آیا خانوم سلیمانی از پس انجام این کار برآمده است یا خیر؟
شخصیت پردازی
نظرگاه رمان اول شخص مفرد است؛ راوی داستان «سلطان» کنیز فاطمه معصومه ( س) است که ایشان را بزرگ کرده و لحظه به لحظه کنار وی بوده است . در واقع راوی خود یکی از شخصیت های اصلی رمان محسوب می شود . نویسنده برای شخصیت پردازی فاطمه ی معصومه ( س ) از روایت های راوی و کنش ها و دیالوگ های دیگران در مقابل حضرت معصومه اسفاده کرده است که این روش هوشمندانه ای ست برای شخصیت پردازی یک شخصیت نعصوم و مقدس اسلامی. خواننده با تمرکز بر روی رفتارها و دیالوگ های بقیه ی شخصیت هاست که شخصیت فاطمه ی معصومه(س) را درک می کند . شخصیت دیگر مهم رمان « اسما » خواهر حضرت معصومه(س) است.
اسما کنش ها و رفتارهای دقیقا برعکس خواهرش را دارد ؛ او مدام غر می زند وبه صفات و نیکی های بی حد و اندازه ی خواهرش انتقاد می کند که البته دقیقا همین خصوصیات اسما موجب شکل گیری بهتر شخصیت فاطمه ی معصومه می شود . اما سوال اینجاست که پردازش شخصیت اسما و راوی چطور است ؟ من خواننده هیچ برداشتی از قیافه ی ظاهری و نوع پوشش این دو ندارم . این دو به عنوان دو شخصیت اصلی یکی فقط روایت می کند و دیگری فقط دیالوگ . بهتر بود نویسنده تمهیدی نیز برای این شخصیت پردازی این دو در نظر می گرفت.
فصل اول : برگ برنده ی رمان یا نقطه ی ضعف آن ؟
رمان با هجرت اجباری امام رضا (ع) از مدینه به مرو (خراسان امروزی) شروع میشود؛ فصل اول رمان همزمان با شیون و گریه و پریشانی های اهل بیت امام رضا شروع می شود ؛ سلطان علاوه بر شیون های شخصی خودش به شرح حال پریشانی خانواده ی امام نیز می پردازد ؛ اینجاست که خواننده با شخصیت های داستان روبرو می شود : « فاطمه به سمت صدا برگشت و با قامتی استوار ایستاد . با صلابت مردانه و حجب و حیای معصومانه خودش گفت : بشارت بادتان بهشت ... از عمه ام فاطمه ؛ دختر جعفر صادق شنیدم که از عمه اش فاطمه دختر محمدبن علی و او از عمه اش فاطمه؛ دختر حسیت بن علی و او از عمه اش زینب ..... » ( ص ۱۰ ) . هجوم این همه اسم آن هم در صفحات آغازین یک رمان خواننده را دلزده نمی کند ؟
هر چند که نویسنده در این فصل تصویرهای زیبایی به وجود آورده است : «همچون نهال های خمیده در طوفان به سوی خانه روان شدند .» ( ص ۱۳ ) . « عبای سیاه شان بیرق روسیاهی شان است » ( ص ۷ )
لحن و نثر
لحن رمان لحن معصومانه و در عین حال غمگینی است که البته کاملا متناسب با شخصیت ها و فضای داستان است، نویسنده با انتخاب کلمات و تصویرهای مناسب ایجاد لحن کرده است .
نوع روایت رمان خطی است . ما فصل به فصل با روایت های دلسوزانه سلطان پیش می رویم و با خانواده علی ابن موسی الرضا و فاطمه معصومه ( س ) همراه می شویم؛ فصل به فصل با روایت سلطان و البته دیالوگ های خیلی خوب داستان پیش می رود ؛ اگر چه برخی جاها روایت ها به اطناب می انجامد . در واقع آنجاهایی که نویسنده با گفتگو داستان را پیش می برد ریتم تند می شود ولی آنجاها که راوی مجبور به روایت می شود گاهی ریتم کند می شود . دیالوگ های اسما و سلطان و حبابه و فاطمه ی معصومه از نقاط قوت داستان است.
نویسنده از نثر فاخر و در عین حال آسان خوانی برای نوشتن رمان استفاده کرده است؛ معلوم است که برای ایجاد این نوع نثر زحمت بسیاری کشیده است و تا حدود زیادی هم در این امر موفق عمل کرده است غیر ازچند مورد محدود که ناخوداگاه از دیالوگ های امروزی استفاده شده است که البته در مقابل درصد زیادی از نثر موفق به کار گرفته شده در رمان چندان چشمگیر نیست.
به هر حال رمان «به سپیدی یک رویا» رمان خواندنی ای است به خصوص برای کسانی که از حضرت معصومه ( س ) فقط اسم و حرم ایشان را می شناسیم؛ حالا هر بار که از شهر قم گذشتم حتما با دیدن حرم معصومه ( س) تصویرهای این رمان و فضایل و خصوصیات اخلاقی و مصایب گذشته بر فاطمه ی معصومه در ذهنم روشن می شود ودیگر کل اطلاعاتم در مورد حضرت معصومه فقط به برادر امام رضا بودنش ختم نمی شود .