سرویس پرونده: در حاشیه هفتمین جشنواره مردمی فیلم عمار گفتگویی داشتیم با مهرداد خوشبختی از مسئولین موسسه سفیر فیلم که متن این گفتگو را در ادامه خواهید خواند.
به عنوان سوال اول از فعالیت کنونی خود مختصری توضیخ بفرمایید و بعد بفرمایید امسال برای جشنواره چه آثار تولیدی داشتید و آثارتان را هم مقداری معرفی کنید.
بنده الان روابط عمومی مجموعه سفیر هستم و همچنین در مجموعه سینما مارکت که ماموریت توزیع چندرسانهای دارد فعالیت میکنم. مجموعه سفیر فیلم برای امسال ۱۲ کار کوتاه و بلند به جشنواره عمار ارسال کرده است که شاید چهار پنج تا از کارهایش شاخص باشند. به عنوان مثال مستند شبنامه است؛ مستند آقای نخستوزیر؛ مستند رویای ایرانی و مستند مرثیهای برای یک رویا و مستند خان هشتم.
موضوع این مستندها چیست؟ آیا همه حول محور و موضوعی خاص هستند یا نه هرکدام با موضوعی متفاوت ساخته شده است؟
موضوعاتشان متفاوت است، یک موضوع درباره مستند سیاسی امنیتی است و ردهاش فرق دارد. یک موضوع مستند سیاسی تاریخی است. یک موضوع مستند نقد نظام آموزش و پرورش است. یک مستند توزیع فرهنگی الگوی سبک زندگی در محوریت ازدواج را بررسی میکند و یک مستندهم با محوریت نامه حضرت آقا به جوانان غرب است.
مجموعه شما در یک برهه سیاسی با مستند «میراث آلبرتا» خیلی مشهور شد؛ آیا کماکان در همان فضا فیلم میسازید؟ یعنی کارهایتان در فضایی خاص است؟ و سوال دیگر اینکه آیا جشنوارة عمار بستر مناسبتری برای مشاهده مردم است و یا نه اگر از رسانة ملی یا جشنواره فجر و جاهای دیگر هم پخش شود استقبال میکنند؟
ردههای عنوانی تولید محتوای ما خیلی متفاوت است. الان صرفا فقط سیاسی نیست. چیزی که پژوهشگران موسسه به آن برسند که اولویت جامعه است و اولویت انقلاب است به آن پرداخته میشود. از اولین دوره عمار سفیر برنامه داشت و جایزه دریافت کرده است و فارغ از عمار هم ما در جاهای دیگر هم سعی میکنیم حضور داشته باشیم مثلا مستند آقای نخستوزیر در گروه هنر و تجربه سینما دارد اکران میشود یا خیلی از محصولات سفیر از شبکههای مختلف تلوزیونی پخش میشدند تا به حالا و در سطح دانشگاهها هم که محصولات سفیر اکران میشود از سال ۸۸ یا ۸۹ تا به امروز.
جشنواره عمار چه قابلیت و پتانسیلی دارد برای فیلمسازها چه دولتی و چه خصوصی؟
جشنواره عمار، جشنوارهای است که با موضوعات انقلاب بوجود آمده است یعنی برای اینکه به موضوعات انقلاب ضریب دهد بوجود آمده است و مجموعه سفیر هم سعی میکند تمام کارهایی که انجام میدهد در راستای ارکان انقلاب به آن پرداخته شود و دراین حوزه ساخته شود. بنابراین وقتی محتوا انقلابی است، بستر هم انقلابی است. به همین خاطر هم ما در جشنواره عمار همیشه حاضر هستیم، اما در جشنوارههای دیگر هم سعیمان بر این است که حضور داشته باشیم چون هر کدام از این جشنوارهها مخاطب خاص خودشان را دارند، نمیتوانیم بگوییم که یک جشنواره مردمی مثل عمار کل مخاطب ایران را پوشش میدهد یا جشنواره فجر کل مخاطب ایران را پوشش میدهد یا جشنواره رشد، هر کدام یک جنس مخاطبی دارند و یک جنس محور مخاطبی دارند که باید با تنوع تولیداتی که داریم در چشم عموم مخاطبان باشیم وحرفمان را بزنیم و حالا خواه بپذیرند و خواه نپذیرند.
آقای خوشبختی با همان نسبتی که فرمودید موسسه سفیر موضوعات کاریاش را خیلی متنوعتر کرد، آیا جشنواره عمار هم به نسبت سال اول و دوم و سوم به همان میزان توانسته است فضای کاری خودش را گسترده کند و ارتقا دهد یا نه؟
این موضوع بستگی به جشنواره عمار ندارد بلکه بستگی به سازندههایی دارد که در جشنواره عمار حضور پیدا میکنند. به نظرم اگر ایرادی وارد باشد ایراد به عمار نیست. اگر محصول، محصول انقلابی باشد و در راستای نظام باشد، عمار در را که نبسته است، محصول را پذیرش میدهد و ورود پیدا میکند.
اما به نظرم سازندگان و تولیدکنندگان هستند که باید کمی ذهنها را فراتر ببرند و بازترفکر کنند از موضوعات دم دستی که البته مهم هم هستند عبور کنند چرا که خیلی موضوعات لایهای و نفوذی و عمقیتری وجود دارد که میشود به آنها پرداخت ولی متاسفانه به آنها پرداخته نمیشود.
این ایراد فقط به بچههای انقلاب وارد است؟ یا به موسسات سفارشدهنده هم میشود این ایراد را وارد کرد؟
شاید آن سازمانها و نهادهایی که حامی این تولیدات هستند و تولیدکنندهاند بودجه برای این جنس محتواها نمیدهند این ایراد به آن طرف هم به نظرم وارد است.
پس با این اوصاف که میفرمایید جشنواره عمار خیلی رشد نکرده است؟
کیفیت کارهایی که در عمار حضور دارند مطمئنا رشد کرده است یعنی این نیست که اصلا رشد نکرده باشد و اگر رشد نکرده بود یعنی درجا زدن است و مسئله خیلی بزرگ میشد. کیفیت کارهایی که در عمار حضور پیدا میکند، برنده میشود و جایزه میگیرد.
یکسری محصولات هم هستند که هر سال در عمار هستند و هر سال هم جایزه میگیرند، خب این انتقاد وارد است. ولی عمده سازندگان سعی می کنند کیفیت خودشان را ارتقا دهند و این واقعا نمود پیدا کرده و دیده میشود.
جنابعالی اصلیترین نقطه ضعف عمار را چه میدانید؟
به نظر بنده اصلیترین نکته این است که جشنواره عمار باید نگاه آرمانیتری داشته باشد. مثلا بعد از هفت دوره هنوز برنامه کامل ایام جشنواره مشخص نیست و این برای جشنوارهای که هفت سال از سابقهاش میگذرد، موضوع خوبی نیست. مال الان نمیدانیم که برنامة چهارشنبه و پنجشنبه چیست و چه محصولاتی قرار است اکران شود، و یا حتی یک حد کیفی برای ورودی فیلم ها به جشنواره وجود ندارد.
اما این جشنواره در چند دوره نقاط قوت خوبی هم داشته به عنوان مثال خود مدرسه سینمایی عمار تولیدات داستانی که داشت به نظرم یک نقطه قوت به حساب میآید یا همان کارگردانان و عواملی که در سالهای اول جایزه میگرفتند الان آثارشان واقعا پیشرفت کرده است. این پیشرفت نسبت زیادی با رشد و تلاش خود طرف داشت اما بالاخره عمار بود که توانست به آثار ضریب دهد و کاری کند که آثار دیده شوند.
آیا توقع بیجایی است اگر انتظار داشته باشیم جشنواره عمار برای کارگردان، نویسنده و تهیهکننده آورده مالی داشته باشد، یا اینکه چنین چیزی امکانپذیر است؟
میتواند یک سازوکاری باشد. همچنان که الان دو سالی است که در تلاشیم این کار را با مجموعه عمار انجام دهیم چه بابت فروشها و چه بابت اکرانها. خود عمار هم الان اکرانهای بلیطیاش همان فیلم داستانی هنگامه چندین میلیون فروخته است، دهها میلیون پارسال در اکرانهای مردمیاش فروخته است اما با شیوه و مدل خاص خودش و این انتظار بیجایی نیست و هر تولیدکنندهای انتظار دارد که کارش دیده شود و این دیدهشدن، اعتقاد شخصیام این است که این دیدهشدن نباید دیدهشدن رایگان باشد.
من در این موضوع مثلا جشنواره فیلم فجر را خیلی برتر میدانم. مردم برای فیلمی که میخواهند بروند و ببینند پول میدهند، هرچند شاید یک فرهنگ بدی است اما وقتی پول میدهید و بهای دیدن فیلم را میپردازید آن فیلم برایتان ارزش پیدا میکند. حالا بعد از سینما شاید بیایید و بگویید چه فیلم بدی بود اما آن فیلم برایت ارزش پیدا میکند. در جشنواره عمار، چارچوب عمار این را نپذیرفته است و شیوه خودش را دارد.
موسسه شما در پکهای اکران مردمی نمیرود؟
ما سعی داریم بابت فروش محصولات گردش مالی داشته باشیم. حتی مثلا اگر روش این کارها صد هزار تومان باشد یا دویست هزار تومان باشد ما سعی میکنیم کارهای بلندمان به صورت فروشی باشد و آن هم به دو دلیل یکی اینکه همان گردش مالی را داشته باشد و رکن دومش به دلیل اینکه دیده شود.
من اعتقاد دارم تا برای دیدن محصولی پول داده نشود دیده نمیشود یعنی ارزشی برایش ایجاد نمیشود. نمیخواهم بگویم پول برایش ارزش است. این فرهنگ در مملکت ما جا افتاده است که باید پول داد تا دیده شود.