به گزارش حلقه وصل، نشست «عصرانهای با یک نویسنده» با حضور نرگس آبیار، حمیدرضا شاهآبادی و زهرا زاواریان، با بیست دقیقه تاخیر برگزار شد.
در ابتدای این نشست که تنها پنج نفر در آن شرکت کرده بودند، نرگس آبیار بخشهایی از کتابش را خواند.
سپس حمیدرضا شاه آبادی گفت: خوشحالم که می توانم درباره کتابی که دوستش دارم صحبت کنم. من این خوش شانسی را داشتم که قبل از انتشار کتاب و فیلم «نفس» با نرگس آبیار آشنایی داشتم و در صفحه به صفحه این کتاب تجربه های زندگی نرگس آبیار را می دیدم.
وی ادامه داد: اتفاقهایی که در زندگی میافتد را هیچ وقت نباید دست کم گرفت و همه آنها روی فرد تاثیر میگذارد و انسان ساخته تجربههای خویش است.
شاه آبادی عنوان کرد: هویت ما بر اساس تجربههایمان ساخته می شود و اتفاقهایی که در زندگی میافتد، حتما بر پایه حکمتی است و من هم که این کتاب را میخواندم، هنرمندی را میدیدم که آثار کلاسیک را مطالعه کرده و به ادب جنگ می پردازد و به ادبیات کودک علاقه دارد.
وی ادامه داد: بعضی از اوقات هم نویسندهای را می دیدم که کاملا از منظر سینمایی صحبت میکند.
وی گفت: «شیار 143» از معدود فیلمهایی در سینمای ایران است که قصه دارد و در داستان هم که میخواندم، می فهمیدم که کسی که این کتاب را نوشته است؛ سینماگر است و به همین دلیل وقتی من نفس را می خوانم، مجموعه تجربیات نرگس آبیار را می بینم.
وی ادامه داد: پشت هر اثر موفقی یک تلاش و فراز و نشیب است. من مجموعه تلاش ها و راههای رفتهای که در نفس وجود دارد، ارج می نهم.
شاه آبادی گفت: چون این کتاب به زبان کودک روایت میشود، لحن خاصی به اثر داده است.
وی گفت: برای داشتن لحن درست در داستان باید زاویه دید درستی نیز داشت.
شاه آبادی گفت: البته چون بچه بزرگ میشود، لحن او نیز باید در کتاب بزرگ شود که این اتفاق خیلی در کتاب نیفتاده است.
وی عنوان کرد: جهان داستانی نفس بسیار زیبا است و من به عنوان نویسنده همیشه دوست داشتم، به این برسم که وقایع تلخ را با زبان شیرین تعریف کنم، اما هنوز موفق به این کار نشدم.
سپس زواریان اظهار داشت: رویکرد من در این نقد پدیدار شناسانه است، وقتی متن را خارج از همه پیش فرض ها نگاه میکنم با این سوال مواجه می شوم که آیا واقعا این اثر رمان هست و این که این کتاب چه انتظاری را در ما بر می انگیزد و یا این که کشش متن در چیست و برای چه باید این کتاب را خواند.