به گزارش حلقه وصل، سومین جلسه سینمایی ققنوس روز یکشنبه۱۹بهمن در محل فرهنگسرای کوثر در کرمانشاه برگزار شد.
در این جلسه تفاوت کلام و تصویر توسط حضار مورد بحث قرار گرفت و حاضرین به تبادل نظر در خصوص سینما و عالم غیب، دلایل اطلاق هنر هفتم به سینما پرداختند:
شیدا جلالوندی یکی از حاضرین در جلسه به تفاوت میان کلام و تصویر اشاره کرد و گفت: کلام عمیق تر از تصویر است و سینما برخلاف شعر که از جنس کلام است نمی تواند غیب را به تصویر بکشد.
همچنین در ادامه به نقد فیلم سینمایی اعترافات یک ذهن خطرناک به کارگردانی هومن سیدی پرداختند.
اعتقاد حاضرین در این جلسه براین بود که این فیلم معنایی را با خود حمل نمی کرد و مشخص نبود کارگردان قرار است در این فیلم چه چیزی را بگوید همچنانکه در جلسه نقد این فیلم از سخنان کارگردان چنین برداشت شده بود که فیلم منسجم نیست.
امیرکرم یکی دیگر از حاضرین در این نشست بود و به سینما و هنر هفتم اشاره کرد و ادامه داد: اینکه می گویند سینما هنر هفتم است و هنرهای دیگر را در خود دارد درست نیست. سینما همچنان رسانه دیداری و شنیداری است و این تصویر است که قدرت اول است.
وی افزود: آندره وایدا تلاش می کرد سینمایی بر مبنای کلام به وجود بیاورد اما دیدیم که چه سینمای انتزاعی به وجود آمد. به نظر من سینما ماهیتی شیطانی دارد و شیطان را چون مادی است به خوبی می توان در آن نشان داد.
رضاکریمی نیز تصریح کرد: من هم قبول دارم که برخلاف اینکه می گویند شنیدن کی بود مانند دیدن؟ باید بگوییم دیدن کی بود مانند شنیدن! و به قول علامه حسن زاده پیامبر نابینا داشتیم اما پیامبر ناشنوا هرگز نداشتیم. این بیان اهمیت و اولویت شنیدن بر دیدن را در امور معنوی و غیبی نشان می دهد. ولی بحث بر این است که گرچه سینما هنر هفتم است و تصویر قوی ترین ابزار آن است اما آیا نمی توان برای کلام و موسیقی نقش اثرگذاری را بپذیریم؟
مسعود صادقی دیگر منتقد حاضر در جلسه نیز در راستای این بحث بیان کرد: اریک فروم از داشتنی ها و بودنی ها سخن می گوید. به تصویر کشیدن داشتنی ها راحت تر از به تصویر کشیدن بودنی هاست. بودنی ها گاهی رحمانی و گاهی شیطانی هستند بنابراین نمایش شیطان هم مانند نمایش اولیاء الله در سینما دشوار است.
در بخش دوم جلسه درباره فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» اثر هومن سیدی نکاتی گفته شد که فشرده اظهارات به این شرح است:
محمد امین بهرامی درخصوص معنای فیلم گفت:به نظرم این فیلم هیچ معنایی نداشت و حتی ما اصلاً نمی توانستیم بفهمیم کارگردان چه می خواهد بگوید؟! چه برسد به اینکه بتوانیم بررسی کنیم آیا معنای مورد نظر خود را خوب بیان کرده است یا نه؟ اظهارات خود کارگردان در جلسه با خبرنگاران هم نشان می داد که چقدر پراکنده صحبت کرده است.
مسعود صادقی ادامه داد: این فیلم فیلم خوبی بود اگر معنایی می داشت! منظورم این است که نکات خوبی از لحاظ بصری، فیلمبرداری، پایان بندی و نشان دادن نقش «بو و شامه» وجود داشت. این فیلم گرچه مخاطب را راضی نمی کرد اما به خاطر همین نکات کسل کننده هم نبود. به نظرم فیلم درباره فراموشی و توهم بود اما به هر حال به خاطر اینکه معنای مشخصی در فیلم وجود نداشت فیلم را نمی توان خوب دانست و پسندید.
یونس امیریان از حاضرین در سومین جلسه نقد سینمایی ققنوس افزود: تنها صحنه دینی فیلم جایی بود که یکی از بازیگران مجبور بود قسم بخورد!
رضاکریمی خاطرنشان کرد: اگر این فیلم با سفارش و حمایت دولتی ساخته شده است باید بپرسیم که چرا بخشی از جامعه و فضای هنرمندان آن حاضرند برای چنین فیلمهایی هزینه کنند. این نشانگر اعتقاد هنری بخشی از مردم نیست؟