به گزارش حلقه وصل، در این برنامه پای صحبت کسی خواهیم نشست که در عنفوان جوانی به مکتب خمینی (ره) و نهضت انقلاب اسلامی پیوسته و در دوران نهضت انقلا باسلامی در عرصه های مختلف حضور داشته است. از شاگردان استاد شهید آیت الله بهشتی و آیت الله قدوسی است و بعد از انقلاب اسلامی از جوانانی بود که به عرصه قضائی پیوست و دادستانی کرج را در ۲۰ سالگی تجربه کرد. خاطرات زیادی در حوزه قضائی در اول انقلاب دارد. کسی که ۳ حکم مستقیم از امام خمینی (ره) دریافت کرده و مدارج مختلف را در حوزه قضائی کشور طی کرده و الان یکی از مسئولیت های مهم کشور را برعهده دارد و حرف های گفتنی فراوانی برای ما خواهد داشت.
در این برنامه در خدمت حضرت آیت الله رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه هستیم تا در برنامه «بنیانگذار» امشب درباره مکتب امام خمینی (ره) از منظر ایشان بیشتر صحبت کنیم.
مهمترین محورهای این گفتگو بدین شرح است:
ماجرای سفر به ایرانشهر و پناه بردن به تبعیدگاه رهبر انقلاب
«اخلاص، مردمباوری، پیوند دین و سیاست و استکبارستیزی»، مهمترین شاخصههای مکتب امام (ره) است
امروز دیگر ابتکار عمل دست صهیونیستها یا پای میزهای مذاکره نیست؛ ابتکار عمل دست مجاهدان در صحنه است
تحقق بیانیه گام دوم انقلاب کاملا شدنی است
تأکید رهبر انقلاب به ما «توجه کردن به جوانان» است
برخیها به ظاهر میگویند «ما میتوانیم»، اما در خلوتشان میگویند مگر میشود؟! قدرت اصلی دست کدخداست
گسترش عدل و آزادیهای مشروع، احیای حقوق عامه و پیشگیری از وقوع جرم، مهمترین اولویتهای فعلی ماست
از همان جایی که در پرونده فاضل خداداد گزیده شدیم، همچنان داریم گزیده میشویم؛ نظام بانکی ما باید اصلاح شود
فرمان ۸ مادهای سال ۸۰ رهبر انقلاب همچنان به عنوان یک منشور برای قوای سهگانه قابل اجراست
دستگاه قضایی، آخرین راه حل است؛ همه دستگاهها باید کار خود را درست انجام بدهند
منافقین داعشیهای دهه ۶۰ هستند؛ امام خوب آنها را شناخت
در ادامه مشروح گفتگوی محمدحسین رنجبران با آیت الله رئیسی، رئیس محترم قوه قضائیه از نظرتان میگذرد:
*سلام عرض می کنم و خیلی لطف کردید.
من هم خدمت جنابعالی و همه بینندگان عزیز، عرض سلام و ادب دارم و این ایام را به همه هموطنان و همه عاشقان امام (ره) در سراسر عالم تسلیت عرض میکنم.
*می خواهم از نقطه آشنایی شما با حضرت امام (ره) شروع کنیم. چطور با امام (ره) به عنوان طلبه جوان آشنا شدید؟
من با اسم امام (ره) و ویژگی های ایشان که از جمله بارزترین آنها علم و اجتهاد و هم روحیه انقلابی ایشان بود، شاید سال ۵۲ یا ۵۳ که ابتدای طلبگی من در مشهد مقدس در حوزه علمیه مشهد مقدس بود، با نام امام (ره) و ویژگی های ایشان آشنا شدم.
*چند ساله بودید؟
من آن زمان ۱۴ یا ۱۵ ساله بودم. چون ابتدای طلبگی من بود، می خواستیم در حوزه وارد شویم و آن زمان هایی بود که می خواستم مرجع تقلیدی برای تقلید خودم انتخاب کنم. در بین مراجعی که آن روز اسم آنها مطرح بود اسم امام (ره) بین انقلابیون و طلاب انقلابی مطرح بود، اما رسیدن خدمت حضرت امام (ره) برای بعد از انقلاب اسلامی است. در واقع چون سن و سال ما آن زمان قبل از انقلاب طوری نبود که خدمت امام (ره) برسیم، چون امام هم در نجف بودند و ما هم سن و سالی نداشتیم که خدمت امام (ره) برسیم. بعد از انقلاب اسلامی خدمت ایشان رسیدیم.
*با برخی علما درباره حوزه آن زمان و مراجعی که آن زمان بودند صحبت کردم. یک ویژگی خاصی را از امام (ره) بیان می کردند؛ شجاعت، صراحت و انقلابیگری امام (ره) که به نوعی حوزه و مکتب شیعه را به سمت تحولی برد.
اینکه مکتب امام (ره) می گوییم، مکتب طبیعتاً باید یک پشتوانه ای برای زندگی انسان باشد. این پشتوانه زندگی هم دارای اهداف و هم دارای ظرفیت هایی است و با توجه به ابزارهایی است، با توجه به بایدها و نبایدهایی است. این مکتب طبیعتاً دارای یک جهانبینی است که این میتواند زندگی انسان را به نحوی رقم بزند که انسان به آن اهداف و آرمان های بلند برسد. امام (ره) شخصیت جامعی داشتند. شخصیت ایشان هم علمی بود که ایشان را یک فیلسوف و عارف و فقیه و اصولی و یک مفسر میشناختند. کسی که از جهات علمی دارای ویژگی هایی است که می تواند صاحب یک ایده و مکتب فکری شود.
از طرف دیگر ایشان، مکتبشان مبتنی بر یک عقلانیت است که این عقلانیت دارای دو عنصر اساسی است؛ یک عنصر بنیادهای معرفتی است که امام (ره) از آن بهرهمند است یعنی کاملاً بر مبانی تسلط دارد و نکته دوم این که ایشان می تواند با توجه به توانائی های شخصی و توانائی هایی که خداوند متعال به ایشان داده، مبتنی بر این بنیادهای معرفتی یک تحولی را ایجاد کند. این عقلانیت امر بسیار مهم و قابل توجهی است که شما در طول این مدت میبینید کسانی که حتی ممکن است خیلی آن چنان سینهچاک دین نبودند ولی این مبانی را قبول داشتند، یعنی عاشق امام (ره) و روحیه انقلابی و مسئولیتپذیری که امام (ره) داشتند، شدند؛ این نکته مهم و قابل توجهی است. لذا در این رابطه مطلبی که الان مهم است، این است که باید بدانیم آنچه از عقلانیت، معنویت، اخلاق و عدالت به عنوان سنگ های زیربنای جامعه سالم و اسلامی امام (ره) می خواستند در جامعه ایجاد کنند، نگاه کنیم که اینها را چقدر توانستهایم در جامعه ایجاد کنیم و الان در کجای کار هستیم و بعد از این چه اقداماتی باید انجام شود.
*یک مورد در هم سن و سالان شما در دوران مبارزه این بود که هم مبارزه می کردید و هم درس میخواندید بنا بر تکلیفی که امام (ره) بر دوش شما گذاشته بودند. چطور این را مدیریت میکردید؟
من به یاد دارم اولین باری که تکهای از روزنامه اطلاعات را در مدرسه خان زدند، مدرسه آیت الله بروجردی (رضوان الله علیه) که آن زمان چون مدرسه فیضیه و دارالشفا بسته بود، مرکزیت در مدرسه خان بود. طلبه های مدرسه خان که ما ان زمان جزو طلبه های این مدرسه بودیم منزل آیت الله نوری طلاب رفتند و به رگبار بسته شدند و در میدان صفائیه که قضایا را شما و همه بینندگان می دانید.
۱۹ دی قم.
بله. بعد چهلم قم در تبریز و چهلم هایی که بعداً برگزار شد. آنجا بحثی که مطرح بود این بود که تمام طلبه ها هم درس می خواندند و هم تلاش می کردند در جایگاه یک طلبه با احساس مسئولیت و دارای روحیه انقلابی کار و تلاش کنند. حالا ما که طلبه معمولی و جوانی بودیم، اما افاضلی که آن زمان بودند و جزو مدرسین بودند، اینها بزرگانی بودند که هم حوزه درس خود را داشتند و هم اطلاعیه می دادند، اعلامیه می دادند و جلساتی داشتند.
من خودم یک سال تا یک سال و نیم بود که در اول پیروزی انقلاب که شاید قدری به درس و بحثم توقف ایجاد شد، همواره در این سال همواره تلاش کردم هیچگاه رابطهام با درس و بحث قطع نشود. هیچ زمانی ارتباط من با کتاب و مباحث حقوقی و فقهی که رشته خودم است، قطع نشود و این برای امثال ما طلبه ها امر ضروری است که هیچگاه ارتباط ما قطع نشود. الان هم که در دستگاه قضائی هستیم یکی از ابزارهای مهم علم و دانش است؛ یعنی به هیچ عنوان نمیتواند رابطه این مجموعه با علم و دانش قطع شود.
*حتی شنیدم زمانی که دادستان همدان بودید در سن ۲۱ سالگی و درس های خارج که نمی رسیدید نوار را تهیه می کردید و می بردید.
بله. همینطور بود. من آخر هفته یا دو هفته یکبار که به قم می رفتم در دفتر تبلیغات یک بسته نوار می گرفتم. آن زمان مثل الان ارتباط نبود. الان رادیو معارف است. یا رابطه های دیجیتالی است و نیازی به این کارها نیست، ولی آن زمان اینطور نبود که ضمن کار کردن نباید ارتباط ما با درس و بحث قطع شود. این کار ضروری برای امثال ما است.
*و البته کار سختی است.
سخت است ولی به نظر من شدنی است، برای این که از یک طرف نمی شود رابطه را با درس قطع کرد و از سوی دیگر مسئولیت انقلابی را باید در نظر داشت. اوایل که دادستان کرج بودم وقتی خدمت مرحوم شهید قدوسی رفتم و قدری جوان بودیم و عرصه برای ما سخت شده بود و گفتیم اجازه دهید ما برگردیم به قم و شما فرمودید یک سال تا ۶ ماه بیاییم و الان بیشتر شده است. ایشان فرمودند من خدمت امام (ره) رفتم و همین حرفی که شما می زنید را به امام (ره) زدم. گفتم اجازه دهید به مدرسه حقانی قم برای درس و بحث برویم و دنبال کار خودمان برویم. امام (ره) فرمودند شما این را به من می گویید، من کجا بروم؟
*می خواندم زمان انقلاب تصمیم گرفتید به علما و آدم های موثر انقلاب که تبعید شدند، سر بزنید. با سه نفر از دوستان خود ایرانشهر خدمت حضرت آقا می روید که آن زمان ایرانشهر بودند.
ما یک سفر تبلیغی رفته بودیم. به رفسنجان رفتیم. امکانش نشد کار تبلیغی کنیم. سوم چهارم محرم بود و تصمیم گرفتیم سفر خود را از سفر تبلیغی به سفر سیاسی تبدیل کنیم تا اینکه به ایرانشهر خدمت مقام معظم رهبری رفتیم. در خیابانی که می رفتیم هنوز به منزل ایشان نرسیده بودیم که دو نفر از دوستان را دستگیر کردند و دو نفر دیگر فرار کردیم و به منزل آقای حجتی کرمانی رفتیم.
ایشان هم در آنجا تبعید بودند. در یک ساعتی که نزدیک شب بود از منزل ایشان به منزل آقا آمدیم و شب را منزل ایشان ماندیم. آقا بعد از صبحانه فرمودند که از دیشب تا صبح چند بار در خانه من آمدند تا شما دو نفر را ببرند؛ من در مقابل اینها ایشان ایستادم. بعد ایشان ما را دست فردی مورد اعتماد خودشان سپردند و از فرمودند ا زکدام راه بروید تا از شهر خارج شوید. آن سفر برای ما سفر آموزنده ای بود به ویژه شبی که منزل آقا بودیم افرادی که آنجا بودند. به یاد دارم چهره هایی همچون مرحوم شهید هاشمی نزاد بود، مرحوم آیت الله طبسی منزل ایشان بودند.
*همان شبی که شما بودید.
بله. منزل ایشان ۱۵-۱۰ نفر بودند. البته شب هم پذیرایی ایشان برای همه نان و سیبزمینی بود. آقایی که خودشان جزو فراریها از دست رژیم پهلوی بود، آن شب در منزل ایشان بود. ایشان از افراد پذیرایی میکرد، جزو انقلابی ها بود. بعد بعضی از چهره های جوان ایرانشهری بودند، حتی از اهل سنت که جزو مریدان آقا شدند. اینها جلوه های مکتب امام (ره) است. مکتب امام (ره) بزرگوار که در این دوره از آن صحبت می کنیم، به نظر من باید برای نسل نو روشن شود در مقابل مکاتب شرق و غرب، یک مکتبی ارائه شد که دارای ویژگی هایی است.
لذا اگر اجازه دهید خصوصیات و ویژگی هایی از مکتب امام (ره) بگویم تا مشخص شود که این مکتب سیاسی با مکاتب سیاسی که امروز در عالم از آن دم زده میشود، متفاوت است. اولین ویژگی سیاسی مکتب امام (ره)، اخلاص و دلدادگی به خدا و خداباوری بود. نکته دوم در مکتب سیاسی امام (ره) مردمی بودن و مردمداری است؛ واقعاً به مردم عقیده داشتند و مردم را دوست داشتند. نکته سوم در انقلاب امام (ره) مسئله توجه به معنویت و سیاست بود؛ یعنی پیوند بین سیاست و معنویت بود. در احزاب در دنیا و در مکاتب غالبا سیاست بدون معنویت را دنبال میکنند. ولی اینجا پیوند بین سیاست و معنویت است. امام (ره) پرچم سیاست توام با معنویت را بلند کردند.
*نتیجهاش همین کرونایی است که الان در قلب اروپا و آمریکا تفاوت برخورد آنها را با برخورد ما در مقابل کرونا میبینیم.
بله. دیدید که در این قضیه جمهوری اسلامی که پرچم آن به دست مقام معظم رهبری است چطور مردم را به خط کردند. نهادهای انقلاب اسلامی به خط شدند، دولت و ملت به خط شدند، برای اینکه در این امر همه حضور داشته باشند و نتیجه این امر، «موفقیت» شده است. به نظر من، تدابیر حکیمانه ایشان در این امر تاثیرگذار بود. والا مگر می شد به این راحتی درب امامزاده ها و مساجد را بست! چه برسد که حرم مطهر امام رضا (ع) بسته شود، چون مردم می دانند این کاری است که باید بشود. از هر کسی بپرسید می گویند آقا این را خبر دارند، آقا این را فرمودند و آقا خودشان می گویند باید پایبند این ضوابط بود؛ چشم! این خیلی مهم است که ایشان همه را پایبند به مقررات کردند.
یکی دیگر از ویژگی های مهم در مکتب سیاسی امام (ره) مسئله استکبارستیزی و ظلمستیزی است؛ چه استبداد داخلی و چه استعمار خارجی باشد. از دیگر ویژگی های این مکتب، مسئله توجه به دین و آموزه های دینی بود؛ یعنی بنای امام (ره) این بود که دین و اموزه های دینی بر تمام زوایای زندگی انسان معاصر، مردم مسلمان ایران حاکم شود. از ویژگی دیگر مکتب سیاسی امام (ره) مسئله توجه به عدالت اجتماعی است. از اول امام (ره) پرچم عدالت اجتماعی را برداشتند و بنای ایشان این بود که عدالت اجرا شود. این که می گوییم امامین انقلاب اسلامی، رهبری معظم انقلاب بعد از امام (ره) همین پرچم را برافراشتند و فرمودند توسعهیافتگی باید در پرتو عدالت باشد. آقا ادامهدهنده همان مکتب سیاسی امام (ره) هستند به این نحو که می فرمایند باید جامعه ما توسعه یافته شود؛ حتما باید جامعه ما توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یابد اما آن توسعه یافتگی در پرتو عدالت اجتماعی باشد.
انسان خواسته های مهمی دارد که یکی معنویت و اخلاق است. در برخی کشورهای اروپائی شاهد بودید از هم ماسک میدزدیدند. یعنی فقط توسعه اقتصادی که نماد توسعه یافتگی نیست؛ توسعه یافتگی بخشی از توسعه است. از ویژگی های مکتب امام (ره) توجه به همه محرومین عالم است. امام (ره) نه برای الان که از روز اول انقلاب، حتی قبل از پیروزی انقلاب می فرمودند مسئله فلسطین اهمیت دارد. ایشان رهبر ایران بودند ولی توجه به آزادی فلسطین جزو اولویت های امام (ره) بود و امروز هم جزو اولویت های رهبری معظم انقلاب است.
رفع مظلومیت و محرومیت از کشورهای دیگر و مردم مظلوم دنیا جزو شاخصه های مکتب سیاسی امام (ره) بود؛ کسی نگوید چرا لبنان، فلسطین، غزه؟ اینها مسئله ما است؛ «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» این جزو راهبردهای امیرالمومنین (ع) است که به بشریت در بستر بیماری میآموزد. این جزو مسائل و خصوصیات مکتب سیاسی امام (ره) است.
*خوب است نگاهی شود که وضع فلسطین و جبهه مقاومت قبل از پیروزی امام و بعد از راهبردی که امام (ره) مشخص کردند، به چه صورت بوده است.
بله. دیروز ابتکار عمل دست یا صهیونیست ها یا میزهای مذاکره و سازمان های آزادیبخش بود، ولی امروز ابتکار عمل دست مجاهدین در صحنه است. یعنی کسی که ابتکار در عمل دارد مجاهدین فلسطینی و لبنانی و بچه های مجاهد غزه و جنوب لبنان هستند؛ ابتکار عمل دست اینها است.
انتفاضه اول، دوم، سوم، چهارم و اگر این حرکت معامله قرنی که از آن دم میزنند و این طرح شکست خورده را دنبال کنند و کراخه باختری را ضمیمه سرزمین های اشغالی کنند، حتماً انتفاضه جدیدی بسیار گستردهتر از انتفاضه های قبل در منطقه به راه خواهد افتاد. خب تلاش کردند که اصل این نظام تاسیس نشود. اما کار آنها نگرفت و بالاخره تاسیس شد. بالاخره تلاش کردند در دهه دوم تثبیت نشود، ناکارامدی را در همه جا دمیدند که درست است که این نظام دینی است اما ناکارآمد است و زندگی انسان معاصر را نمی تواند اداره کند. اما معلوم شد این سخن هم بیهوده است و نظام تثبیت شد. دهه سوم تلاش کردند این نظام و پیام آن و مکتب امام (ره) توسعه نیابد، پیام به بقیه ملت ها نرسد. این کار هم موفقیتی نداشت.
الان فهمیده اند این جریان سازی که به نام مکتب امام (ره) صورت گرفت با آن شخصیت جامعی که امام (ره) داشت توقفناپذیر است. این ادامه می یابد. دیروز نگران یک حزب الله در جنوب لبنان بودند و امروز باید شاهد باشند ۶-۵ حزب الله در جاهای عالم پرچم برافراشته ای است که به نام امام حسین (ع)، به نام انقلاب اسلامی و ارزش ها پیش می رود. بحث سنی و شیعه، این اقلیم و آن اقلیم هم نیست. منطقه این آهنگ را پیدا کرده است. دلیل شهادت حاج قاسم سلیمانی این است که ایشان آن ظرفیت های عظیمی را که در کشورهای منطقه است، با منویات رهبری معظم انقلاب اسلامی از شرایط بالقوه به فعلیت رسانده و اینها پای کار آمدهاند؛ این خیلی مهم است. عینیتبخشی کار گام دوم است.
بیانیه گام دوم عبارت است از تبیین وضع موجود، که در گام دوم واقعیت ها را باید بیان کرد. دوم؛ بیان آرمان ها یعنی شرایط موجود را بیان کرده، شرایط مطلوب را تبیین کرده و تاکید به اینکه وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کنیم. این امر شدنی است که در گام دوم انقلاب اسلامی به دنبال گام اول ۴۰ ساله، یک حرکت متفاوت همراه با تحول انجام شود.
*یکی از مهم ترین مسائلی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم اشاره کردند جوانگرایی است. شما از جوان هایی بودید که در ۲۰ سالگی اولین سمتتان دادستانی کرج را داشتید که پر از ضدانقلاب و وابستگان رژیم طاغوتی بود یعنی یک مسئولیت بسیار سنگین را به شما سپردند. همان طور که امام به جوانان تکیه کردند رهبری انقلاب هم همین تاکید را دارند. نگاهی که امام به جوانان داشتند، چطور بود؟ در ۲۸ سالگی امام به شما حکمی می دهند که به مسائل قضائی مردم رسیدگی کنید. ان هم در زمانی که بزرگانی در قضائیه بودند ولی امام به جوان ۲۸ ساله اطمینان می کند و این میدان را میدهد.
همین دورانی که شما بیان می کنید، من خدمت مرحوم شهید بهشتی رفتم زمانی که دادستان کرج بودم. یک نشستی در دادگستری تهران بود، ما از کرج آمده بودیم، نکته ای مطرح بود و ایشان از کرج از من سوالی داشتند که این پرونده را چکار کردید و من گزارشی به ایشان دادم. واقعاً در آن برخورد ایشان به نحوی برخورد کردند، یعنی مواجهه من با شخصیت آیت الله دکتر بهشتی که احساس کردم همه آنچه از روحیه دادن و تشویق کردن و نسبت به اینکه ما را مورد محبت و لطف خود قرار دادند.. وقتی من از جلسه آقای بهشتی بیرون آمدم به حاکم شرع خودمان که شهید سلطانی بودند و در جریان هواپیما به شهادت رسیدند، گفتم آقای بهشتی ما را بسیار تحویل گرفتند، در حالی که گزارش ما اینقدر تحویل گرفتنی نبود ولی ایشان می خواست ما را مورد تشویق قرار دهد. جوانی آمده و با بیان خودش به ایشان گزارشی می دهد.
نگاه امام (ره) هم همین طور بود. در جلساتی که خدمت امام (ره) رسیدم، درباره برخی مسائل قضائی در آن سال هایی که در تهران بودم. البته قبل از اینکه تهران باشم خدمت ایشان نرسیده بودم. حاج احمد آقا در آن جلسات بودند، واقعاً امام (ره) همین نگاه را داشتند. اول سخنان ما را میشنیدند و بعد هم نگاه ایشان این بود که معلوم بود نسبت به ما با اینکه شاگرد شاگردان ایشان و طلبه ای جوان بودیم و خدمت ایشان گزارش می دهیم. ایشان گوش می دادند و انچنان درباره مسائل روحیه می دادند.
یک جلسه ای با برخی دوستان خدمت ایشان رفتم وقتی بیرون آمدیم احساس ما این بود که با اینکه روحیه جوان و انقلابی داشتیم، اما امام (ره) انقلابی تر از ما هستند. ما گفتیم این کارها را می کنیم و ممکن است امام (ره) بگویند اینها تندروی است. دیدیم امام (ره) خیلی گامها از ما جلوتر هستند و نه فقط تشویق کردند بلکه گفتند باید این کار را به صورت جدی دنبال کنید، نه فقط در تهران بلکه در استان های دیگر هم دنبال کنید. این معلوم بود که این نگاه را به جوانان دارند و جوانان را باور دارند. وقتی امروز می گوییم امام این انقلاب، همین پرچم توجه به جوانان را امام (ره) دیروز برافراشتند و امروز دست رهبری است و به ما تاکید میکنند که توجه به جوانان داشته باشیم. باید اعتماد به جوانان کرد. اینها دارای ظرفیت هایی هستند که هرچه اعتماد شود و میدان داده شود طبیعتاً در کار شاهد موفقیت ها و بالندگیهایی هستیم.
*این اطمینانی که امام (ره) به شما در آن زمان می کردند برخی مواقع دلهره نمیداد که این بار مسئولیت من را سنگین میکند؟
امام (ره) اطمینان داشتند و این نوعی اعتماد به نفس ایجاد می کرد. من باید یکی از شاخصه های مکتب سیاسی امام (ره) را عرض کنم که این اعتماد به نفس بود. هم اعتماد به خودشان که ظرفیتی را خداوند در وجود ایشان قرار داده است و هم اعتماد به توانائی های مردم؛ یعنی انچه رهبری معظم انقلاب امروز می فرمایند که ما می توانیم. در بیانیه گام دوم چند جا فرمودند ما می توانیم. این همان نگاه امام (ره) است.
امام (ره) حقیقتا معتقد به دست جوانان، قضات، نمایندگان مجلس و مدیران بود که می تواند کارهای بزرگی انجام شود و واقعا هم اینچنین بود. نمونه واضح آن جبهه بود. مگر در جبه امکانات و سلاح کافی را داشتیم؟ ولی بچه های جبهه، چه جهاد سازندگی که سنگرسازان بیسنگر آن روزها بودند و چه بچه های سپاه و ارتش و بسیج آن روز و نیروهای مردمی نشان دادند که میتوانیم. برخی متاسفانه دل در گروی غرب دارند و همچنان در دل آنها این نیست که می توانیم. برخی مواقع مجبور می شوند در ظاهر اینچنین جلوه کنند، چون فضای کشور فضای ما می توانیم است، آنها هم اعتراف می کنند که می توانیم، والا در خلوت خودشان می گویند مگر می توانیم این کار را انجام دهیم؟ قدرت اصلی برای کدخدا و آمریکایی ها و اروپایی ها است. در حالی که اینطور نیست. در همین قضیه کرونا نشان دادیم که ما می توانیم.
*اشاره کردید به بیانیه گام دوم و نکته ای که درباره اجرای عدالت حضرت آقا گفتند. آقا در این بیانیه اشاره به کارهایی داشتند که جمهوری اسلامی در عرصه عدالت انجام داده و کارهای بزرگی هم بوده است، اما نباید کتمان کنیم که عقب افتادگی هایی در قضیه عدالت داریم. به لحاظ این اشاره ای که حضرت آقا در گام دوم داشتهاند چه برنامه ای ریختهاید و چه کاری در این زمینه می خواهید انجام دهید؟
ما حتما موفقیت های بسیاری در حوزه های مختلف داشتهایم که این موفقیت ها در بیانیه گام دوم تبیین شده است؛ واقعیت هم گفته شده است. گام های بلندی را به لطف خداوند و به برکت اخلاص مردم و به برکت خون شهدا برداشتهایم اما به برخی از بخش هایی که مورد تاکید امام (ره) و رهبری بوده، نتوانستهایم دست یابیم. چرا؟
از جمله از مسائل مهمی که امروز مورد انتظار مردم است مثلاً استقلال اقتصادی، موضوع عدالت اجتماعی است. آن چه مورد انتظار بود با آن چه انجام شد تفاوت دارد. باید گام هایی در این رابطه برداشته شود. باید کار جهشی در این زمینه انجام شود. به نظر من در حوزه بانکداری، مالی و پولی، واردات و صادرات، مالیات، مسائل دادرسی، قانونگزاری هرجا به رهنمودهای امام و آن چه رهبری تاکید کردهاند عمل کردیم آنجا حوزه موفقیت ما بوده است. هر جایی که کاستی داریم و وضع موجود ما با وضع مطلوب تفاوت دارد، جاهایی است که به این رهنمودها کم توجه یا بیتوجه بودیم.
یک حاج قاسم سلیمانی در منطقه بود که دشمن خواست ولی نتوانست. ما خواستیم و توانستیم. چه اتفاقی افتاد؟ ظرفیت های منطقه شناسایی شد. این ظرفیت منطقه در جهت اهداف بلند انقلاب اسلامی بکار گرفته شد. امروز نه فقط جبهه مقاومت، بلکه جبهه بین المللی مقاومت علیه صهیونیست ها و استکبار جهانی تشکیل شده و ما هم در رابطه با اجرای عدالت همین مسئله را داریم. اجرای عدالت یعنی ظرفیت های کشور، داشته های کشور به عدالت بین مواردی که از مردم و بخش هایی که نیاز است، توزیع عادلانه برای همه شود. این توزیع عادلانه بسیار مهم است. این نیازمند این است که هم قانون عادلانه باشد، هم مجریان عادل باشند و هم قضا و دادرسی عادلانه باشد. این بخشی که مربوط به قضاست مربوط به ما است البته پیشانی عدالت دستگاه قضائی است، اما وقتی می گوئیم عدالت، باید همه اجزای نظام، هر کسی که به نام حکومت کار می کند برخوردار از این عدالت باشد و فرقی بین بخشدار، استاندار، فرماندار و قاضی و نماینده مجلس و وزیر و وکیل نیست.
همه اگر عادلانه حرکت کنند جامعه مزه شیرین عدالت را می چشد. این نکته مهمی است. در بخش قضائی که بخش مهمی است، ما معتقد هستیم کارهایی در این مدت انجام شده است. کارها لازم بوده اما به نظر ما کافی نیست چون ظرفیت قانون اساسی برای قوه قضائیه ظرفیت بسیار بالایی قرار داده است. انتظار این است این دستگاه به عنوان حوزه نظارت و قضاوت که حوزه نظارت آن کمتر دیده شده، اما در نظارت باید دیده شود و در حوزه قضاوت اگر قضاوت عادلانه، به موقع و احکام متناسب باشد، خیلی نقش می تواند در رابطه با اجرای عدالت داشته باشد.
ما سعی کردهایم از ابتدای مسئولیت در اینجا، آن نکات محوری که از آموزههای امام (ره) در ذهن داشتم یا خدمت ایشان بودیم و دوره ایشان را درک کردیم و شنیدیم، یا آن آموخته هایی که از رهبری داشتهایم در مدتی که مسئولیت های مختلفی داشتهایم، مسئولیتهایی بوده که مبسوطالید نبودهام، ولی الان واقعا با این اتمام حجتی که به بنده و امثال ما شده که مسئولیت سنگینی است، فکر میکنیم خداوند متعال عنایت کند این ظرفیت های بسیاری که در قوه قضائیه وجود دارد را با برنامه ریزی هایی داریم دنبال کنیم، تا شاهد این باشیم پرونده ها کمتر شده، پرونده ها به موقع رسیدگی شده و مردم احساس کنند دستگاه قضائی ملجا و پناهگاه آنها است. اگر کسی در اقصی نقاط کشور ظلم کرد، مظلوم احساس کند که اگر به این پدر مهربان به عنوان دستگاه قضائی مراجعه کند، حق او ستانده و بازگردانده می شود.
*به ظرفیت های قانون اساسی اشاره کردید که ممکن است بعضا در حوزه عدالت مغفول مانده باشد. آیا نگاه شما به آزادی های اجتماعی هم هست؟
حتما. یکی از مسائلی که مورد تاکید ماست مسئله گسترش آزادی های مشروع، گسترش عدل و آزادیهای مشروع از محورهای قانون اساسی است. ما دنبال این هستیم که این مسئله کاملا با ساز و کارهایی که در قوانین پیشبینی شده، حتی برخی از سازوکارهایی که ممکن است در قانون پیشبینی نشده باشد، ما دنبال پیشنهاد به مجلس شورای اسلامی هستیم که آن سازوکارها بتواند دقیقا هم نسبت به احقاق حقوق عامه باشد و ما هم توجه جدی در این دوره داریم و هم پیشگیری از وقوع جرم ...
*ممکن است لایحه هم بدهید؟
بله. درباره آزادی های مشروع، به معاونت حقوقی گفتم حتما در صدد تهیه لایحه باشند. یک زمانی کار سیاسی برای جمع کردن نظر این و آن و رأی است و یک زمانی، یک ماموریت اساسی است که قانون برعهده حکومت گذاشته است. به عهده قوه قضائیه گذاشته است؛ این کاری است که باید انجام شود. بخشنامه کرامت که به قضات و همکاران کردیم یک کار بخشنامه عادی نیست. این را هر ماه دنبال می کنم که تحقق یابد. یعنی کرامت انسانی در مجموعه دستگاه قضائیه باید به عنوان محوریترین نکته مورد توجه همه باشد.
*یا درباره حقوق کنسولی ...
نسبت به مسئله حقوق کنسولی اخیرا بخشنامه کردیم. حقوق شهروندی یک مسئله مهمی است که قانون برای آن داریم. این قانون باید اجرایی شود و دنبال این هستیم قوانینی که به هر دلیلی در حاشیه رفته، به متن بیاید و اجرا شود. قانون پیشگیری از وقوع جرم که ۴ سال است جلسه آن تشکیل نشده بود. جلسه را تشکیل دادیم و دوستان را گفتیم پیگیری کنند. مسئله پیشگیری از وقوع جرم یک مسئله واقعی در قوه قضائیه است. مسئله اصلاح مجرمین؛ مجرم فقط زندانی نیست. بخشی از مجرمین ممکن است زندانی نشوند. بنای قانون اساسی این است کسی که آسیبدیده اجتماعی شد، آسیب دیدگی او تبدیل به جرم شد، جرم تبدیل به مجازات و کیفر شد، باید تلاش کرد این را به عنوان آسیبدیده اجتماعی اصلاح کرد که جامعه شاهد فساد یا خلاف از ناحیه فرد نباشد. این از کارهایی است که باید صورت گیرد.
*چند وقت پیش با معاون شما آقای باقری هم گفت و گویی داشتیم حرکتی که در کرونا کردید و آزادی ۱۰۰ هزار زندانی یک الگویی برای کشورهای دیگر شد. ایشان اشاره داشتند در ایتالیا چنین الگویی را اجرا کردند. این نشات از نظریه فقهی شما می گیرد که تعداد زندانی ها را به سمت کمتر شدن پیش ببرید یا اینکه صرفا برای این دوره و برهه دیدهاید؟
اولا این هم مبنای دینی دارد و هم مبنای حقوق بشری که در متن دین و هم انقلاب اسلامی است. توجه به حقوق انسان ها و توجه به سلامت انسان ها جزو وظایف ماست. جزو مبانی است که دین به آن تاکید می کند. همواره مورد تاکید در انقلاب شکوهمند اسلامی بوده است. قرار ما در زندانی بر انتقامجویی نیست. قرار ما بر کیفر است. کیفر برای تاثیر زندان بر روحیه زندانی و اصلاح مجرم است. اصلاح مجرم بحث بسیار مهمی است. لذا تلاش زندان های ما باید این باشد که مجرمین اصلاح شوند.
با یک مشکلی مواجه شدیم. در این مشکل جز افرادی که امکان نبود بروند، یا وثیقه مناسب نداشتند یا اتهام آنها در حدی نبود که بروند، افراد دیگر را تلاش کردیم تا بشود مرخصی بروند؛ بیش از ۱۲۰ هزار نفر مرحصی رفتند. این در دنیا بی نظیر است. این کار نشات گرفته از مبانی انقلاب اسلامی ماست. برخلاف آنچه برخی گفتند اینها مرتکب جرائمی شدهاند، اینهایی که بیرون رفتند، آمار و ارقام هم داریم که جز چند مورد که در برخی استان ها گزارش شده، این طور نبوده که مرتکب چرم شوند. یعنی در هر کشور دیگری بود ممکن بود کشور بلرزد ولی در کشور ما این کار انجام شد و به قول شما این قضیه موجب شد کشورهای دیگر هم الگو بگیرند. وقتی رفتار حقوق انسانی، نه که حقوق بشر را شما به ما یاد دهید، ما در متن دین خود حقوق بشر داریم.
*من دو خاطره از شما خواندم برایم جالب بود. آنهم در عنفوان جوانیتان قاطعانه ایستادید. یکی تماس رئیس جمهور وقت بنی صدر برای یک زندانی که در کرج زندانی شده بود و شما قاطعانه به رئیس دفتر ایشان جواب دادید. یکی هم در مورد آقای خلخالی بود که گلایه ایشان را نزد شهید قدوسی کردید. البته خودتان برخورد قاطع و انقلابی انجام دادید.
من به عنوان دادستان کرج معتقد بودم باید کسی در کار من دخالت نکند، البته من هم در کار کسی دخالت نمیکردم. در حوزه قضائیه من کاری کند. آن زمان تماسی گرفته شد و گفتند آقای رئیس جمهور این نظر را دارند. گفتم اینجا من دادستان هستم، کاری که مطابق با مبانی باشد انجام می دهم و کاری که مطابق با مبانی نباشد انجام نمی دهم ولو ایشان بگویند. گفتند رئیس جمهور می گوید؛ گفتم ایشان در حوزه خودشان می توانند دخالت کنند، در حوزه من حق دخالت ندارند.
در مورد موضوع آقای خلخالی هم همین مطرح بود. افرادی آنجا بودند که به نام ایشان اقداماتی می کردند که این کار در حوزه دادستانی بود. من نزد آقای قدوسی آمدم و گفتم در حوزه من کارهایی می کنند. من بنا دارم جلوی ایشان را بگیرم. ایشان گفتند در شهرستان های دیگر هم افرادی که با ایشان کار می کنند اقداماتی می کنند که آن کارها در شأن دادستان است. من گفتم در کرج می توانم اینها را جمع کنم. خدا رحمت کند آقای خلخالی با من تماس گرفت و گفت میدانید چه کار کردید؟ گفتم بله می دانم چه کار کردم، من اینجا دادستان کرج هستم. گفت: بالاتر از شما هم نمی تواند کار ما را محدود کند. گفتم شما تماس بگیرید و بگویید من را از اینجا بردارند، مسئله من حل است ولی من تا روزی که اینجا هستم اجازه نخواهم داد کسی این کار را انجام دهد. گفتند این امر در جاهای دیگر کشور هست. گفتم همه جای کشور باشد، اینجا قانون مشخص است و اینجا جایی است که من مسئولیت آن را دارم. این کار در کرج انجام شد. به آقای قدوسی هم گفتم و ایشان گفند خوب کاری کردید! خودتان ابتکاری کردید که آنجا انجام شد.
*دو فرمان داشتیم که یکی فرمان ۸ ماده ای حضرت امام (ره) بود که می توانید درباره آن صحبت کنید. یکی هم فرمان مقام معظم رهبری درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی بود. این دو در دو برهه مختلف، اثرات ویژه ای از خود برجای گذاشت.
فرمان ۸ ماده ای امام (ره) به نظر من، همین الان هم آن مبانی برای حفظ حقوق فردی و جمعی و حیثیت افراد، عدم مداخله در زندگی خصوصی افراد همواره پابرجا است. در فرمان ۸ ماده ای مقام معظم رهبری که در سال ۸۰ داده شد من سازمان بازرسی کل کشور بودم و سه سال بعد از آن که تا سال ۸۳ بودم، هر سال نمایشگاه تشکیل دادم که به عنوان نمایشگاه مبارزه با فساد. تمام دستگاه های اداری کشور را به تصویر کشیدم. ابتدا که می خواستم نمایشگاه تشکیل دهم برخی می گفتند مگر اینجا کارخانه است. چه چیزی را می خواهید نمایشگاه دهید! من گفتم من نمایش میدهم و شما بیایید و ببینید. برخی از کسانی که ما را منع می کردند بعداً نوشتند یا فیلم این موجود است که فکر نمی کردیم این گونه شود که یک وزارتخانه یا سازمان، آسیب هایش را تصویر کنیم.
*مرحوم آیت الله هاشمی در یکی از همین نمایشگاه ها آمد و گفتند ایکاش زودتر این انجام می شد.
بله؛ یا یکی از آقایان سیاسیون که انتظار نداشت گفت من تاکنون فکر می کردم بازرسی زهر است؛ امروز می فهمم بازرسی پادزهر است. یکی از آقایانی که آن روز جزو کارکنان بازرسی بود یک صفحه نوشت که من خودم این کاره هستم ولی ابتدا به فلانی گفتم چه چیزی را می خواهید بازرسی کنید ولی وقتی نمایشگاه گذاشتیم ایشان وقت گذاشت. سه ساعت وقت گذاشته بود و تمام بخش ها را دیده بود. گفته بود این جلوه ای است که می تواند تمام آسیب های اداری کشور را به نمایش بگذارد.
منتهی برخی ساختارهای فسادزا را آن زمان اعلام کردیم، اگر همان زمان اصلاح می شد شاهد این میزان مشکل نبودیم. مثال می زنم. آن زمان پرونده ای برای فاضل خداداد مطرح بود. مسئله ۱۲۳ میلیارد تومان در بانک صادرات بود و پرونده در قوه قضائیه رسیدگی شد. آن زمان این پرونده را دنبال کردیم. بعد از سال ها ۱۲۳ میلیارد، ۵۰۰ میلیارد و بعد سه هزار میلیارد و بعد عددها بیشتر می شود. عدد بیشتر شده، متهمین هم فرق کردهاند، ولی جنس آنها یکی است. از همانجا که سال ۷۴ و ۷۵ گزیده شدیم باز هم گزیده می شویم. نظام بانکداری ما باید اصلاح شود.
معتقد هستم پیام ۸ ماده ای رهبری در سال ۸۰ همواره به عنوان سند است و منشور قابل اجرا برای قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه است. یعنی قوه مقننه اگر می خواهد مبارزه با فساد اقتصادی کند، منشور همین پیام ۸ ماده ای رهبری است. بنده هم بخواهم دنبال کنم پیام جامعی است و همه چیز در آن وجود دارد. همه موارد کامل در آن دیده شده است. کاملا دیده شده که یک؛ ساختارهای فسادزا اصلاح شود. دو؛ مقرراتی که منافذ برای فساد ایجاد کرده، قانونگزاران اصلاح کنند. سه؛ به مجرمان و مفسدین اقتصادی هم رسیدگی عادلانه و قاطع شود. اخیرا به دوستان گفتم شاید چندمین بار است که مسئولیت دارم آقا بحث مبارزه با قاچاق کالا را مطرح می کنند. مبارزه با قاچاق سازمانیافته در این کشور با این گزارشی که اخیرا مجلس اعلام کرده است، امکانپذیر نیست؟ حتما امکانپذیر ایت. یک ما می توانیم اینجا است. برای صنعتگر می شود صنعتگر، برای نوآور در حوزه فناوری، نوآوری حوزه فناوری می شود و برای ما مبارزه با قاچاق کالا می شود. اصلاح نظام مالیاتی و اصلاح نظام پولی و مالی کشور می شود. هر چه این قضیه با تاخیر مواجه شود، با نگاه های دیگر و متناسب با انقلاب نباشد ما عقب می افتیم. باید مشکلات داخل کشور اینجا حل شود. من عمیقا به این فرمایش رهبری اعتقاد دارم که هیچ مشکلی در کشور نیست، الا راه حل آن در درون کشور وجود دارد.
*در بحث قضائی به عنوان کسی که از ابتدای شروع دستگاه قضا در جمهوری اسلامی حضور داشتید، آن راهکارهایی که امام (ره) دادند و نکات ویژه ای که لحاظ داشتند، مثلا یکی تشکیل دادگاه ویژه روحانیت بود که چگونه با فرمان امام تشکیل شد، نکات دیگری وجود دارد که قابل بیان باشد؟
حضرت امام (ره) نسبت به برخورد قاطع با مجرمان تاکید داشتند. امروز هم نگاه رهبری همین است. نگاه ایشان این است که مسائلی که بخواهد جامعه را تهدید کند و در حوزه مسائل اقتصادی اخلال ایجاد کند، اخلال در نظام ارزی و پولی، اخلال در نظام توزیع و یا تولید داشته باشد، در جامعه به هیچ وجه پذیرفته نیست. البته من باز هم اشاره کنم؛ این تکرار است اما از آن تکرارهای مفید است، که اخلالگران اقتصادی را می شناسیم، معرفی به ما می کنند پیگیری می کنیم و کیفر میکنیم اما این تمام قضیه نیست.
حتما باید کاری کرد زمینه از اخلالگران گرفته شود. کسی که جرمی را مرتکب می شود، انگیزه جرم، ابزار جرم و بسترها و زمینه های ارتکاب جرم وجود دارد. اگر کسی تصمیم بگیرد از بانک دزدی کند ولی وقتی ساختارها در بانک طوری تنظیم شده که امکان دستبرد او وجود ندارد، انگیزه جرم دارد اما زمینه ارتکاب جرم نیست. باید زمینه های وقوع جرم را در جامعه از بین ببریم. این همان نظاماتی است که بارها تاکید کردم باید دولت اصلاح کند. اما در ارتباط با مسائل اجتماعی همواره دنبال این هستیم تا بشود کار به دستگاه قضائی کشیده نشود. آخرین دوا دستگاه قضائی است. دستگاه قضائی اولین راه حل نیست. دستگاه قضائی آخرین راه حل است. اولین راه حل این است که دستگاه ها باید کار خود را نجام دهند. در این دوره بنای ما این است که مطالبه کنیم از سازمان هایی که کار خود را در زمان درست انجام نمی دهند.
*یکی دیگر از سوالاتی که از محضر شما داشتم، در مورد موضوع منافقین و سال ۶۷ بود. تاکیداتی که امام (ره) در این امر داشتند. خاطرات ویژه ای هم آیت الله مقتدایی از این دوران بیان کردند. از صحبت های شما می خواندم که اگر دستور به موقع امام (ره) نبو،د چه فجایعی ممکن بود اتفاق افتد. در این زمینه هم توضیح می فرمائید.
جوانان امروز منافقین را نمی شناسند، چون قدری اتوکشیده شدند.
خیلی هم معرفی نشدند.
در اروپا اتوکشیده شدند؛ اینها داعشی های سال ۶۰ بودند. همان خونریزی ها، پوست از سر مردم کندن ها، در سفره افطار مردم همه را به رگبار بستن، کاسب را در دکان زدن، روحانی را در خیابان زدن، استاد دانشگاه را در دانشگاه زدن، ۱۷ هزار نفر را منافقین شهید کردند. رئیس جمهور را کشتند، نخست وزیر را کشتند، رئیس دیوان عالی کشور را کشتند، ۷۲ تن از یاران امام (ره) در حزب جمهوری را کشتند. آنچه جنایت در این کشور از انها برآمد از انفجار، کشتن، ویران کردن انجام دادند. ۱۷ هزار نفر را شهید کردند که مسئله روشنی است. متاسفانه یک سوال جدی این است چطور تروریستهایی که تا دیروز هم از ناحیه اروپائی ها و هم از ناحیه امریکایی ها در لیست سیاه بودند، بخاطر زد و بندهای سیاسی اینها را از لیست سیاه درآوردند و الان با اینها همکاری می کنند و به اینها پناه دادند؟!
ما جریان منافقین را بشناسیم. امام (ره) اینها را خوب شناختند که این داعشی های آن روز بودند. داعشی مثال می زنم چون به ذهن نزدیکتر است، تا بگوییم منافقین چطور سر ۵-۴ نفر از بچه های کمیته را پوست کندند، زنده زنده برخی را به گور کردند. جنایت های هولناکی در کشور مرتکب شدند. اسناد این وجود دارد، هم خارجی ها در اسناد خودشان دارند؛ قضیه روشن است. اینها را نباید مجال داد. امام (ره) تا زمانی که به قول خودشان کوچکترین احتمالی می دادند که بازگشت کنند و به دامن ملت بازگردند نسبت به آنها لطف داشتند. قهرمان مبارزه با نفاق امام (ره) بزرگوار هستند و کسانی همانند شهید لاجوردی که به خوبی جریان نفاق را شناخت، کسانی همانند شهید کچوئی و بسیاری از این عزیزان که جریان نفاق را خوب شناختند.
در جریان فتنه لبنان اینها رسما برای اسرائیلی ها و سازمان های جاسوسی اسرائیل کار می کردند؛ بدترین و زشتترین کارها را علیه ملت ایران مرتکب شدند. اینها کسانی هستند که به هیچ وجه امام (ره) نباید به اینها مجال می دادند و امام (ره) آنها را خوب شناختند و در واقع آنچه می توان در تحلیل مقام امام (ره) بیان کرد این است که جریان نفاق را و پلیدی نفاق را خوب شناختند و خوب در این رابطه عمل کردند. عزیزان بسیاری که در این رابطه چه در سپاه، چه در کمیته ها، چه در دادگاه های انقلاب، چه در بخش های مختلف انصافا آنچه درباره مبارزه با منافقین انجام دادند، در رابطه با ایجاد امنیت برای مردم و جامعه بود.
* به تقریبا ۳۱ سال پیش در این ایام شما را ببرم که دل ها برای این میتپید که وضعیت امام (ره) را در جماران بدانند. شما چه حسی داشتید؟
ساعت ۸ یا ۸:۳۰ شب بود که آقای محمد علی انصاری به من زنگ زدند. آن زمان من دادستانی بودم. ایشان فرمودند حال امام (ره) ناجور است. اول اینطور شروع کردند ولی از بیان ایشان فهمیدم و این ناباورانه بود. شاید هیچ وقت پشت تلفن برای آن حالت پیش نیامده است. سه مقطع برای من خیلی مقاطع خاصی از جهت حزن بود. یکی حاکم شرع ما مرحوم سلطانی که ترور شد و به شهادت رسید و برای ما سخت بود. یکی شهادت آقای بهشتی چون درباره مظلومیت آقای بهشتی امام (ره) صحبت کردند که شاید ۴۰-۳۰ روز در شهادت آقای بهشتی محزون بودم. درباره امام (ره) هم فوق العاده بود. بالاترین درجه درباره امام (ره) بود. آن زمانی که آقای محمدعلی انصاری به من زنگ زدند و فرمودند وضعیت این طور شد ساعت ۹-۸ شب بود و کارهایی باید پیگیری می شد و مواردی را باید انجام می دادم و پیگیری می کردم.
روز اول صبح فردا که اعلام شد رحلت امام (ره) بزرگوار و روز بعد تشییع جنازه و حضور در نماز بر ایشان، هیچ زمانی باور نمی کردیم. باور واقعی تا مدت ها نمیشد که جامعه ما بدون امام (ره) زندگی کند.
*آن ایام فکر می کردید حضرت آقا انتخاب شوند؟
من اصلاً نمی دانستم چه میخواهند بکنند. برای ما روشن نبود که خبرگان چه می کند و بعد از امام (ره) چه شرایطی ایجاد می شود. نکته مهم، آن خط امام (ره) است. امروز معتقد هستم هیچ کسی برتر و بهتر و عمیقتر از رهبری، مفسر خط امام (ره) نیست. بهترین مفسر خط امام (ره)، رهبری است. همه نکاتی که به عنوان مکتب سیاسی امام (ره) گفتم، عینا در بیانیه گام دوم جلوه دارد. همه در سیره و سلوک رهبری جلوه دارد. امروز کسی که در عمل و اجرا بخواهد ولایی باشد، کسی است که خط امام (ره) را در عمل اجرا کند.
استکبارستیزی جزو متن خط امام (ره) است. مگر کسی می تواند استکبارستیز نباشد و بگوید من خط امامی هستم، کسی می تواند به رای مردم احترام نگذارد و بعد بگوید من خط امامی هستم؟ امام (ره) به رای مردم احترام می گذاشت. امام (ره) می فرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. کسی می تواند پشتیبان ولایت فقیه نباشد و بگوید خط امامی هستم. خط امام (ره) خط روشن و نورانی است، خط تاریکی نیست که من بگویم خط امام (ره) چیست؟ خط امام (ره) روشن است. هم در حمایت از ولایت فقیه و هم در حمایت از مردم و رای مردم و در مبارزه با ظلم و استکبار و در توجه به محرومین و مستضعفین!
*از جمله افرادی بودید که از آغاز درس خارج حضرت آقا شرکت داشتهاید. ویژگی هایی که در درس و تدریس دارند ...
آقا بعد از رهبری، اولین بحثی که شروع کردند بحث جهاد بود. من توفیق شرکت در درس ایشان را داشتم و استفاده می کردم و سال ها استضائه از درس ایشان می کردم. یکی از ویژگی های درس ایشان استظهارات ایشان است. استظهارات ایشان بسیار قوی است. یعنی مجتهد و فقیه از نکات مهمی که دارد از مبانی یعنی از آیات قرآن، روایات، سنت بتواند برداشت های دقیق و نوینی داشته باشد. همان مبانی است اما یک برداشت های بسیار نو و دقیق داشته باشد و این در درس ایشان کاملاً روشن بوده است. مسئله استظهارات از ویژگی های درسی ایشان است. نکته دیگر در درس، توجه ایشان به رجال بود. شناخت رجال حدیث یکی از کارهای فنی حدیثشناسی است. بالاخره برای شناخت آیات قرآن به روایات باید استناد کنیم. روایاتی که از وجود مقدس پیغمبر و ائمه بیان شده است. اینکه این روایت قابل استناد است یا خیر، شناخت رجالش خیلی مهم است. در رجال، ایشان واقعا قوی هستند. هر کسی مدتی درس ایشان برود کاملا می فهمد. یکی از ابزارهای مهمی که در فقاهت بسیار می تواند تاثیر داشته باشد کاری است که فقیه مهارت می دهد؛ یعنی یک فقیه ماهر کسی است که به رجال مسلط باشد. این از ویژگی ایشان بود که به رجال کاملا تسلط دارند.
نکته سوم این که برخلاف ان چه برخی اوایل تصور می کردند به برخی ابواب فقهی تسلط دارند، ما در حین درس برداشت ما این بود که ایشان به تمام ابواب فقه تسلط دارند، نه اینکه به چند باب یا چند بحث تسلط دارند. کسی است که تمام مبانی را در دست دارند و به تمام ابواب تسلط دارند و این هم از نکاتی بود که کسی مدتی درس ایشان می رفت می فهمید تسلط ایشان به ابواب مختلف فقه زیاد است.
*شما جدای از این که موفق در تحصیلات حوزوی بودید در تحصیلات دانشگاهی هم همواره شاگرد اول بودید. درست است؟
نه، شاگرد اول نبودم ولی جزو کسانی بودیم که سعی می کردیم عقب نمانیم. در کنکور دکترا که شرکت کردیم چون ما را می شناسند و قیافه ما مشهور است، وارد سالن که شدم برخی فکر کردند برای بازدید آمدهام، جلوی پای من بلند می شدند. دیدند آخر سالن نشستیم و شروع به نوشتن کردیم. همه عقب نگاه کردند و تعجب کردند و فهمیدند مانند دیگران در امتحان عمومی شرکت کردیم.
*شما از سال ۸۰ هم درس خارج تدریس می کنید. مدتی است متوقف کردهاید؟
الان تمام هم و غم ما قوه قضائیه است. یعنی درس و بحث من قوه قضائیه شده است. دو مقطع یک فاصله ای ایجاد شد که یکی، مقطع اول انقلاب که یک سال، یک سال و نیم که آن زمان داشت و مقطع دوم از روزی که به قوه قضائیه امدم. تقریبا یک سالی است البته کرونا هم به آن اضافه شد که این مقطع را توفیق پیدا نکردم. ان شاالله بعد از این خداوند توفیق دهد بتوان بیشتر ...
*البته به گفته خودتان نباید قطع کنید.
ان شالله.
*خیلیها معتقد هستند عمود خیمه جمهوری اسلامی ولایت فقیه است. توانسته حتی آدم های خارجی که نظام را رصد می کنند، با تکیه بر ولایت فقیه توانستیم خیلی از بحران ها را بگذرانیم. از زبان شما شنیدنی است که کجاها بود اگر ولایت فقیه نبود ما می ماندیم؟
امروز ما واقعا آنچه از عزت و افتخار و اقتدار نظام ما دارد بدون تردید یکی از علت های مهم و اساسی آن مسئله ولایت فقیه است. دشمنی های بسیاری که از روز اول انقلاب با کشور ما شده، امروز رمز ماندگاری کشور را باید در امام (ره) و رهبری دید. بعد از این هم همین طور است.
در منطقه هم روزی که داعش حمله کرد خیلی ها ترسیدند خصوصاً با جنایت هایی که انجام می دادند؛ چون دست ساخته صهیونیست ها بودند و با درس های آنها کار را دنبال می کردند. رهبری به همه اعتماد دادند که کار را پیش ببرید و پیروز هستید. در جنگ تحمیلی امام بعد از اینکه صدام ۳۱ شهریور ۵۹ فرودگاه مهرآباد را زد بسیاری از نقاط غرب و جنوب را اشغال کرد، امام (ره) فرمود بایستید و با ایستادگی حصر ابادان باید شکسته شود. بعد با اقتدار نیروهای مسلح را در میدان نگه داشتند و پیروزی و افتخار نصیب شد. در جریان نفاق و بنی صدر چالش های بسیاری کشور ما داشت. در این فراز و فرودها جریان بنی صدر و جریان نفاق و جریان های مختلفی که در کشور پیش آمده، هر سال با فتنه ها و توطئه هایی مواجه بودهایم.
فتنه ۸۸ مسئله کمی در این کشور نبود. ابعاد فتنه ۸۸ امریکایی ها اروپائی ها سوار بر موج شدند و در میدان آمدند و گفتند در سفارتخانه ها باز است و هر کسی می خواهد پناهنده شود. هم مالی و هم رسانه ای از جریان فتنه حمایت کردند. ولی آنکه کشور را نجات داد، بدون تردید نقش ولی فقیه نقش اول است. در همه فتنه ها و سختی ها اینچنین است.
در همین قضیه اخیر که کرونا است یکی از جهاتی که باید امروز مورد توجه قرار گیرد که نقش رهبری در دل دادن به مردم و تحمل این وضعیت، ایجاد ظرفیت برای تحمل این مشکلات، حضور مردم برای تولید کالای مورد نیاز پزشکی و درمانی، بسیاری از مسائل که مهمترین آن نقش روحی و معنوی و ظرفیت ایجاد کردن برای کشور بود. جز از رهبری این کار از کسی برنمی آمد؛ واقعا این طور است. دلیلش این است که کشورهای دیگر به شدت بهم ریخته است. احزاب و مدعیان همه کشورها، از کشورهای همسایه تا همه عالم، این است که به شدت بهم ریخته است.
نقش اول در کشور ما در همه مسائل نقش رهبری است. هم دشمنان اهمیت این بخش را فهمیدهاند و تضعیف می کنند و به دنبال اهداف پلید خودشان هستند و هم دوستان فهمیدهاند که امروز با هر سلیقه سیاسی فهمیدهاند که جایگاه رهبری جایگاهی است که می تواند کشور را در همه سختی ها به پیش ببرد و به نقاط هدفی و آرمانی کشور را نزدیک کند، باید مورد توجه همه باشد.
ان شاالله خداوند سایه مقام معظم رهبری را بر سر ما مستدام بدارد. ما هم به عنوان سربازان ایشان در کسوت قضائی، اداری، سازمانی، در مجلس، در دولت و هر جایی که هستیم توفیق یابیم وظیفه خود را بشناسیم و به وظیفه خود عمل کنیم.
*دو سه بار به شهید بزرگوار شهید قاسم سلیمانی اشاره کردید، متن وصیت نامه ایشان در فرازی خیلی توجهات را جلب کرد. آنجا که خطاب به خیلی از مراجع دارند که به معنای واقعی حمایت کنید و پشتیبان رهبری باشید. فکر می کنید چه در ذهن حاج قاسم می گذشت که چنین جمله ای را با این جهتگیری نوشتند؟
امروز این انگیزه ای که در منطقه برای دفاع از جریان مقاومت ایجاد شده، فقط با عشق به رهبری اتفاق افتاده است. من در جمع اینها در سوریه رفتم. اینها نیروهای حزب اللهی متدین عاشق آقا هستند که اسم آقا را می بردند اشک می ریختند. من دیدم این بچه ها را. این جریان راهپیمائی اربعین دیدنی است. سال ها این راهپیمائی را رفتهاید. من این سال هایی که اربعین رفتم غوغایی است. آنجا کار ایرانی و عراقی و حجازی نیست، یعنی جبهه بین المللی مقاومت را می توانید در آنجا ببینید.
همه مسئله این است که بسیاری از این اربعینی ها، کربلای خود را هدیه به آقا کردند. کسی به اینها گفته این کار را کنید؟ این رابطه را بسیاری درک نمی کنند. فکر می کنند رابطه بین روسای کشورها و مردم است، یک رابطه سیاسی است. رابطه ای که آقا امروز با ملت ها دارند که امروز حاج قاسم همه آنها را به خط کرده و امروز چبهه مقاومت در منطقه تشکیل شده و ترامپ و اذنابش این تصور را داشتند که با رفتن حاج قاسم این قضایا متوقف شود که متوقف نخواهد شد. شیخ نمر را در سعودی زدند و فکر کردند انقلاب آنجا در حجاز دچار وقفه شود، آقای شیخ زکزاکی را دچار آسیب کردند و خانواده او را از هم پاشاندند و ۵ فرزند او را شهید کردند و فکر کردند مسئله نیجریه تمام است؛ اصلاً اینطور نیست. قضیه یمن با شکم گرسنه نزدیک به ۶ سال ایستادگی در مقابل سعودی ها که همان یمن سابق است، چه تغییری ایجاد شده است؟ اینها همان نقش عظیم رهبری است. در غزه، غزه ای ها هستند. در فلسطین، فلسطینی ها هستند. دنبال ایرانی نگردند. فقط مردم انجا به برکت این انقلاب بیدار شدند.
*اگر ناگفته یا خاطره ای دارید بفرمائید.
من خاطره ای از آقا درباره قضیه قوه قضائیه بگویم. من آستان قدس بودم که برای من سخت بود از خدمت حضرت امام رضا (ع) بیایم. با یک حالتی به ایشان عرض کردم برای من سخت است. ایشان فرمودند من می دانم کراهت در پذیرفتن این مسئولیت دارید، البته به دلیل اینکه خادم حضرت رضا (ع) بودم، اما شما بدان که در این قضیه خیر دنیا و آخرت است. چیزی که خودتان نمی خواهید اما این مسئولیت را می پذیرید.
این جمله ای که ایشان بیان کرد احساس کردم خواست و ماموریتی که به من به عنوان سرباز محول شده، در آن خیر و برکتی است که همواره در کار خودم می بینم. دلیل هم اخلاص خود ایشان است. امیدوارم که خداوند توفیق دهد بتوانیم قضایی که در تراز قضای انقلاب اسلامی باشد، در تراز قضایی که امیرالمومنین فرمودند باشد، بتوانیم دستگاه قضائی را نزدیکتر کنیم به آنچه مورد توقع است.
*خیلی لطف کردید. برای شما آرزوی توفیق می کنم. مردم به شما و قوه قضائیه امید بستهاند.
شما و مردم دعا کنید که ما شرمنده خدا و پیغمبر و خون شهدا و رهبری معظم نشویم و آنچه برعهده داریم را درست بشناسیم و به درستی انجام دهیم.