سرویس جهان حلقه وصل - با وجود درخواست های مکرر سازمان ملل متحد و سازمان های بین المللی کمک رسان از طرف های درگیر در لیبی جهت توقف درگیری ها حداقل در زمان شیوع ویروس کرونا، اما نبردها همچون گذشته در لیبی و درحال حاضر در غرب «طرابلس»، پایتخت این کشور با شدت ادامه دارد.
درگیری ها در لیبی بین دو گروه اصلی جریان دارد و رقابت آنها باعث افزایش دخالت های بین المللی و ادامه ارسال و ورود سلاح و تجهیزات نظامی به این کشور شده است. در یک طرف این تقابل «دولت وفاق ملی» لیبی با مرکزیت طرابلس به ریاست «فایز السراج» قرار دارد که از سوی سازمان ملل و جامعه بین المللی به رسمیت شناخته می شود، درحالی که طرف دیگر میدان را «خلیفه حفتر»، ژنرال بازنشسته ارتش لیبی که بر مناطق شرقی لیبی سیطره دارد و شهر «بنغازی» را مرکز فعالیت های خود قرار داده، به خود اختصاص می دهد و علی رغم شکست های متوالی در جبهه های مختلف لیبی به نظر می رسد، همچنان بر محقق ساختن مطالبات سیاسی خود یعنی سیطره بر لیبی تاکید دارد.
این پافشاری، موجب شده تا حفتر ۶۷ ساله حتی آماده همکاری و همپیمانی با شیطان نیز باشد، لذا نباید تعجب کرد که هر روز گزارش افشاگرانه و خبر محرمانه جدیدی درباره رابطه او با رژیم صهیونیستی منتشر شود که نه تنها از رابطه حفتر و صهیونیست ها پرده برمی دارد، بلکه چشم داشت ها و اطماع بی پایان رژیم صهیونیستی در لیبی را برملا می کند.
** پیشینه حفتر: از تابعیت آمریکایی تا همکاری با سیانگاهی به سوابق ژنرل حفتر ۶۷ ساله نشان می دهد که وی علاوه بر تابعیت آمریکایی، روابط بسیار نزدیک و دیرینه ای با سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا موسوم به «سیا» دارد و همین پاسخ بسیاری از سوالات درباره حمایت آمریکا از وی، اهداف وی در لیبی و حامیان منطقه ای و بین المللی اش را دارد.
اما این پایان ماجرا نبود، بلکه مقدمه ای بر افشاگرهای دیگری بود که بسیاری را در بهت و حیرت فرو برد ... «حفتر با موساد در ارتباط است» ... این توییت «یوسی میلمن»، تحلیلگر مسائل اطلاعاتی و امنیتی روزنامه صهیونیستی «معاریو» در هفتم ماه مه سال گذشته میلادی بود که انتشار آن موجی از واکنش ها و بحث و جدل ها را در پی داشت، درحالی که سرنوشت بحران لیبی در پرده ای از ابهام قرار داشت.
اما واقعیت امر این بود که همکاری و حمایت رژیم صهیونیستی از ژنرال حفتر یا دستکم هماهنگی بین دو طرف به خیلی قبل تر از توییت یوسی میلمن باز می گشت.
ژوئیه سال گذشته گزارش های رسانه ای به نقل از منابع نزدیک به حفتر افشا کردند که وی ژوئن سال ۲۰۱۸ دیدارهای طولانی و متعددی با افسران رژیم صهیونیستی در «امان» پایتخت اردن داشته است.
این منابع تصریح کردند که موضوع مورد بحث و گفتگو در این دیدارها «افزایش هماهنگی های امنیتی بین حفتر و رژیم صهیونیستی» بود تا در ادامه رسانه های غربی از کمک های چندین باره اطلاعاتی و چه بسا نظامی تل آویو به حفتر طی سال های گذشته خبر دهند.
به گفته این منابع، ژنرال حفتر در این دیدارها از طرف های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی خواستار افزایش حضور خود در جنوب لیبی شده بود تا سدی در برابر چشم داشت ها و اطماع فرانسه و ایتالیا باشند که سودای سیطره بر بخش هایی از لیبی را در سر می پروراندند که با موافقت طرف های اسرائیلی مواجه شد و آنها قول دادند که مراکز و پایگاه های امنی را برای فعالیت حفتر در لیبی به ویژه حوالی «سبها» دایر کنند که در مرکز صحرای لیبی واقع شده است.
در ادامه این منابع یادآور شدند که حفتر از طریق کانال های متعدد با رژیم صهیونیستی در ارتباط بود و در این میان یکی از بارزترین و مهمترین کانال ارتباطی وی صهیونیستی به نام «آری بن مناشی»، مشاور اطلاعاتی و امنیتی پیشین سازمان اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی موسوم به «موساد» بود.
در این زمینه همچنین می توان به «اورین حزا»، از سیاستمداران و اعضای برجسته حزب «لیکود» اشاره کرد که لیبیایی الاصل بود و این رابطه همچنان اما به واسطه یکی از افسران سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی به نام «موشه» از طرف حزا و یک بازرگان لیبیایی به نام «حسونه تاتاناکی» از طرف حفتر ادامه دارد.
در ادامه این افشاگری ها ژوئیه گذشته، وبگاه آمریکایی «کنسرتیوم نیوز» مقاله ای از «جورجیو کاویرو»، مدیر اجرایی مرکز مطالعات «گلف استایت انالیتکس» منتشر کرد که در آن توضیح داده شده بود که رژیم صهیونیستی چگونه در کنار برخی از بازیگران منطقه خاورمیانه از خلیفه حفتر حمایت می کند.
کاویرو گفته بود که رژیم صهیونیستی در کنار مصر و امارات متحده عربی از مهمترین حامیان منطقه ای، حفتر در لیبی است که وی را تنها جایگزین مناسب برای جماعت «اخوان المسلمین» لیبی و دیگر گروه های اسلامگرای فعال در این کشور، به ویژه در عرصه جنگ داخلی لیبی می داند.
نویسنده در بخشی از مقاله خود به این نکته اشاره کرده بود که همکاری بین حفتر و رژیم صهیونیستی اگر نگوییم پیشتر از آن؛ از سال ۲۰۱۵ میلادی و با وساطت امارات آغاز شد و توجه رژیم صهیونیستی به لیبی به پس از سرنگونی رژیم سرهنگ قذافی در این کشور باز می گردد، اما هدف اصلی تل آویو نه کشور لیبی که «شبه جزیره سینا» در مصر است و به همین منظور جهت تحقق اهداف خود در این منطقه، با گروه های مسلح مختلف فعال در لیبی و سینا ارتباط برقرار کرده است.
وی افشا کرد، طی دو سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی هم زمان با اقدام رژیم صهیونیستی در تجهیز نیروهای حفتر به تفنگ های تک تیرانداز و تجهیزات دید در شب، ژنرال حفتر دیدارهای سری و محرمانه ای با مزدوران و نمایندگان موساد در اردن داشته است.
** پل هوایی ارتباطی قاتلدر ادامه افشاگری های صورت گرفته و هم زمان با حمله حفتر به طرابلس، پایتخت لیبی در آوریل گذشته، شبکه قطری «الجزیره» تصاویری هوایی و اطلاعاتی از پرواز هواپیماهای نظامی در لیبی به دست می آورد که نشان می دهد، نیروهای حفتر از دو فروند هواپیمای ترابری و پشتیبانی لجستیکی «ایلیوشین ۷۶» کمک گرفته بودند که پروازهای منظم اما مخفیانه و تا جای ممکن ناشناس بین مصر و اسرائیل و اردن و لیبی انجام می داد.
یکی از عکس های هوایی گرفته شده در ۱۳ آوریل سال گذشته، یکی از هواپیماهای فوق الذکر را در پایگاه هوایی «الخادم» در شرق بنعازی نشان می دهد که مورد استفاده نظامیان اماراتی است و پیگرد پروازهای آن، نشان داد که پیش از فرود آمدن در لیبی به طور منظم بین مصر و اسرائیل و اردن در تردد بوده است.
عکس های دیگر نیز آشکار ساختند که هواپیمای دوم نیز روزهای دوازدهم و نوزدهم آوریل گذشته در پایگاه نظامی «الجفره» وابسته به نیروهای حفتر فرود داشته است.
اما بررسی های صورت گرفته درباره تابعیت هواپیماها آشکار ساخت که نام این دو فروند هواپیما در شرکتی قزاقستانی به نام «ایر آلماتی» ثبت شده که بعد این شرکت نام خود را به «هواپیمایی سیگما» تغییر می دهد و یک شرکت اماراتی به نام «ریم ترافل» مالک ۴۹ درصد سهام آن است.
همچنین یکی از هواپیماها در کلیپی که نیروهای حفتر از فرودگاه نظامی «تمنهنت» در جنوب لیبی منتشر کردند، دیده می شود که یک محموله ی بزرگ به همراه داشت.
این موضوعی نبود که از چشم همسایگان لیبی دور مانده باشد، در این ارتباط الجزایر، همسایه غربی لیبی که از زمان سرنگونی رژیم سرهنگ قذافی در سال ۲۰۱۱ به دقت تحولات جاری در عرصه های مختلف لیبی را زیر نظر داشت، در ژانویه سال ۲۰۱۸ طی نامه ای شدید اللحن به حفتر هشدار می دهد که اطلاعات میدانی موثقی در اختیار دارد که تاکید می کند، دیدارهایی بین نماینده او با دیپلمات ها و نظامیان اسرائیلی صورت گرفته است.
الجزایر در این نامه به حفتر هشدار می دهد که حضور مستشاران یا نیروهای نظامی اسرائیلی در لیبی خط قرمز این کشور محسوب می شود. این هشدار الجزایر پس از آن صورت گرفت که گزارش های امنیتی و دیپلماتیکی از چندین کشور عربی به الجزایر رسیده بود که در آنها برگزاری دیدارهایی بین حفتر و نمایندگانش با فرماندهان نظامی و امنیتی اسرائیل مورد تاکید قرار گرفته بود.
در این گزارش ها آمده بود که یکی از افسران ارشد و نزدیک به حفتر آوریل سال ۲۰۱۷ در شهر «طابا» مصر و حضور مسئولان امنیتی و اطلاعاتی مصری با مسئولانی از وزارت خارجه و یک فرمانده نظامی و شماری از افسران سازمان اطلاعات و جاسوسی اسرائیل دیدار کرده است.
** دلایل حمایت رژیم صهیونیستی از حفتراوایل ماه می سال گذشته میلادی «مرکز تحقیقات امنیت قومی اسرائیل» در گزارشی پژوهشی نسبت به آثار و پیامدهای منفی تحولات لیبی بر منافع راهبردی اسرائیل هشدار داده و به این نکته اشاره کرده بود که رویارویی های میدانی جاری در لیبی ممکن است، به روی کار آمدن دولتی خصم و رقیب اسرائیل در لیبی منجر شود و نفوذ تل آویو در لیبی را کاهش دهد.
در بخشی از این پژوهش بر ضرورت زیر نظر گرفتن تحرکات ترکیه و نقشی که در لیبی ایفا می کند، تاکید شده بود. چون تهیه کنندگان این پژوهش بر این باور بودند که آنکارا بر این باور است، یکی از کارآمدترین گزینه ها برای مقابله با همکاری های مصری – اسرائیلی – یونانی – قبرسی در حوزه استخراج گاز و منابع انرژی دریای مدیترانه، گسترش نفوذ خود در لیبی است.
همچنین، به باور نویسندگان پژوهش لیبی می تواند، به منبع و کانون قاچاق سلاح و تجهیزات نظامی به جنبش ها و گروه های مقاومت فلسطینی فعال در غزه و یا به پناهگاه و مأمنی برای این گروه ها تبدیل شود و از آنجا منافع اسرائیل را هدف بگیرند.
این پژوهش تاکید کرده بود که کشورهای مصر و امارات و عربستان و آمریکا در راستای تثبیت و تحکیم جایگاه حفتر در لیبی و حمایت از او گام بر می دارند.
انگیزه های رژیم صهیونیستی در حمایت از حفتر، همراستایی منافع وی با منافع تل آویو عنوان شده که اولین آن به سیاست اسرائیل در خاورمیانه و شمال آفریقا بازمی گردد و آن هم پیمانی با طرف قدرتمندتر در این عرصه صرف نظر از هرگونه ایدئولوژی است.
دوما همپیمانی با حفتر، اسرائیل را در محور و ائتلاف بزرگ تری متشکل از کشورهای عربی سنی قرار می دهد که مشخصا مورد تایید و حمایت مصر و امارات و عربستان سعودی است. تل آویو با حمایت از حفتر می تواند، نقش خود را در این محور پر رنگ تر کند که مهمترین شاخص آن داشتن دشمن مشترکی به نام ایران و گروه های اسلام سیاسی است.
سوما، همپیمانی با حفتر زمینه را برای فروش هرچه بیشتر تسلیحات و تجهیزات نظامی ساخت این رژیم در لیبی فراهم می کند. اسرائیل طی سال های گذشته با فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی و همچنین اعزام مستشار به کشورهای مختلف قاره آفریقا از جمله سودان جنوبی میلیاردها دلار را به جیب زده بود.
اما چهارمین عامل حمایت اسرائیل از حفتر و دخالت در امور داخلی لیبی، منابع انرژی زیر زمینی و منابع طبیعی سرشار این کشور است و چه بسا انتظار دارد، در قبال حمایت از حفتر، او دست تل آویو در استفاده و بهره برداری از ثروت های نفتی و گازی لیبی را باز بگذارد.
به نظر می رسد، معادله حمایت رژیم صهیونیستی از حفتر را می توان اینگونه خلاصه کرد که در قبال حمایت سیاسی، نظامی و اطلاعاتی اسرائیل از حفتر و فراهم کردن زمینه تصرف طرابلس و سیطره بر پایتخت، حفتر دست رژیم صهیونیستی را در قبال منابع نفتی و گازی جنوب لیبی باز بگذارد.
در این باره، «ابراهیم صهد»، یکی از اعضای دولت لیبی ژانویه گذشته از طرح چاد و اسرائیل جهت سیطره بر جنوب لیبی و جداسازی منطقه الکفره سخن گفته و تاکید کرده بود که وی نوامبر سال ۲۰۱۸ همزمان با سفر «ادریس دیبی»، رئیس جمهوری چاد به سرزمین های اشغالی نسبت به این توطئه هشدار داده بود، به ویژه آنکه در این سفر «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی طی سخنانی تصریح کرده بود که خواهان حضور اسرائیل در یمن و لیبی است.
براساس گزارش های موثق درحال حاضر ائتلافی چادی – اسرائیلی – لیبیایی از سران قبایل و عشایر کفره در جنوب لیبی وجود دارد که هدف آنها جدایی این منطقه از دولت مرکزی در طرابلس است.
در این ارتباط پایگاه خبری صهیونیستی «دبکا» نزدیک که دوایر اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، هدف سفر رئیس جمهوری چاد به سرزمین های اشغالی را گسترش و تقویت همکاری های دو جانبه و تلاش مشترک دو جانبه بین اسرائیل و چاد جهت سیطره بر منابع نفتی جنوب لیبی عنوان کرده بود.
** قرارداد قرن ترامپ و نقش حفتر در آن«فرج دردور»، تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه لیبیایی درباره خالت آمریکا در امور داخلی لیبی چنین می گوید: «پیاده سازی و اجرای طرح دونالد ترامپ که چند ماه پیش تحت عنوان "قرارداد قرن" از آن رونمایی کرد، در لیبی آغاز شده و انتظار می رود، پیاده سازی آن در فلسطین اشغالی ۴ سال به تعویق بیفتد».
این تحلیلگر سیاسی جهان عرب درباره ابزارهای اجرایی قرارداد قرن چنین می گوید: «تماس تلفنی ترامپ با خلیفه حفتر اتفاقی و بی هدف نبوده، چراکه بعد از پایان تماس تدارک برای استقبال از شهروندان مصری تحت پوشش بازگشت قبایل الفرجان و اولاد علی از مصر آغاز شد».
دردور با بیان اینکه قرارداد قرن ترامپ با اعلام یهودی سازی قدس شروع می شود و با بیرون راندن فلسطینی ها از قدس اشغالی و نوار غزه به صحرای سینا و اسکان ۱۰ میلیون شهروند مصری در لیبی و بازنگری در تقسیم درآمدهای نفتی پایان می یابد، افزود: در این بازنگری به مصر سهمی دائمی و رایگان داده خواهد شد.
وی مدعی است، روی کار آوردن «عبد الفتاح السیسی» در مصر و همچنین کمک به حفتر جهت بدست گرفتن قدرت در لیبی با دلارهای نفتی عربستان و امارات در مقابل حمایت آمریکا از آنها در برابر خطر ایران، بخشی از طرح توسعه و گسترش جغرافیایی اسرائیل است که همراستا با قرارداد قرن ترامپ است.
دردور با تاکید بر اینکه حفتر به طمع قدرت تن به این بند مذکور در قرارداد قرن مبنی بر پذیرش ۱۰ میلیون مصری و اسکان آنها در لیبی داد و گفت: در این خصوص باید به جمله معروف ژنرال حفتر در ابتدای ورودش به لیبی پس از سرنگونی رژیم معمر قذافی و آغاز فعالیت های نظامی و عملیاتی اش در این کشور اشاره کنم که گفته بود: «چرا نباید ۱۰ میلیون مصری را برای تغییر ساختار و چهره لیبی جذب نکنیم».
پس از آن بود که منابع خبری از تماس تلفنی دونالد ترامپ با ژنرال حفتر خبر دادند و اعلام کردند که رئیس جمهوری آمریکا در این گفتگوی تلفنی از حفتر به خاطر مبارزاتش با تروریسم تشکر کرده است، درحالی که واقعیت امر این بود که ترامپ از حفتر به خاطر حمایت از قرارداد قرن و پذیرش اجرای بند مربوط به جذب ۱۰ میلیون مصری تحت عنوان قبایل «الفرجان» و قبایل «اولاد علی» تشکر کرده بود، اگرچه نقش اساسی و بسیار مهم در اجرای این بند را «احمد قذاف الدم»، پسر عموی سرهنگ قذافی و هماهنگ کننده روابط مصر و لیبی ایفا کرده بود.
این تحلیلگر سیاسی جهان عرب افشا می کند که پیاده سازی قرارداد قرن در بخش لیبی آن با دقت بسیار برنامه ریزی و از سال ها قبل یعنی بازگشت حفتر از آمریکا به لیبی از خاک مصر با هدف نفوذ در انقلاب مردم لیبی و تحریف آن و به دست گرفتن قدرت در این کشور به جای قذافی آغاز شده و نشریه فرانسوی «لوموند» در گزارشی مشروح این نقشه را برملا می کند.
اگرچه این طرح تاکنون با موفقیت رو به رو نشده، اما تغییری در ماهیت واقعی و اهداف نهفته در پس آن ایجاد نمی کند.