به گزارش حلقه وصل، «رحیم یوسفی» از فوتبالیستهای خوش اخلاق و خوب فوتبال ایران است که خاطرات خوبی را از روزهای بازیگریاش بر جای گذاشته است.
هافبک سالهای دور پرسپولیس در گفت و گو با خبرنگار ورزشی ایرنا حرفهای جالبی بر زبان آورد.
اولین باری که پیراهن پرسپولیس را بر تن کردید، شهرآورد بود؟
درست یک مسابقه به پایان فصل ۶۴-۶۵ باقی مانده بود که پیراهن پرسپولیس را بر تن کردم. شهرآورد خاطرهانگیزی نیز بود.
پرسپولیس به پیروزی رسید؟
سه گل به استقلال زدیم، ۲ گل شاهرخ بیانی و یک گل ناصر محمدخانی به ثمر رساندند.من در این بازی در دقیقه ۵۵ به جای محمد مایلیکهن جواز حضور در میدان را پیدا کردم.
چطور پیشنهاد پرسپولیس به دست شما رسید؟
آن سالها پنج نفر بودند که برای پرسپولیس بازیکن میآوردند، وظیفه آنها این بود که مسابقات را تماشا و بهترین بازیکنان را شناسایی و به علی پروین معرفی میکردند، علی آقا نیز به این نفرات اعتماد کامل داشت و بازیکنان معرفی شده را به خدمت میگرفت.
با این پنج نفر نزد علی پروین رفتی؟
آنها با من صحبت کردند، من آن روزها جوان بودم و وقتی گفتند بیا با پرسپولیس قرارداد امضا کن یک جمله را گفتم.
چه جملهای؟
من شنیده بودم علی پروین با بازیکنان تند صحبت میکند این موضوع را با آنها در میان گذاشتم و در جواب گفتند این طور نیست علی پروین با بازیکنان تیمش رفیق است و رابطه خوبی دارد.
بعد قرارداد بستید؟
نه، سر تمرین پرسپولیس رفتم، علی پروین روز اول تند با من صحبت کرد و وقتی تمرین تمام شد تصمیم گرفتم دیگر به تمرین این تیم نروم.
نرفتید؟
چند روز سر تمرین نرفتم و آن پنج نفر به منزلمان آمدند و گفتند چرا دیگر در تمرینات حاضر نمیشوی و ماجرا برا برایشان گفتم، هر چه اصرار کردند فایدهای نداشت. همان موقع باشگاه تکاور به من پیشنهاد داد برای ۱۰بازی ۴۰ هزار تومان پرداخت کند و قبول کردم، چک را از آنها گرفتم و در تمرینات این تیم حاضر شدم، از شانس من اولین مسابقه دوستانه که میخواستند برگزار کنند با پرسپولیس بود.
بازی کردید؟
به زمین شماره ۲ آزادی رفتیم، من که پیش از این در تمرین پرسپولیس حاضر شده بودم روم نمیشد به زمین بروم، صبر کردم همه بازیکنان تکاور به زمین بروند و بعد یواشکی رفتم، نمایش خوبی را به اجرا گذاشتم و بازی را به سود خودمان خاتمه دادیم، علی پروین به پرسپولیسیها گفته بود هر طور شده من این «پسره» رو میخواهم. شب مرتضی فنونیزاده به خانهمان آمد و گفت باید تو را پیش علی پروین ببرم.
بعد چه اتفاقی افتاد، قرارداد با تکاور چه شد؟
پیش علی پروین رفتم، گفت چرا از پرسپولیس فرار میکنی؟ گفتم علی آقا شما تند صحبت میکنید و من دوست ندارم، خندید و گفت ما یک خانواده هستیم و خودم میدانم چطور با بازیکنانم رفتار کنم، من با هر کس براساس خصوصیات اخلاقی و رفتاریاش صحبت میکنم.
ماجرای قرارداد باشگاه تکاور را به او توضیح دادید؟
به او گفتم من از باشگاه تکاور چکی به مبلغ ۴۰ هزار تومان گرفتهام، گفت برو این چک را پس بده، بعد ادامه داد ما در پرسپولیس به بازیکنی پول نمیدهیم و پول هم میگیریم اما چون شرایط تو اینگونه است ۲۵ هزار تومان به تو میدهیم. بعد چکی به من داد.
این چک پاس شد؟
صبح ساعت ۷ صبح به بانک رفتم، تازه متصدی بانک پشت میزش نشسته بود که چک را به او دادم، گفت حداقل صبر میکردید کارمان را شروع کنیم بعد میآمدید، گفتم از راه دور آمدهام، چک را دید و خندید و گفت شما هم از این چکها گرفتهاید، این چکها پاس نمیشود چون پولی در حساب نیست.
واکنش شما به این پاس نشدن چک چه بود؟
هیچی دیگر سر تمرینات و مسابقات پرسپولیس میرفتیم تا این که فردی به نام حسین محمدی که دوست علی آقا و پرسپولیسی و چاپخانه داشت مرا ناهار را دعوت کرد، از من پرسید چکت نقد شد یا خیر و وقتی پاسخ منفی دادم چک را از من پس گرفت و ۲۵ هزار تومان به صورت نقدی پرداخت کرد.
کار کردن با علی پروین چطور بود، سختگیر بود؟
او مهربان بود و اگر حرفی میزد چیزی در دلش نبود، علی پروین از شکست متنفر بود و هیچ وقت دوست نداشت تیمش ببازد و حتی مساوی کند.
روزی را که او خیلی عصبانی شد را به خاطر دارید؟
علی پروین زیاد عصبانی میشد، آن هم خیلی وحشتاک! به طور حتم بهترین و درخشانترین دوران پرسپولیس در دهه ۶۰ بود، روزهایی که وقتی بازی شروع میشد گل میزدیم، فقط کافی بود نیمه اول گل نمیزدیم و یا مساوی به رختکن میرفتیم آن موقع بود که علی آقا زمین و زمان را به هم میریخت.
هیچ کس از این عصبانیت علی پروینی ناراحت نمیشد؟
ببینید علی پروین همیشه میگفت شما مثل بچههایم هستید، اگر من حرفی میزنم چیزی در دلم نیست، یادم میآید یک روز که او با بازیکنی تند صحبت کرده بود عذرخواهی کرده و در تمرین گفت در آن لحظه متوجه نشدم و امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشید.
چند سال در پرسپولیس حضور داشتید؟
۶سال پیراهن پرسپولیس را پوشیدم و در این ۶ سال افتخارات زیادی را به دست آوردم که برای همیشه در خاطراتم ثبت شده است.
بهترین گلی که زدید؟
من کم گل میزدم اما وقتی گل میزدم زیبا و خاطرهانگیز بود، یک گل حسابی به من چسبید.
کدام گل؟
بازی با وحدت، این مسابقه تا دقیقه ۹۲ با نتیجه ۲ بر یک به سود حریف در جریان بود، علی پروین با این تیم کرکری خاصی داشت و دوست نداشت تحت هیچ شرایطی به آنها ببازیم، من از زاویه بسته با شوتی سنگین گل زدم، بعد از بازی پروین گفت پسر عالی بود من دلم نمیخواست مقابل وحدت شکست بخورم.
سالها پنالتیزن اول پرسپولیس بودید؟
من در سالهایی که پیراهن پرسپولیس را پوشیدم ۱۰ بار پنالتی برای این تیم زدم که تمام آنها گل شد.
یک پنالتی را از دست دادید؟
آن هم گل شد، بازی با بانک ملی بود که ضربهام را غلام سرخهای گرفت اما در برگشت آن را تبدیل به گل کردم. از نظر آماری من بهترین پنالتیزن تاریخ پرسپولیس محسوب میشوم و تمام توپهایی که پشت آن ایستادهام تبدیل به گل شده است.
چرا از پرسپولیس رفتید؟
سال ۷۰ بود، من و مرتضی فنونیزاده و وحید قلیچ به پورا رفتیم، من تعویض میشدم و کمتر در ترکیب ثابت به میدان میرفتم، یک روز نزد پروین رفتم و گفتم با توجه به این شرایط میخواهم بروم، گفت دوست دارم حداقل یک فصل دیگر در پرسپولیس بمانید، پاسخ دادم پورا به من ۲ میلیون تومان پول میدهد که مبلغ زیادی است و میتوانم کار بزرگی انجام دهم. گفت اگر به خاطر این است میتوانی بروی و رفتم.