فیلم «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی ادامه مسیری است که او سالها طی میکند ولی بهترین اثر او تلقی نخواهد شد. «طلا» داستان فردی را بازگو میکند که قصد دارد با سایر دوستان خود رستورانی را تأسیس کند تا از وضعیت بد مالی که در آن هستند نجات پیدا کنند. البته اوضاع آنطور که انتظارش میرود پیش نمیرود و آنها برای تأمین پول مورد نیاز برای شروع کسبوکار خود به مشکل میخورند.
اول از هر چیز این فیلم، داستانی ساده دارد و ساده روایت میشود اما مسألهای که وجود دارد این است که سطح این اثر از فیلمی متوسط بالاتر نمیرود. دلایل اصلی این موضوع فیلمنامهای ضعیف، عدم شخصیتپردازی اصولی و داستانی سردرگم است. دریا و منصور بسیار نمود بیرونی دارند ولی (طبق آن چیزی که در فیلم دیده میشود) زن و شوهر نیستند و سطح رابطه آنها تا زمان اعلام بارداری دریا مشخص نیست و ما بهعنوان مخاطب متوجه میشویم آنها رابطهای همچون رابطههای جوانان امروزی دارند که بهدلیل شرعی نشان دادن مسأله بارداری در دیالوگی از لیلا میشنویم که آنها به یکدیگر محرم هستند. این موضوع برای سایر شخصیتها از جمله لیلا، رضا، ناصر و... صدق میکند.
روابط عمیقاً دچار سردرگمی است و وجود برخی شخصیتها بهطور کلی هیچ کارکردی برای پیشبرد داستان ندارد. شهبازی در این فیلم مانند اثر قبلی خود یعنی «مالاریا» طبق روال گذشته سعی دارد هرطور شده برخی معضلات اجتماعی را در فیلمش بگنجاند و گویا به موضوعات دیگر در کنار آن توجهی نمیکند. این مسأله باعث میشود حفرههای فیلمنامه بسیار بیشتر شده و به چشم مخاطب بیاید. برخی از موضوعات در فیلم منطق روایی ندارد برای مثال اینکه چطور پدر دریا 400هزار دلار را در جایی پنهان کند که دسترسی به آن به سادگی امکانپذیر است، از ایرادات بزرگ فیلم محسوب میشود که بهانهای برای شکلگیری بزرگترین بحران فیلم نیز است.
ایرادات دیگر فیلم حتی به شخصیت پدربزرگ دریا نیز وارد است. جایی که در بخشی از فیلم متوجه میشویم او با پسرش اختلافات بزرگی دارد و از یکدیگر دور هستند اما به محض وقوع جنایت، به یکباره از او که حافظه درستی هم ندارد میشنویم که یک روز قبل با پسرش درباره مبلغ دلارها و پنهان کردن آن در مکانی مشخص صحبت کرده و حالا مطمئن است که او به قتل رسیده! اینکه چرا باید با توجه به شرایط پدربزرگ، او باید درباره این موضوع صاحب نظر شود مشخص نیست.
نام فیلم «طلا» است و مخاطب انتظار دارد فیلم یا درباره فردی به نام شخص طلا باشد یا اتفاقات فیلم حول محور او بچرخد اما کارگردان به چند موقعیت ساده درباره او کفایت میکند و در پایان سعی میکند دلیل اصلی همه سختیها را به شخصیت طلا مرتبط کند. به تصویر کشیدن چند سکانس ملاقات با طلا و تولد گرفتن برای او، دلیل مناسبی برای فداکاری منصور به شمار نمیرود و فیلمساز برای نزدیکتر کردن این دو شخصیت به یکدیگر باید مسیر دیگری را در پیش میگرفت. در واقع شخصیت منصور در طول فیلم چندباری تغییر میکند و در نهایت فداکاری او برای طلا را زیر سؤال میبرد.
طبیعتاً فیلم از لحاظ منطق عملکردی کاراکترها، میتوانست خیلی بهتر عمل کند و اگر شخصیتها تصمیماتی عاقلانهتر میگرفتند، بحرانهای متعدد رقم نمیخورد. بازی چهار بازیگر این فیلم در نوع خود خوب است اما به هیچوجه بایکدیگر مچ نیستند. فیلم یک روحیه دوستی و خوشی کم دارد که در متن قصه وجود دارد اما در فضای فیلم درنیامده است و به نظر بخش بزرگی از این ماجرا به حضور این بازیگران در کنار یکدیگر برمیگردد. فیلم سینمایی «طلا» از تاریخ 10اردیبهشت99 در فیلیمو و نماوا به صورت آنلاین اکران شد. با مراجعه به این وبسایتها به راحتی میتوانید بلیط بخرید و شاهد آخرین اثر پرویز شهبازی باشید. دقت داشته باشید که بعد از خرید بلیط هشت ساعت فرصت دارید تا فیلم را تماشا کنید.