حلقه وصل: دکتر محمدمهدی حکیمی/
روایتهای هفتگانه طبیعی، انسانی، اقتصادی، رسانهای، بیولوژیکی، شیطانی و آخرالزمانی از ماجرای ویروس کرونا
پیش درآمد
فراگیر شدن یک موضوع در میان افکار عمومی مردم یک جامعه، که همه افراد در یک بازه زمانی مشخص فکر کنند و همه در ابتدا درباره آن سخن بگویند و در وهله بعدی به عنوان دغدغه اصلی مردم و حاکمیت آن قرار گیرد و به عنوان یک مساله غالب در بیاید معمولا بسیار اندک روی میدهد. شاید در طول سالیان اخیر هیچ رویداد و موضوعی اینگونه مانند قضیه کرونا، به عنوان چالش مشترک بسیاری از دولتها قرار نگرفته باشد و در صدر اخبار رسانهها و نگرانی همه طیفهای فکری و طبقات مختلف اجتماعی بدل نشده باشد. لذا نمیتوان از بررسی ریشههای شکلگیری و تاثیرات فرهنگی اجتماعی کرونا غافل باشیم و به سادگی از کنار آن عبور کنیم.
در یک دستهبندی طیف گونه از نگاه رسانهها و مردم، برخی در این بین معتقدند، این مسأله اصلا مهم نیست و یک اتفاق ساده است که رویدادهای بسیار مهمتری نیز در طول تاریخ بوجود آمده است که از این کمتر به آن پرداخت شده و رسانههای مختلف هستند که به دلائل مختلف آن را برجسته کردهاند و دارند اهداف تجاری یا پروپاگاندایی خود را پیگیری میکنند و افکار عمومی را از یک اتفاق مهمتر منحرف میسازند. برخی نیز در آن سر طیف، ماجرای کرونا را به ذات مهم دانسته و آن را اصلیترین چالش تاریخ بشر معرفی میکنند که از بیماریهای واگیردار قدیم و جنگهای جهانی گذشته و مرگ و میرهای آن مهمتر بوده که دارد اندک اندک تمام معادلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و اعتقادی بشر را تغییر میدهد. البته نکته مهم این است که در وسط طیف، همچون هر مساله دیگری، افرادی هستند که کماکان هیچ نظری ابزار نمیکند و منتظرند ببینند گرایش افکار عمومی و اطرافیان به کدام سمت میرود.
در این بین برخی تمام فکر و ذکرشان شده است: کرونا. و به عنوان مروّجان یک تفکر و روایت خاص در فضای مجازی و اطرافیان خود تبدیل شدهاند و در سوی مقابل برخی نیز از ابتدا و یا بعد از پیگیری چند روزه از موضوع خسته شده و بیخیال کرونا و اهمیت آن شدهاند. در کنار مردم، برخی صاحبان رسانه و گروههای مرجع نیز از فضای به وجود آمده، بهره برداری خویش را میکنند و سعی میکنند هر دروغ و راستی را در هم مخلوط کرده و به مخاطبان خود القا کنند و بعد بنشینند و به واکنش افکار عمومی بخندند.
در این نوشتار مختصر سعی خواهد شد به برخی از روایتهای ارائه شده توسط گروههای فکری، رسانههای مختلف و نگرشهای آحاد مختلف مردم در طول روزهای اخیر اشاره کنیم. مطمئنا در این بین، سطح ارائه هر روایت و قرائت از موضوع کرونا با دیگری متفاوت است و روایتهای دیگری را نیز میتوان به آن اضافه نمود. ولی در این مجال به هفت عامل، منشأ و پشت صحنه کرونا از زوایای دید و روایتهای مختلف اشاره میکنیم که میتواند در آینده بر آن افزوده شود، ولی سعی شده است در این هفت روایت، بیشترین فراوانی کمّی و کیفی دیدگاههای ارائه شده را در روزهای گذشته پوشش داده شود. این روایتها برگرفته از صحبتهای افراد شاخص، سکوهای رسانهای مختلف و دیدگاههای مردم دستهبندی شده است و الزاما اعتقاد نگارنده نیست.
همچنین میتواند چند روایت دارای همپوشانی باشد و لزوما مخالف همدیگر نبوده و حتی مکمل هم باشد. برخی روایات و قرائات ارائه شده، مبدأ علمی و یا منطقی دارد و طبعا برخی نیز میتواند ریشه در اوهام یا منافع و غرضهای عدهای داشته باشد که نمیتوان در تحلیل جامع شرایط از کنار آنها به راحتی گذشت و در کنار ویروس کرونا به ویروسهای فکری نیز باید دقت نمود. امید است در روزهای آتی و تثبیت برخی روایتها و ارائه نکات اصلاحی و تکمیلی برخی بزرگواران، در مجالی دیگر، هر مورد را به صورت مجزا و تفصیلی مورد واکاوی قرار دهیم:
روایت اول: عامل طبیعی (ریشه پزشکی)
برخی همانند ریشه شکلگیری عالم خلقت، این موضوع را نیز براساس یک جرقه و اتفاق میدانند، و بر این باورند که ریشه کرونا نیز یک ویروس عادی بر اثر یک اتفاق پزشکی است که به صورت طبیعی در حال گسترش و سرایت است و یک تفسیر عادی و پزشکی از موضوع مطرح میکنند که میتوان با رعایت بهداشت، زنجیره آن را قطع کرد و به زندگی عادی خویش برگردیم. البته این روایت فراگیر، آنگونه نیست که هر کسی این تعبیر را ارائه داد، لزوما فردی خداناباور بوده و هیچ اعتقاد و باوری به ماورا نداشته باشد.
روایت دوم: عامل حیوانی (ریشه انسانی)
برخی نیز درتکمیل نگاه قبل، ریشه شکلگیری این ویروس را در یک عامل حیوانی و بیاحتیاطی یک انسان میدانند که خود را در معرض این ویروس قرار داده و آغازگر این ماجرا شده است. این افراد، ویروسهای دیگر مانند ویروس ایدز را نیز اینگونه تفسیر میکنند و بشر یاغی را عامل آغاز این بدبختیها میدانند. لذا معتقدند، بشر باید بیشتر مراقب خود و آیندگان خود باشد و بیمهابا از طبیعت خویش استفاده نکند و ملاحظات بهداشتی و نکات معنوی را رعایت کند تا از شرّ چنین آسیبهایی مصون بماند. در این نگاه قطع بیرویه درختان و وقوع سیل، مصرف بیرویه آب و قحطی و خشکسالی و دهها مثال دیگر نیز به خوبی معنا پیدا میکند.
روایت سوم: عامل اقتصادی (ریشه رسانه ای)
بعد از دو روایت ساده ولی منطقی و فراگیر فوق، برخی رویکرد پیچیدهتری را مطرح میکنند، و معتقدند، این یک اتفاق ساده نیست و مسبوق به سابقه نبوده است. لذا یک دست مخوف را پشت پرده کرونا میدانند. وجه مشترک معتقدان این روایت، نهفته در عامل اقتصادی است که یک گروه یا یک یا چند دولت، برای آسیب به اقتصاد دیگران از این حربه پزشکی استفاده کرده و از توان رسانههای خویش بهره بردهاند، تا اهداف سیاسی و ضربه اقتصادی خویش را دنبال کنند. در یک طیفبندی، برخی این مسأله را در سیاستهای دولت ایالت متحده برای نابودی اقتصاد چین مطرح میکنند و برخی نیز بعد از مدتی، خود چین را متولی آن میدانند (انتشار ویروس برای کاهش جمعیت و مردن سالمندان چینی) و برخی نیز برخی کشورهای دیگر مانند روسیه و یا یک گروه مخوف اقتصادی فرادولتی و یا غیر دولتی را متولی آن میدانند. در این نگاه پیوند سه عرصه سیاست، اقتصاد و رسانه به خوبی نمایان است که دارد به خاطر منافع اقتصادی و حفظ قدرت، از هیچ حربه رسانهای فروگذار نیستند و حاضر به کشته شده بسیاری و افسردگی و ناامیدی بیشتری از انسانها هستند.
روایت چهارم: عامل ناکارآمدی (ریشه مدیریتی)
برخی افراد و به خصوص رسانهها، همانند هر مساله دیگری، ریشه موضوع را در ناتوانی مدیران و ناکارآمدی حکومتها و دولتهای مورد نظر میدانند. در این بین، انعکاس ناکارآمدی نظام پزشکی در ایران توسط برخی رسانههای خارجی فارسی و غیرفارسی زبان، به عنوان یک نمونه شاخص این روایت میتوان برشمرد. در این نگاه، به گونهای جلوه داده میشود که در همه کشورها اوضاع مساعد است و همه مسئولین سایر کشورها کارآمد بوده و مردم آنها نیز خوب رفتار میکنند و تنها کشوری که اوضاع وخیم است ایران بوده و ریشه گسترش غیرمنطقی کرونا را در ایران تنها به دلیل ناکارآمدی نظام ایران دانسته و چشم و گوش خود را بر دیگر کشورها بستهاند و شاید بتوان گفت همچون هر رویداد دیگری به دنبال ماهیگیری در آب گل آلود جدیدی هستند. ولی مهم این است که متاسفانه برخی این روایت را به عنوان روایت غالب ذهن خود قرار دادهاند و هیچ روایت دیگری را اساسا نمیپذیرند.
روایت پنجم: عامل شبکه ای (ریشه بیولوژیکی)
آنانکه دستی در آتش تحلیل سیاسی و مطالعه تاریخ دارند و علاقه شدیدی به ترسیم یک شبکه مخوف و پشت پرده در عالم دارند، در این مقوله نیز معتقدند یک سازمان مخوف پنهان، در پشت قضیه قرار دارد که به دنبال اهداف مختلف خود بواسطه گسترش ویروس کرونا هستند. درگیری کشورهای مختلف جهان به ویژه قطبهای سیاسی و اقتصادی جهان نسبت به ویروس کرونا این انگاره را تقویت میکند.
لذا معتقدند، حال این جریان مخوف میتواند برگرفته از یک گروه مافیایی اقتصادی، یا یک شبکه فراماسونری سیاسی و یا یک شبکه صهیونیسم جهانی باشد. در این روایت ما با یک سازمان ناپیدایی طرف هستیم که به دنبال حذف و ترور بیولوژیک بوده است. در طیف نگرشی که سازمان یهود و صهیونیسم را پشت این جریان میدانند؛ برخی معتقدند، این گروه فراتر از اهداف اقتصادی و سیاسی دولتهای شرق و غرب، عمل میکند و به دنبال تحقق دو هدف محوری میباشد. نخست به دنبال حذف و نابودی مخالفان دیندار خویش در عامل است که در کنار ترور بیولوژیک مخالفان خود، برخی دیگر از انسانها نیز قربانی میشوند. و در کنار حذف مومنان عامل، به دنبال کم رنگ شدن دین و معنویت در ممالک مسیحی و اسلامی نیز هستند تا اهداف شوم سازمانی خویش را جستجو کنند.
روایت ششم: عامل دشمنی (ریشه شیطانی)
برخی گسترش کرونا در سرزمینهای اشغالی را به عنوان یک ابهام ذهنی مطرح کرده و نمیتوانند قبول کنند که عامل انتشار ویروس کرونا که شبکه مخوف صهیونیستی و سازمان یهود باشد، به گونهای طراحی کند که خودش نیز قربانی شود، لذا این گروه بر این باورند که این ماجرا نمیتواند عامل انسانی در حد فردی (یک انسان فاسد)، گروهی (یک سازمان مخوف) یا جمعی (چند دولت خاص) داشته باشد و ریشه در یک عامل فرا انسانی است. این گروه که فرشتگان را عامل رحمت میدانند، لذا به سراغ ابلیس و شیاطین رفته، و عامل اصلی این ویروس را همچون برخی از مشکلات بشر را در ایشان جستجو میکنند و معتقدند که ابلیسیان، بواسطه کینه و تکبر خویش در طول تاریخ، از هیچ کوششی برای نابودی و انحراف بشر فرو گذار نبودهاند و حال با ایجاد و انتشار این ویروس ناشناخته باز به دنبال تسویه حساب با فرزندان آدم هستند. در این تفسیر، شیاطین سعی کردهاند، از راههای طبیعی و عوامل حیوانی، انسانی و حتی حاکمیتی استفاده کنند و بشر را به جان خویش اندازند. لذا برخی بر این باورند که وسوسههای شیطانی و سلطه غیرمستقیم شیاطین میتواند عامل اصلی گسترش واقعی و روانی آن باشد که بشر را از سویی دارد به سمت مرگ میکشاند و در سوی دیگر دارد زندگان را در یأس و ناامیدی فرو میبرد.
روایت هفتم: عامل معنوی (ریشه آخرالزمانی)
برخی نیز موضوع را در قالب یک جنگ آخرالزمانی تعبیر کرده است که از ابتدای تاریخ بین دو جبهه حق و باطل و گروهایمان در مقابل کفر درگرفته است و حال در این زمان، همچون دوران سلیمان نبی، نبرد همه جانبه ظلمت و تاریکی علیه حق و نورانیت شکل گرفته است و آن را از نشانههای برخورد آخرالزمانی میدانند. لذا در این بین شواهدی همچون شیوع بیماریها، هجوم حشرات، سقوط دولتها، لشکر کشی گروهها، بسته شدن اماکن مذهبی و بسیاری نشانههای دیگر را در همین موضوع ترسیم میکنند. البته برخی بر قواعد حرکت آخرالزمانی و توجه به شاخصها تمرکز نموده و برخی نیز مانند قرون اخیر، تنها بر شواهد و نشانههای حداقلی آخرالزمانی محصور ماندهاند. ولی وجه مشترک ایشان در این است که این موضوع کرونا را نیز در پازل حرکت جهانی بشر به سمت نور و رویکرد آخرالزمانی ظهور منجی بشریت تفسیر میکنند.
روایت راوی
امّا آنچه میتواند این روایات هفتگانه را معنا ببخشد و واقعیت را از توهم جدا ساخته و حقیقت را از واقعیت تفکیک دهد، توجه به عامل ایجاد هستی است؛ که در ید قدرت الهی قرار دارد، و خدا ناباورترین فرد نیز در اعماق درون خویش، به یک قدرت لایزال و دست توانایی معتقد است که دارد تمام امور عالم را هدایت میکند. در این نگاه الهی، هیچ بن بستی وجود ندارد و هر فردی در هر جایگاه و نوع نگاهی، میتواند همراه با خالق هستی، از بن بستهای فکری، معیشتی و. . . آزاد شود و در کنار قدرت معبود خویش از حصار ابهامات عبور کرده و راهی سرمنزل نورانی مقصود شود. در این منزل، منافع اقتصادی محتکران، حربههای رسانهای مکّاران و فتنههای انسانی و شیاطنی مغرضان، جایی ندارد و افرادی به این آرامش درونی خواهند رسید که اندیشه و عمل خویش را در راستای پاکی فردی و آمادگی یک پاکی جمعی منحصر میدانند و تا تجلی نور پروردگار بر روی زمین، به ظهور باقی مانده خویش نزدیکتر شود.