به گزارش حلقه وصل، حسن میلانی گفت: کتاب «مسافر سرآسیاب» خاطرات 13 نفر از اعضای خانواده و همرزمان شهید نریمان همتی، با مقدمهای از رضا قلیزاده علیار به همراه زندگینامه و عکس و اسناد را شامل می شود.
وی با بیان اینکه این اثر در 152 صفحه منتشر شده است، اضافه نمود: کتابهای محمدمهدی، مسافران آسمانی و ... از دیگر آثار نگارنده «مسافر سرآسیاب» در حوزه ادبیات دفاعمقدس به شمار می رود.
میلانی گفت: نریمان همتی به سال 1344 در تهران متولد شد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه شاپور، راهنمایی را در اروندرود (ابوذر) و سال اول و دوم دبیرستان را در مدرسه اسدآبادی (امامخمینی) میانه خوانده، سپس بهصورت بسیجی راهی جبهه شد و تا آخر نیز بسیجی ماند.
وی اظهار داشت: همتی سوم اقتصاد را بهصورت متفرقه امتحان داده، قبول شد. مدتی را در واحد ادوات (تیپ ذوالفقار) بود تا اینکه قبل از عملیات والفجر 8 به جمع بچههای واحد اطلاعات لشکر عاشورا پیوست. آنجا رشد کرد و متعالی شد. نریمان همتی در منطقه عملیاتی کربلای 5 مسئول تیم شناسایی بود و سرانجام شب آغاز همین عملیات در تاریخ 19 دیماه 1365 در منطقهی شلمچه به شهادت رسید.
مادر شهید نریمان همتی در بخشی از کتاب درباره تولدش اینچنین روایت می کند: اولین فرزندمان پسری بود که اسمش را گذاشتیم بهروز. سینه اش تخت بود؛ صاف صاف. می گفتند چنین نوزادانی در آینده پهلوان میشوند ولی باید حتماً انگشت کوچک یکی از دستهایش را می شکستیم تا زنده می ماند. راست و دروغش را نمی دانم. اما آن زمان چنین تفکری وجود داشت. نشکستیم. نه حاج آقا (پدرش) و نه من دلمان نمیآمد چنین کاری را با طفل معصوم انجام بدهیم. تا اینکه قبل از یک سالگی اش فوت کرد؛ همین جوری، بی علت. می گفتند چنین بچه هایی را چشم می زنند. چندبار سرفه کرد و بعد تمام. بعدش خدا نریمان را به ما داد. به یاد بهروز اسمش را گذاشتیم نریمان. می گفتند در زمان های قدیم نام پهلوانی بوده است. در تهران به دنیا آمد. پدرش آنجا کارهای ساختمانی انجام می داد. بعدش وقتی دید پدر شوهرم دست تنهاست و نمی تواند اموراتش را بچرخاند، دوباره برگشتیم میانه و شد کارمند شبکه بهداشت. بعد از ظهرها هم روی زمین های کشاورزی پدرش کار می کرد.