مسئله امروز ما ناکارآمدی به اسم اسلام است

سرویس دریچه: حسن عباسی در دومین اجلاس «اصحاب عشق» گفت: ما در مساله نفوذ نباید صرفا نگران مصادیق خارجی و بیرونی نفوذ باشیم بلکه باید مقداری هم نگران ناکارآمدی‌هایی هشت سال مدیریت‌هایی که به ما منتصب هستند و منتصب خواهند بود، باشیم. این را هم بدانیم که امروز با پدیده‌ای به نام «استحاله نظام» روبه‌رو هستیم که برای مقابله با آن موضع انتقادی و ضدنفوذی ما کفایت نمی‌کند. اگر بتوانیم پرچم قسط را بلند کنیم، سازوکارهای نفوذی دشمنان نظام و انقلاب موثر واقع نخواهد شد.

مسئله امروز ما ناکارآمدی سیستم مدیریتی است

دکتر حسن عباسی با تاکید بر اینکه مسئله امروز ما ناکارآمدی سیستم مدیریتی است گفت: در رابطه با مسائل نفوذ و سازوکارهای مربوط به مقابله با آن بهتر است من موضوع را به این سمت ببرم که ما باید بیشتر از اینکه نگران نفوذ از بیرون باشیم، یک مقدار هم نگران ناکارآمدی‌هایی مدیریت‌هایی که به ما منتصب هستند و منتصب خواهند بود، باشیم. بالاخره بخش عمده‌ای از مشکلاتی که امروز در صنعت نفت، اقتصاد و سایر صنایع وجود دارد به مدیریت دوستان ما در هشت سال گذشته برمی‌گردد. امروز بدتر از نفوذ، ناکارآمدی‌هایی است که ما در سیستم مدیریتی داریم. ببینید کارآمدی نظام مسئله است؛ آنجایی که ما مجبور شدیم پای میز مذاکره برویم مسئله ناکارآمدی اقتصادی بود، آنجایی که ما شیشه پیکان را نمی‌توانستیم بسازیم و پیکان را بردیم داخل موزه گذاشتیم، مسئله ناکارآمدی بود. از آن طرف حسن تهرانی مقدم موشک بالستیک می‌ساخت و می‌شد.

وی با مطرح کردن این سوال که چرا در جاهای دیگری مثل معیشت مردم نتوانستیم وجه ایجابی قضیه را پی بگیریم و سراغ مسائل داخلی برویم، افزود: اینکه امروز این جریان در کشور حاکم شده و کار را دست گرفته، برمی‌گردد به ناکارآمدی‌هایی که ما بخصوص در چهار سال دوم آقای احمدی‌نژاد داشتیم. از بین 3000 مدیر دولتی و مجلسی که در هر دوره جابجا می‌شود، قطعا 1000 نفرشان انحرافی بودند و 2000 نفرشان هم دوستانی بودند که الان هم سینه چاک‌اند. خیلی از این آقایان دوباره کاندیدای مجلس شدند. اگر خیلی سراغ مبحث نفوذ برویم و موارد تحلیل‌محور ارائه دهیم ولی سیستم کارآمد نباشد، قافیه را خواهیم باخت.

كارشناس مسائل استراتژيك در ادامه گفت: مردم هشت سال کار را دست کسانی دادند که به ما منتصب بودند؛ مجلس هم دست ما بود و بهتر است که انتقاد درونی هم داشته باشیم. الان شما ببینید اگر به سراغ هر مدیر اصول‌گرا و حزب‌اللهی و بسیجی که در سیستم مدیریتی هشت سال گذشته بودند بروید، هر 3000 نفرشان سکوت کردند و هیچ کدامشان کف صحنه نیستند. بالاخره نوبت و دوره شما بود و یک جاهایی باید بیاید و جواب دهید. لذا مسئله مهم و اولویت‌دار کارآمدی و اثربخشی نظام است.

ناکارآمدی به اسم دین اسلام!

حسن عباسی با بیان اینکه سال گذشته حضرت آقا در دیدار با استادان دانشگاه‌ها فرموند که مبنای علوم انسانی غربی غیرتوحیدی است خاطرنشان کرد: مسلمان! اگر تو مسلمان هستی اصل اولت «توحید» است و ولی فقیه تو دارد می‌گوید که این غیرتوحیدی است و صدایی از کسی درنمی‌آید. سال گذشته در همان موقع 4000 پزشک این مملکت بلند شدند و به رئیس جمهور نامه زدند که آقای رئیس جمهور! پدیده عجیبی به نام سونامی «سرطان ریه» در حال شیوع است و جلوی قلیان را بگیرد. 4000 نفر پزشک امضا جمع کردند ولی برای سخنان سال گذشته رهبر معظم انقلاب یک نفر استاد علوم انسانی ما یقه چاک نکرد. اگر این علوم انسانی غیرتوحیدی است الان 2 میلیون و 600 دانشجوی علوم انسانی داریم. ما 120 رشته را بررسی کردیم و دیدیم که همه نظریه‌هایشان تاسیسی است. بچه‌هایمان با خواندن اینها در ظاهر موحداند و در باطن به تلقی مسیحی و تاسیسی می‌رسند. اینجا هم دوستان وزارت علوم ما، روسای دانشگاه‌های دوره قبل باید پاسخگو باشند ولی گفتن این مسائل باعث می‌شود که به آنها بربخورد.

وی نکته دیگر را غفلت دوستان اقتصادی دولت دهم از اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: اقصاد مقاومتی را حضرت آقا سال هشتادونه نود  فرمودند، چرا دوستان اقتصادی ما در دو سالی که روی کار بودند آن را پیاده نکردند؟ بعد دنبال نفوذ در موسسات خارجی می‌گردیم. در همان دوران افرادی در سطح بالای اقتصادی کشور بودند و افرادی می‌گفتند بالاخره اینها متدین هستند، به اقتصاد اسلامی اعتقاد دارند و... ولی همان افراد با وقاهت تمام می‌گویند که چه کسی گفته است که اسلام اقتصاد دارد؟! می‌خواهید دنبال نفوذی بگردید این است. چون مردم می‌گوید که خیلی خوب؛ شما که همش می‌گویید این بد است، آن بد است و... هشت سال مدیریت مملکت را گرفتیم و به دست شما دادیم و دیدیم که چکار کردید. من هر روز کف دانشگاه هستم و همه جا برنامه دارم، یادداشت‌ها و نامه‌های زیادی از طرف مردم به دست من می‌رسد که همه می‌گویند آقا حرف‌های شما به خدا درست است و ما همه اینها را می‌دانیم ولی مگر دست شما نبود؟ من چطور ثابت کنم که دست ما نبود؟ هنوز خیلی از دوستان ما در استان‌ها دلشان برای آقای احمدی‌نژاد لک‌زده است. لذا مسئله امروز ما ناکارآمدی آن هم به اسم دین اسلام است.

موضع انتقادی و ضدنفوذی ما کفایت نمی‌کند

دکتر حسن عباسی با بیان اینکه در برخی از نهادهای تصمیم‌گیر ما بالغ بر شصت هفتاد جلد کتاب وجود دارد که تمام اینها ادبیات نفوذ هستند گفت: کسی نفوذ دارد که بتواند کارها را رله کند، مگرنه فرد خارجی تا زمانی که در ایران مقبولیت نداشته باشد مردم از او هیچ چیزی را نمی‌پذیرند. امروز با پدیده‌ای به نام «استحاله نظام» روبه‌رو هستیم. می‌خواهند نظام را از دورن استحاله کنند و این را بدانید که برای مقابله با آنها موضع انتقادی و ضدنفوذی ما کفایت نمی‌کند. نکته کلیدی این مقابله این است باید نظام را کارآمد و اثربخش کنیم.

وی با بیان اینکه حضرت آقا فرمودند نفوذ شبکه‌ای است افزود: این نفوذ شبکه‌ای از قبل زمینه‌هایی مثل قضیه فتنه را داشته که آقا فرمودند این از سال‌ها قبل زمینه‌سازی شده بود و رغم خورده بود، نه اینکه الان دارند می‌آیند. نکته اول این که اینهایی که دارند می‌آیند، می‌آیند که روی سیستم عامل قبلی سوار شوند. نکته دوم هم این است که ما در این فضا باید حرف‌های زمین مانده حضرت آقا را از زمین برداریم. یکی از حرف‌های زمین مانده آقا مسئله اقتصاد مقاومتی است، یکی دیگر مسئله تحول در نظام علوم انسانی است و اینها همه زمین مانده است. تحول در اینها که دیگر نیازی به این ندارد که حتما باید دولت دست ما باشد. این را هم بدانیم که مادامی که علوم انسانی را نتوانیم بومی‌سازی کنیم همین آش و همین کاسه است.

باید پرچم قسط را بلند کنیم

این كارشناس مسائل استراتژيك با بیان اینکه در شرایط فعلی هر کس در پیگیری مسائل و مشکلات مردم پرچم قسط را بالا ببرد، مشکل اجتماع را دنبال خودش کشیده است ادامه داد: به قول بزرگان و مفسرین کارکرد دین یک کلمه است؛ «قسط».  عینک را در نظر بگیرید؛ کارکردش بهتر دیدن است و اگر نشود که با آن بهتر دید، به کارکرد خودش نرسیده است. کارکرد دین هم قسط است که از عدل بالاتر است؛ یعنی باید سهم هر کس را، هر چه هست بپردازیم. باید پرچم قسط را بلند کنیم و سهم هر کس هر چقدر که هست باید پرداخت شود. به شما قول می‌دهم اگر کسی دست گیرد، سازکارهای نفوذی دشمنان اصلا موثر واقع نمی‌شود.

عباسی با تاکید بر اینکه ناکارآمدی برنامه‌های دشمنان اثبات شده است اضافه کرد: در شش ماهه اول سال آمریکایی‌ها هزار جلد کتاب چاپ کردند که حدود 50 جلد از این کتاب‌ها در ایران ترجمه شده است. این هزار جلد کتاب دارد به ما می‌گوید که اقتصاد اروپا و آمریکا و جهان پاشیده است. سال دیگر همین موقع جمهوری اسلامی با رکود تورمی مواجه است، این‌گونه نیست که درهای کشور را باز کنند و زندگی و معیشت مردم بهتر شود. مردم در اثر مواجهه با این مسائل نیاز به حرکت عمومی دارند. از این محضر ما می‌دانیم که افق این حرکت چیست، مردم حرکتی را که صورت گرفته پس خواهند زد، اما تا آن موقع خدا می‌داند چه تخریبی از سیاست‌های کلان نظام صورت خواهد گرفت.

در برابر لیبرالیسم باید سواد فقهی مردم را بالا برود

 او در ادامه به تشریح دغدغه حضرت آقا در شکل‌گیری جبهه انقلاب اسلامی در لایه‌های مختلف پرداخت و افزود: دوستان من خواهش می‌کنم آرایش‌مان را آرایش جبهه‌ای کنیم. این واژه یک واژه نظامی است. آقا فرمودند؛ شبیه‌خوان فرهنگی، فرمودند؛ قرارگاه فرهنگی، فرمودند؛ جنگ نرم، فرمودند؛ افسران جنگ و... تمام کلید واژه‌های نظامی حضرت آقا تغذیه نظامی می‌خواهد. تغذیه نظامی به این معنا است که ما باید یک جبهه‌ای را ترسیم کنیم که این جبهه سه چهار تا و یا پنج ده تا لایه دارد و از طریق قاعده تک جبهه‌ای می‌توانیم مسائل را پاسخ دهیم.

دکتر حسن عباسی با تاکید بر اینکه همچنان هم فاقد جبهه هستیم و چریکی می‌جنگیم و آرایش جبهه‌ای نداریم از اینکه هنوز هم احساس نمی‌کنیم نفوذ صورت گرفته ابزار تاسف کرد و گفت: نفوذ همین سی چهل استادی هستند که علوم انسانی غیرتوحیدی را تدریس می‌کنند. نفوذ همین بانکی است که هنوز هم مشکل ربوی بودنش حل نشده است. ما هر چقدر هم درمورد لیبرالیسم حرف بزنیم، مردم می‌گویند که لیبرالیسم فلسفی را ول کنید! لیبرالیسم کاربردش یعنی چه؟ یعنی بانک و ربا در بانک. لیبرالیسم کاربردی یعنی بورسی که از دی ماه 92 تا مرداد 94، 180 هزار میلیارد تومان از درآمد مردم در آن پرید.

وی در پایان صحبت‌های خود را این‌گونه جمع‌بندی کرد که ما باید به استراژدی دشمن کاربردی حمله کنیم. باید نظام را از درون و به شکل عمیق‌تر دینی کنیم، در قبال تهجر لیبرالیسم باید سواد فقهی مردم را بالا ببریم و این مسئولیت دوستان طلبه حاضر در جلسه را سنگین‌تر می‌کند. بدون اینکه مردم در حکومت دینی و فقهی سواد فقهی داشته باشند، در جامعه استحکاک به‎وجود می‌آید. این استحکاک به جای اینکه دین را در زندگی مردم موثر و کارآمد جلوه دهد، آن را روبه‌روی مردم قرار می‌دهد. بنابراین در برابر لیبرالیسم یک راه داریم و آن این است که باید سواد فقهی مردم را بالا برود.