به گزارش حلقه وصل، کتاب «سیر بیخردی در مکتب سلفی» نوشته حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد.
سلفیگری گرچه با اهل حدیث و حنابله قرابت دارد، اما این اصطلاح با تکیه بر باور ابن تیمیه، در دو سده اخیر ظهور و بروز یافته و در عرصه باور و رفتار جمعی از فعالان امت اسلامی طرح شده است.
این جریان در حجاز، شبه قاره هند و مصر پیروانی یافت، با این باور که جامعه با پایبندی به عقاید سلف باید مجد خود را بازیابد. در نگاه مروجان سلفی گری، سه قرن نخست اسلام به دلیل زیستن سلف صالح در آن عصر، بهترین دوره تلقی میشود. تأکید بر مرجعیت سلف و محال بودن ضلالت و گمراهی آنان با استناد به حدیث خیره با واقعیتهای تاریخی و شدت اختلافات حاکم و جاری در عصر سلف، در تعارض است؛ فرای از تشتّت در امور اعتقادی و فقهی و شکل گیری مذاهب مختلف و مکاتب کلامی متضاد، جنگها و دشمنیهای سه قرن نخست، محوریت سَلَف را زیر سئوال میبرد و ترجیح برخی نیز موضوعیت نخواهد داشت.
سلفی گری مکتبی است که با توجه به گستردگی و پراکندگی موجود در طیفهای آن، با ناهمگونی و حتی تضاد در اندیشه همراه است و سخن گفتن از یک دستگاه واحد برای تفکر سلفی، بخصوص در باب سلفیان معاصر، امری مشکل است. از اینرو زمانی که از مکتب سلفی یاد میشود، آراء و عقاید آنان و رویکردی که سلفیان در اثبات تعالیم دینی و نقد آراء معارض دارند، مدنظر است؛ به گونهای که ایشان را با وجود تهافت و ناپیوستگی در اندیشه، به استخدام بحثهای کلامی میکشاند، هرچند که به ظاهر علم کلام از سوی پیشوایان سلفیان مذموم شمرده میشود.
در مکتب سلفی عقل و استدلال، مورد قبول نیست؛ عقل در نگاه آنان تعریف مشخصی ندارد و گاه لفظ «عقل» را ساخته متکلمان و فلاسفه میدانند، اما در مقابل این منظر، مکاتب اسلامی عقل را به معنای توانایی تفکر و اندیشیدن تعریف کرده، آن را قوهای دانستهاند که انسان به وسیله آن میتواند حقایق و امور کلّی را بشناسد.
مقاومت در برابر ورود عقل به عرصه دین و بیخردی آنان در اندیشه و رفتار، ریشه در جمود مکتب سلفی دارد، رویکردی که در تضاد با قرآن و حدیث است؛ زیرا قرآن، انسانها را به تدبّر و تعقل امر کرده، عقل را موهبتی الاهی میداند که آدمی را به سوی حق و حقیقت هدایت میکند و او را از ضلالت و گمراهی نجات میدهد. قرآن ضمن نفی پیروی از گمان و هوای نفس، تفکر و تعقل را عامل بازدارنده میشمارد.
در روایات نیز عقل به عنوان بنیان دین، پیک الهی و «حجت باطنی» شمرده شده، قوهای است که معیار تکلیف و ملاک امتیاز انسان از حیوان است. به این معنا که انسان به وسیله عقل برهانی قابلیت رشد و شکوفایی و استعداد رسیدن به کمالات انسانی را پیدا میکند.
مکتب سلفی دورهها و بخشهای منقطع تاریخی داشته است؛ به جز دوران نخست معماران سلفیگری که بر فراز و فرود اصحاب حدیث در قرنهای 3 تا 5 هجری قمری تکیه دارد، باید از نقش محوری احمد بن حنبل و شاگردان و پیروان او در پیدایی و ترویج این مکتب در بغداد یاد کرد. در مقطع بعد از برآمدن این مکتب در مدرسه ابن تیمیه در دمشق اشاره دارد. جریان سلفیه در دوره معاصر، با محوریت دیدگاه ابن تیمیه، در حجاز، شبه قاره هند و مصر مطرح گردید.
در این نوشتار سیر تطور مکتب سلفی با محوریت خردستیزی در ساحت اندیشه و بیخردی در ساحت عمل، در هفت فصل با تمرکز بر سلفیان وهابی دنبال میشود. عناوین فصول این کتاب عبارتند از: اصحاب حدیث، مدرسه بغدادی احمد بن حنبل، افول سلفی گری و رشد اشعریگری، مدرسه دمشقی ابن تیمیه، مدرسه نجدی ابن عبدالوهاب، سلفی گری در هند، سلفی گری در مصر و نتیجهگیری.
کتاب «سیر بیخردی در مکتب سلفی» در 144 صفحه، قطع رقعی، دورنگ و شمارگان 1500 نسخه و قیمت 5700 تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.