به گزارش حلقه وصل، حمزه پاریاب کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان رمزگشایی از عملیات «اسپم دیالوگ» به بررسی برخی زوایای سفر حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران به نیویورک پرداخته است که متن کامل آن را در ادامه می خوانید:
شاید همه آنهایی که با رایانه و تلفن همراه سر و کار داشته اند، موضوع Spam یا هرزنامه را به خوبی درک کرده و با مشکلات ناشی از آن سر و کار داشته اند. اشتباهی کوچک و باز کردن آنچه در اسپم به عنوان یک خبر، تصویر یا اتفاق مهم و جذاب به کاربر معرفی شده، باعث سلسله تبعاتی خواهد شد که از جمله آنها آلوده شدن سیستم و از دست رفتن مدیریت تمام یا بخشی از عملکرد آن است به گونه ای که هدایت، عملا در اختیار فرد یا گروهی قرار می گیرد که پشت اجرای سناریو ارسال اسپم بوده اند.
سناریوی در نظر گرفته شده برای دیدار، گپ یا حتی خوش و بش اتفاقی رییس جمهور کشورمان با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیز دقیقا چیزی شبیه عملیات بالا بود که اصطلاحا «اسپم دیالوگ» نامیده می شود.
در این حالت، قرار بود اتفاقی جذاب و اغوا کننده با صحنه گردانی سران کشورهای اروپایی همچون انگلیس و فرانسه چیده شود و پس از آن، همانطور که کاربر پس از باز کردن اسپم، مدیریت موضوع را از دست می داد، دیگر امکان مدیریت این دیدار یا خوش و بش مثلا اتفاقی با ایران نبود.
سیل عملیات روانی، تبلیغات و توقعات ناشی از چنین اتفاقی، می توانست همه آنچه که تاکنون به دنیا بخصوص اروپا و آمریکا مخابره شده بود -که فشار حداکثری تاثیری در اراده و برنامه ریزی کوتاه و دراز مدت ندارد- را تحت الشعاع قرار داده و صحنه گردانی را دوباره به مجریان تحریم و فشار بسپارد.
طبیعتا در شرایط و روزهایی که کشورمان با نمادها و مصادیق ملموس از خودباوری در دوران دفاع مقدس آذین بسته شده و قرار است چنین پیامی به افکار عمومی داخلی و خارجی مخابره گردد که ایران ذیل تحریم ها و فشارهای دوران جنگ تحمیلی، پیشرفته و مصون شده، آب سردی بر این برانگیخته شدن روحیه و غرور ملی بود و حالا باید همچون ویروس زدگان مستاصل، منتظر تاثیرات و تبعات سپردن صحنه به تولیدکنندگان چنین اسپمی در فضای بین المللی می ماندیم.
در عین حال، همانطور که اهداف متفاوتی برای به وجود آمدن و ارسال اسپم وجود دارد و عمده اسپم ها با اهداف تجاری و اقتصادی منتشر می شوند، عملیات آمریکا و اروپا برای اجرای «اسپم دیالوگ» قطعا اهداف اقتصادی نیز در بطن خود داشت بویژه پس از عملیات آرامکو و ضربات گسترده یمنی ها به اقتصاد نفتی عربستان، بخش زیادی از وعده ها و اطمینان بخشی آمریکا برای حمایت از اقتصاد کشورهای حاشیه خلیج فارس پنبه شده اما چنین دیداری می توانست به کاهش ترس اقتصادی اعراب از ناکارآمدی حمایت های آمریکا منجر شود.
سومین هدفی که با کلیک رییس جمهور کشورمان رخ می داد، تزریق ویروس خود تحقیری در بخشی از جامعه بود. به گونه ای که احساس می شد در نهایت، روش و منطق درست در چنین قضایایی، کرنش در برابر پیام ها و تهدیدات است و ما چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی و فرهنگی، حرفی در برابر آمریکا و یارانش نداریم و چه بهتر که سریعا تسلیم سرکوفت ها و کمبود اعتماد به نفس مان در برابر آنها شویم.
در نهایت اینکه همانطور که ارسال کنندگان اسپم پس از ارسال چند پیام و مشاهده بازخوردهای آن که نشان می دهد چنین آی پی یا محتوایی، قابلیت جذب نظر و اعتماد بصری و ذهنی مخاطب را ندارد، به سراغ روش های متنوع و آی پی های سفید بدون حساسیت و خارج از بلک لیست می روند، در این قضیه و تلاش برای کشاندن دولتمردان ایرانی به مصافحه با آمریکایی ها بخصوص ترامپ نیز می توان ردپای پیام رسان ها و محتواهایی را دید که مخاطب عام و خاص ایرانی، حساسیت زیادی به آنها و کارنامه شان ندارد و همین موضوع، از نظر امریکایی ها یک شانس بیشتر برای باز شدن پیام های اغواکننده است.
با این اوصاف، روانشناسی و عملیات شناسایی چنین سناریویی، راه را برای تکرار آن و احتمال بروز خطا در تشخیص پیام درست از اسپم می بندد.