سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
** روزنامه اصلاح طلب: باید با نرمش، برجام منطقه ای را شروع کنیم!
روزنامه اعتماد- به مدیر مسئولی «الیاس حضرتی» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس- در یادداشتی با عنوان «موانع یک توافق» نوشت:«اکنون بعد از ماهها اعمال فشار حداکثری از جانب امریکا بر ایران و مقاومت حداکثری ایران در برابر امریکا، به نظر میرسد نشانههایی از نرمش میان طرفین دیده میشود. دونالد ترامپ در ماههای اخیر لحن توهینآمیز و تحقیرآمیز گذشته خود در مورد ایران را تا حدودی تعدیل کرده است و رسانههای امریکایی نیز کنار گذاشتن جان بولتون از مقام مهم مشاور امنیت ملی کاخ سفید را نشانهای از تمایل واشنگتن برای رسیدن به توافق جدید با ایران برشمردهاند. متقابلا نیز مقامات ارشد ایران در سفر به نیویورک برای شرکت در نشست سران مجمع عمومی سازمان ملل آمادگی خود را برای گفتوگو بر سر تغییرات جزیی در برجام و مباحث منطقهای اعلام کردهاند؛ البته مشروط بر اینکه، امریکا نیز جنگ اقتصادی علیه ایران را کنار بگذارد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«برخی منابع آگاه در جریان مذاکرات پشت پرده در نیویورک عنوان کردهاند که ترامپ وعده داده است در زمان دیدار با حسن روحانی، رییسجمهوری اسلامی ایران، در مورد لغو تحریمها صحبت کند. اما عهدشکنی امریکا با خروج از برجام و بیحاصل بودن مذاکرات رهبران امریکا و کره شمالی، ایران را مصمم کرده است که پیش از هرگونه دیدار یا مذاکره با طرف امریکایی، تضمینهای لازم را کسب کند. همین مشکلات نیز رسیدن به توافق میان روسای جمهوری ایران و امریکا را با وجود حضور همزمان در یک شهر - نیویورک - و در یک ساختمان - مقر سازمان ملل متحد - این اندازه دشوار و دستنیافتنی کرده است».
برجام یک تجربه عبرت آموز و البته پرهزینه بود. یک جریان سیاسی خاص اینگونه القا کرده بود که مشکلات اقتصادی کشور به دلیل پافشاری بر صنعت هسته ای است و اگر در این مورد با آمریکا و اروپا به توافق برسیم، مشکلات کشور رفع می شود. اما برخلاف این ادعا، ما وقتی هسته ای داشتیم، دلار ۳ هزارتومان بود و تحریم هم بود، اما وقتی هسته ای رفت دلار تا آستانه ۱۹ هزارتومان نیز افزایش یافت و تحریم ها نیز افزایش یافت.
به عبارت دیگر هسته ای رفت، تحریم ها ماند و ارزش پول ملی کشورمان نیز کاهش یافت.
حالا همان جریان سیاسی خاص مدعی است که اگر در موضوع منطقه ای نیز نرمش به خرج دهیم، مشکلات اقتصادی کشور رفع می شود.
کشورهای سلطه گر غربی در مذاکره صرفا به دنبال گرفتن مولفه های قدرت کشور مقابل هستند. در این میان رفع مشکلات اقتصادی و همچنین رفع تحریم ها هیچ جایگاهی در محورهای مذاکراتی طرف غربی ندارد.
بر همین اساس بود که در روزهای گذشته، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان با گستاخی گفت که ابتدا باید ایران اقدامات جدید انجام دهد و زمانیکه تعهدات جدید ایران پایان یافت، در مورد رفع تحریم ها صحبت می کنیم.
متاسفانه جریان سیاسی خاص در داخل کشور بدون توجه به تجربه عبرت آموز برجام همچنان در پی شرطی سازی و گره زدن معیشت مردم به نشست و برخاست با مقامات آمریکایی است.
** با رفع حصر،فضای کشور تلطیف می شود!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«رفع حصر یکی از مطالبات بخشی از جامعه بهویژه اصلاحطلبان است که رئیسجمهور و برخی دیگر از مسئولان وعده تحقق آن را داده بودند اما تا به امروز محقق نشده است. موضوع حصر دارای ابعادی است که بسیاری به آن آگاه هستند و بهخوبی میدانند این مساله ارتباط و تاثیری در موضوعات معیشتی ندارد بلکه برخی معتقدند تاثیر رفع حصر در تلطیف فضای سیاسی کشور قابل تعریف است نه اینکه رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه را با آن گره زد تا بتوان یک گروه و جریان سیاسی که خواهان رفع حصر است را مورد فشار قرار داد».
در شرایط فعلی کارنامه دولت و شورای شهر اصلاح طلب تهران و فراکسیون امید مجلس به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. طیف اصلاح طلب بجای مطالبه گری از نهادهای مذکور و پیگیری مشکلات مردم و به خصوص مسکلات اقتصادی، حاشیه سازی و برجسته کردن مسائل دست چندم را در دستور کار خود قرار داده است.
بر همین اساس، طیف اصلاح طلب یکروز موضوع حضور زنان در ورزشگاه را به عنوان دغدغه اصلی مردم جا می زند، و روز دیگر رفع حصر را عامل تلطیف فضای کشور می نامد.
این در حالی است که مردم کشورمان با مشکلات ریز و درشت اقتصادی از جمله اجاره بهای سنگین واحد مسکونی، حقوق معوقه، اشتغال، هزینه های سنگین در خرید جهیزیه و...مواجه هستند.
اصلاح طلبان اکنون و در ۶ سالگی دولت روحانی باید به این پرسش پاسخ دهند که سرانجام وعده ها چه شد؟ مسکن اجتماعی به کجا رسید؟ رقم سرسام آور نقدینگی چگونه مدیریت شد؟ چرا ارزش پول ملی کشورمان کاهش یافت؟ آیا اکنون هم چرخ سانتریفیوژها می چرخد و هم چرخ کارخانه ها؟ آیا چنان رونقی ایجاد شده که مردم دیگر نیازی به پول یارانه ندارند؟ و...
** عدم حمایت دولت از بنگاه های اقتصادی،بر اثرگذاری تحریم ها افزوده است
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت:«طی یکی دو سال اخیر که فشار تحریمهای خارجی بر پیکره نحیف اقتصاد کشور بیشتر شده، همزمان شاهد افزایش فشارهای داخلی نیز بر بنگاههای اقتصادی هستیم. فشارهایی که به بهانههای ظاهرا موجه اعمال میشود، اما نتیجه آن برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان مشخص نیست مثبت باشد. سیاستگذاران اقتصادی کشور در حال حاضر لازم است دردهای کنونی را به درستی شناسایی تا راه درمان را کشف کنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«آنها باید در شرایط کنونی تلاش کنند برای بنگاههای اقتصادی که از جوانب مختلف مانند تامین مواد اولیه، دسترسی به تکنولوژی و تامین مالی در تنگنا قرار دارند، تسهیل بیشتری در فضای کسب و کار ایجاد کنند؛ اما بالعکس در همان جهتی که تحریمها در حال اعمال فشار هستند، ایشان نیز نیروی بیشتری بر آن وارد میکنند».
کارشناسان اقتصادی بارها تاکید کرده اند که اگر دولت تنها بخش کوچکی از نقدینگی ۲۰۰۰ هزارمیلیاردی را به بخش تولید هدایت کند، مشکلاتی از قبیل رکود و بیکاری تا حد بسیار زیادی رفع خواهد شد.
از سوی دیگر اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی و اهتمام در اجرای دیپلماسی منطقه ای، تاثیر زیادی بر رونق تولید خواهد گذاشت. طیف اصلاح طلب مدعی است که اگر تحریم ها لغو شود، تمام مشکلات اقتصادی نیز رفع خواهد شد. این در حالی است که صاحبنظران و کارشناسان معتقدند که تحریم ها تنها حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد در مشکلات دخیل هستند و ۷۰ الی ۸۰ درصد از مشکلات ناشی از سوءمدیریت است.