معروف است که روزی ملانصرالدین براي خريدن نان به نانوايی رفت و چون صف نانوايی شلوغ بود، فكری به ذهنش رسيد و اعلام كرد كه در كوچه بالايی آش نذری میدهند. همه برای گرفتن آش نذری ، صف نان را رها كردند و رفتند آش بگیرند. وقتی همه رفتند، ملا در يك لحظه پيش خود فكر كرد، نكند واقعا دارند آش نذری میدهند؟ و خودش هم بدون اين كه نان بخرد، راهی محل خیالی آش نذری شد."