کشف حجاب را هم به عنوان حرامی شرعی و هم حرامی سیاسی یاد کردهاند.گرچه حرمت شرعی بیحجابی امری آشکار است اما قلمداد کردن آن به عنوان «حرام سیاسی»، امری است که تاکنون بهکار نرفته و از این رو نیازمند بحث و تأمل میباشد.
مشکل غرب تنها با رؤسای جمهور روسیه، چین یا برزیل نیست، بلکه با مردم آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بوده و این به دلیل شجاعت این مردمان برای اتحاد در دنیای جدید است. به بلوغ رسیدن آگاهی و شکلگیری اراده مشترک میان مردمان کره خاکی با رهبران جدیدی که مشتاق ساختن دنیای چندقطبی هستند، تحولات را سریعتر از آنچه انتظار داریم، به ثمر میرساند.
این روزها 2 برچسب «خالصسازی» و «خودبراندازی» ابزار کار طیف روزنامهنگار و مفسر سیاسی اصلاحطلب و اعتدالگرا(میانهگیر) در هجمه به نظام و ارکان آن شده و کمتر متنی میتوان از عناصر این طیف سراغ گرفت که به نحو تلویحی یا تصریحی به این 2 برچسب نپرداخته باشد.
رژیم غاصب صهیونیستی 2 گزینه در مورد کرانه باختری پیشرو دارد یا باید استقلال آن را به رسمیت بشناسد و به فلسطینیها واگذار کند و یا اینکه به همین رویه کنونی یعنی اسکان یهودیان در کرانه ادامه دهد. ادامه اسکان بالاخره در نقطهای متوقف میشود و آن وقت واقعیتی به نام فلسطینیهای ساکن در آن برجستهتر و پررنگتر میشود.
در یک جامعه پرشده از حرفها، امکان پرسش بسیار سخت و بعید میشود. گویی برای همه چیز جوابهایی وجود دارد، جوابهایی که نمیگذارد، پرسشهای واقعی شکل بگیرد.
معاندین بخت برگشته در محرم، با تغییر ریل «تحریم شادی»، خواستار شادی کردن، و تحریم محرّم و لباس مشکی شدند.
جهاد تبیین هم جانبازی و شهادت دارد و اینگونه نیست که جهاد تبیین یک عملیات راحت و بیدردسر باشد که فقط با یک اراده و تصمیم کلید بخورد و تمام.
کاش تهیهکنندگان لایحه عفاف و حجاب به این پرسش اساسی پاسخ میدادند که لایحه اخیر نسبت به قوانین موجود و در مقایسه با آن چه امتیاز و مزیت ویژهای دارد که تهیه و تدوین آن را ضروری دانستهاند؟!
امثال عبدی اگر صداقت و شرافت داشتند باید بر اساس اعتراف قبلی خود، اکنون از دولت رئیسی قدرشناسی می کردند که لا اقل بخشی از میراث خسارتبار روحانی را مهار کرده و در مصاف جدی با بقیه آن میراث هستند.
تعجب نکنید اگر در سالهای بعد بیبیسی در لندن هیئت برگزار کرد. عاقبت نفاق است دیگر!
بسیاری معتقدند که بازی انتخاباتی جریان موسوم به اصلاحات طی دو دهه و نیم گذشته، از چارچوبی مشخص پیروی کرده است.
حماسه عاشورا نشان داد که در اوج مظلومیت هم میتوان پیروز بود. مورخان واقعی و راستگو آن را فتح و پیروزی ثبت خواهند کرد.
اظهارات عبدالحمید برای همراه نشان دادن خود با عواطف قوی ملت ایران نسبت به امام حسین علیه اسلام، در حالی است که وی کاری جز خوش خدمتی نسبت به یزیدیان زمان و دشمنان اسلام ناب محمدی (ص) نداشته است.
غلبه دشمن در جنگ روایتها آنجا شکل میگیرد که اهل خرد و علما و خواص سکوت کنند. اینجاست که در مارپیچ سکوت خواص، اوباش بپا میخیزند و تلقی قدرت و تسلط برای جبهه باطل میسازند.
حسین بن علی و اصحاب با بصیرت و وفادارش، ذرهای در انجام تکلیف الهی و تاریخی خود تردید نکردند و خداوند هم در تحقق وعدههایش مانند همیشه صادق بود، لذا بلافاصله پس از آن واقعه تلخ و بهتآور، آثار قیام حسین بن علی(ع) نمایان شد.
میزان آن است که ببینیم شیطان از فعالیت و عزاداری ما خوشحال میشود یا ناراحت؟ طاغوتها از فعالیت ما خوشحال میشوند یا ناراحت؟ شبکههای رسانهای نظام استکبار از برنامههای ما خوشحال میشوند یا ناراحت؟ پس عاشورا را میزان قرار دهیم.
در دستگاه حسینی جا برای همه هست، اما همه میدانند برای چه آمدهاند و چگونه باید بیایند. همه گناهکاران حق آمدن دارد، اما فضای حسینی را جای گناه نمیدانند.دستگاه حسینی، دستگاه تغییر است نه تکرار. جا برای همه هست، اگر حرمتش را نگه دارند.
این روزها، بار دیگر عاشوراست. عاشورایی که به درازای همه روزهاست اگرچه عاشورای آن روز، فقط یک نیمه روز بود. و بار دیگر کربلاست، کربلایی که به پهنای همه سرزمینهاست، هر چند کربلای آن روز، قطعه زمینی کمعرض و طول بود. بازهم حرامیان در برابر یاران امروزی حسین بن علی(ع) بهصف ایستادهاند اما، دیگر مانند آن روز غمزده، مولای مظلوم ما تنها نیست.
قرآن یک بیانیه آزادی و رهایی از قیودات شیطانی و جاهلی است. به تعبیر مقام معظم رهبری، غرب با قرآنسوزی از روی استیصال به یک امر خطرآفرین، توطئهآمیز و تلخ روی آورده و در برابر مسلمانان آرایش جنگی گرفته است.
این آرایش جنگی دشمن در مقابل اسلام، سوت آخر تقابل غرب با تمدن نوین اسلامی است که نتیجه تلخ شکست را به آنان تفهیم کرده است.