آمادگی کامل نیروهای مقاومت فلسطینی در مقابل تحیر و دستپاچگی صهیونیستها بهخوبی وضعیت واقعی دو جبهه را نشان داد.
گذشت زمانی که دست فلسطینیها خالی و یا حداکثر با سنگ پر میشد، امروز مبارزان فلسطینی به رغم همه محدودیتها، مجهز به موشک و پهپاد و... هستند و عزمشان هم صدها برابر بیش از آنزمان است.
به گمانم میتوان میزان زیادی از تلاشهای جبهه تبیین را متأثر از جهتگیری بنیادین به سمت خودشناسی تلقی کرد.
بمبارانهای وحشیانه غزه، قتل عام غیرنظامیان بهویژه کودکان و زنان، ویران کردن خانهها، بستن آب و برق و دیگر نیازهای اولیه انسانی مردم غزه، راهحل پایان دادن به بحرانی که حیات اشغالگری را نشانه گرفته، نیست. اگر راهحل بود آنها اکنون پس از 70 سال اشغالگری درگیر جنگ«طوفان الاقصی» نبودند.
شرایط سختگیرانه حاکم بر منطقه، رزمندگان مقاومت را بر آن داشت تا با یک عملیات پیشدستانه، قدرت خود را به رژیمصهیونیستی نشان دهند.
این جنگ، جنگ ارادهها و بازی بزرگان است. تا چند هفته قبل در رسانهها چنین تصویرسازی میشد که اسرائیل به مرزهای ایران در شمال و جنوب و غرب رسیده، در حال عادیسازی با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس است و برای بیثباتسازی ایران به کمک آمریکا تدارک میکند.
نظم جدید جهانی با همه اما و اگرها و سناریوهای پیچیده، یک ضلع قدرتمند به نام «مقاومت» خواهد داشت که همین طور که موازنه قوا را در منطقه به نفع جهان اسلام رقم زد؛ میتواند معادلات جدیدی خلق کند.
عملیاتی که دیروز توسط مقاومت فلسطین انجام شد پیامدهایی را در حوزههای مختلف داخلی، منطقهای و بینالمللی بهدنبال خواهد داشت.
رژیم جنایتکار اسرائیل به خوبی میداند موضوع تسلیح کرانه و پشتیبانی تسلیحاتی از آن نسبت به ابتدای زمانی که از آن سخن گفته میشد، تحول کیفی پیدا کرده و با تکنولوژیهای جدید میتواند به صورتی تکاملیافتهتر و پرحجمتر به این منطقه وارد شود. این چیزی نیست که رژیم بتواند در مقابل آن پادزهری تهیه کند.
دریافتکننده جایزه صلح نوبل و حامیانش که به جنایات بیشمار علیه انسانیت و بشریت شهره آفاق هستند، سند غیرقابل انکاری از انسانیت و بشردوستی جمهوری اسلامی ایران تلقی میشوند.
حذف نفر سوم رژیم آمریکا در حالی رخ داد که او فقط ۲۶۹ روز این سمت را عهدهدار بود و برای نخستین بار در تاریخ سیاسی آمریکا بود که رئیس مجلس نمایندگان برکنار میشد.
سال پیش نیویورک تایمز مطلبی درباره رهبری و خبر دروغ بیماری ایشان را مطرح میکند. دیگر نه اعتبار رسانه مهم است و نه صداقت و رسالت خبرنگار! اما عملیات است دیگر. قرار است به جامعه ایرانی این پیام منتقل شود که ایران فاقد قدرت مرکزی است، ما به این داستانهای هر چند وقت یکبار عادت کردهایم.
هموار شدن مسیر توسعه روابط رژیم جنایتکار صهیونیستی با هر یک از کشورهای منطقه به منزله آلوده شدن عضو جدیدی از پیکره اسلام به سرطان بدخیم اسرائیل است. آیا حاکمان عربستان ننگ به نابودی کشاندن امت اسلام را به جان خواهند خرید و با میزبانی سرطان لقب گذشته خود را ارتقاء خواهند بخشید؟!
هرگز منتقد و معترض دارای نگاه اپوزیسیون نسب به نظامهای آمریکایی یا اروپایی را پیدا نمیکنید که همانند معارضان شرقی، نامزد جایزه صلح نوبل شود. جایزه آنها غالبا سرکوب و طرد و اخراج و سر به زیر آب شدن است.
رهبر معظم انقلاب در روزهای اخیر، تحلیلی میدانی و واقعبینانه درباره آینده تحولات منطقه ارائه کردند و نسبت به برخی اقدامات و سادهانگاریها به کشورهای منطقه هشدار دادند.
آنچه در این وجیزه مورد نظر است، اظهارات برادر عزیزمان جناب آقای امیرعبداللهیان، وزیر محترم امور خارجه کشورمان است که از مذاکره تلفنی با همتای عربستانی خود خبر داده و اعلام کردهاند که قرار است این بازی در زمان دیگری تکرار شود!
برخی معارضان جمهوری اسلامی (از جمله افراطیون مدعی اصلاح طلبی) ادعا میکردند نباید ورزش را سیاسی کرد. اما وقتی تیم ملی ایران به جامجهانی راه یافت، خواستار حذف تیم از جامجهانی شدند؛ خیانت منحصر به فردی که در هیچ کشور دیگری نظیر نداشت!
روزی که آرمیتا به سلامت به خانه برگردد دوست و دشمنش را به روشنایی خورشید خواهد یافت. او خواهد دید جماعتی را که کرکسوار بر سر جسم نحیف او نشستند تا دکان بر سرخونش علم کنند.
دستگاه سیاست خارجی ضمن رصد دقیق شرایط در حال گذار نظام بینالمللی از نظام تکقطبی به نظام چند قطبی بدون محوریت آمریکا، ضرورت همگرایی و همکاری با کشورهای اسلامی در جهت شکلدهی به هنجارها و روندهای عادلانه نظام بینالملل، استقرار صلح و امنیت عدالتمحور و جانمایی در نظم جدید را عمیقاً درک کرده است.
اگر دولت سعودی و دولتهای مشابه درصدد دستیابی به امنیت پایدار هستند، این امنیت از طریق برادری میان آنها و ملتهای مسلمان و جریانات مقاومت بهدست میآید نه از طریق اتصال و ارتباط با دشمنان اسلام و مسلمین که ناتوانی و رو به زوال بودن آنان به اثبات رسیده است.