رژیمصهیونیستی همان رویکرد قبل از آتشبس را در پیش گرفته و بهدنبال دستاوردسازی برای جنایتهای بیشماری است که مرتکب شده است.
امروز جبهه مقاومت همان بسیج لبنان است، بسیج سوریه است، بسیج عراق است، بسیج یمن است، بسیج فلسطین است و دیر نیست که بسیجیان در کشورهایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی حتی فکرش را نمی کنند بر سر آنها آوار شوند.
کریستوفر هیجنس نیز در کتاب خود مینویسد هنری کیسینجر یک دیپلمات شعبدهباز بود. او رسما در قالب یک دیپلمات، جنایات جنگی در ویتنام و کامبوج را مدیریت میکرد.
ذم و نکوهش «دوقطبیسازی جعلی» توسط رهبر انقلاب در چند مقطع از جمله در سخنرانی اخیر در جمع بسیجیان عزیز نشاندهنده دغدغه ایشان مبتنی بر تبدیل نشدن دوقطبیسازی به رویه و عادت و گفتار در سطح چهرههای مختلف سیاسی از جمله در جریان انقلاب است. این یک سوال مهم است که چرا رهبر انقلاب همچنان در ذم دوقطبیسازی جعلی سخن میگویند؟
تا کی باید منتظر تصویب نهایی قانون جدید عفاف و حجاب بود؟! و با کدام توجیه قانونی و منطقی و اسلامی از اجرای قوانین موجود خودداری میشود؟ لااقل برای پیشگیری از پدیده خانمانسوز و خانوادهبرانداز کشف حجاب به قوانین موجود عمل کنید. طلای قانون جدید پیشکش، مرحمت فرموده ما را مس کنید!
ما فکر میکنیم، چه این جنگ پایان یابد، چه آتشبس تمدید شود و چه تمدید نشود، صهیونیستها به این زودی نخواهند توانست، کمر راست کنند چون، حماس این بار چنان ضربات کاری به اسرائیل وارد کرد که سؤالِ «آیا اسرائیل در حال نابودی است؟» بر سر زبانها بیفتد.
رهزنهای رسانهای همچنان در ایران مشغول کارند اما دروغهایشان باور نمیشود؛ چرا؟
امروز عملیات طوفان الاقصی و مقاومت ۵۰ روزه مردم غزه و گروههای مقاومت در مقابل رژیمی که در این مدت بیش ازقدرت بمب هستهای استفاده شده در جنگ جهانی دوم متحمل آسیب و خسارت شدهاند، به یک الگوی مبارزه جهانی تبدیل شده است.
دشمن میداند ایران و نیروی مقاومت در منطقه از مرز «بازدارندگی» عبور کرده و در مقام و موقف «اقدام پیشدستانه» ایستادهاند.
معادلات بسیاری نه فقط در منطقه، بلکه در سطح جهانی تغییر یافته، و روند رویدادها بسیار به هم شبیه شده است. رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین، همان وضعیت بحرانی را دارد که آمریکا در افغانستان تجربه کرد.
اقداماتی که در پشتیبانی مقاومت فلسطینی بعد از عملیات طوفانالاقصی و علیه رژیم صهیونیستی و حامیان بینالمللی آن بهوجود آمد نقطه عطفی است برای حرکتهای بعدی مجموعههای مقاومت.
اگر بگوییم که این بیداری و ابتکار عمل فلسطینی که در جنگ اخیر خود را نشان داد، بهترین دلیل برای «پیروزی مردم فلسطین» است، سخن به گزافه نگفتهایم.
حرفهای اصلی خود را پشت حجاب کلمات و جملات پنهان میکنند، اما پیام خود را غیرمستقیم به مخاطب منتقل میکنند.
رژیم صهیونیستی در هر 2 صورت ادامه جنگ یا توقف آن، در موقعیت باخت و شکست قرار گرفته است؛ هر چند که اگر ته مانده عقل برای زمامداران این رژیم باقی مانده باشد، توقف زنجیره دامنهدار شکست را به افزایش تصاعدی خسارات رژیم و گرفتاری عمیقتر در باتلاق ترجیح میدهند و این برای اسرائیل، انتخاب بین بد و بدتر است.
آقای عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «خدا یا انسان؟»، چند پرسش و اشکال را دربار مسأله علوم انسانیِ اسلامی در ایران پساانقلاب مطرح کرده است که پیش از ایشان نیز فراوان بیان شده و از این جهت، باید درباره آنها تأمل کرد. این مجال، مقدّمه و مدخلی بر تفکّر مبسوط در فرصتهای دیگر است.
امام راحل در سال ۶۷، یکى از ارکان بسیج را در ایجاد نمونههایى از هستههاى مقاومت در جغرافیاى جهان دانسته و بر این اساس، استراتژى امنیت ساز آینده انقلاب اسلامى و شیوه کنش سیاسى امنیتى کشورهاى اسلامى را بنا نهادند.
نزدیک به 50 روز است از جنگ رژیم صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین در غزه میگذرد. دهها نشست مجمع عمومی و نیز شورای امنیت سازمان به اصطلاح ملل متحد برگزار شده است اما نتوانسته، جلوی جنگ و خونریزی، نسلکشی و جنایات جنگی در غزه را بگیرد.
آمریکا، چند دولت اروپایی و رژیم صهیونیستی، پس از جنگ جهانی دوم، برای ۵۰ سال عادت کرده بودند کنار گود بنشینند، جنگ و جنایت راه بیندازند، و نابودی دیگران را تماشا کنند. حالا اما نظم پیشین دگرگون شده است.
با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی که در نقش پادگان نظامی غرب و کلانسرمایهداران غربی در منطقه ایجاد شده است، راهکارهایی نظیر تشکیل 2 دولت فلسطینی و صهیونیستی اگر خیانت و همراهی با جنایت صهیونیستها نباشد -که در مواردی هست- باید آن را اوج حماقت و بیخبری از واقعیت ماجرا دانست.
نقض شدید حقوق بشر در باریکه غزه به نحو اسفباری در جریان است و سازکارهای بینالمللی توان لازم برای خاتمه بخشیدن به این ددمنشی را ندارد.