حلقه وصل صادق امامی// دیروز 28 جولای (6 مردادماه) سالگرد جنگ جهانی اول بود؛ جنگی که از آن با نام «جنگ بزرگ» و «جنگ برای پایان همه جنگها» یاد میشود. در جریان این جنگ، بسیاری از اتفاقات برای نخستینبار رخ داد؛ برای نخستینبار مناطق غیرنظامی بمباران شدند، برای نخستینبار کشتار غیرنظامیان -آنهم در سطح وسیع- به هدفی مشروع تبدیل شد، برای نخستینبار سلاح شیمیایی به کار گرفته شد و برای نخستین بار نزدیک به 10 میلیون نفر کشته شدند.
جرقه این جنگ خانمانسوز را یک ملیگرای صرب که عضو گروه مخفی مسلح «دست سیاه» بود، زد. پرنسیپ 28 ژوئن سال 1914 با شلیک گلوله «فرانتس فردیناند»، ولیعهد امپراتوری اتریش- مجارستان را ترور کرد. مخالفت صربستان با تحقیقات درباره این موضوع باعث شد امپراتوری اتریش- مجارستان به صربستان اعلام جنگ کند. بهدنبال این اتفاق روسیه، آلمان، فرانسه، بریتانیا و عثمانی وارد این جنگ شدند. کمی بعد هم ایتالیا و ژاپن و در سال پایانی نیز آمریکا وارد آن شد.
در دومین جنگ جهانی که در سال 1939 آغاز شد و سال 1945 پایان یافت هم آدولف هیتلر که یک ملیگرای متعصب بود، نقش اصلی را ایفا کرده است. با حمله ارتش آلمان نازی به نیمه غربی لهستان در اول سپتامبر سال ۱۹۳۹ که به اعلام جنگ فرانسه و بریتانیا به این کشور انجامید، جنگ دوم جهانی آغاز شد. گفته میشود در جریان این جنگ که ساختارهای زیربنایی اروپا را نابود کرد، بین 50 تا 70 میلیون نفر جان خود را از دست دادند.
تبعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... دو جنگ جهانی به اندازهای سهمگین بوده که قدرتهای غربی در 70 سال پس از آن، هیچگاه حاضر نشدند جرقه سومین جنگ جهانی را بزنند تا با «توسل به زور»، «خواستهها»یشان را تامین کنند. در دوره کنونی با شیوع روند «جهانیشدن» سلاحی اثرگذارتر از بمب و موشک ایجاد شده است که کمهزینهتر و شاید سریعتر کشوری را در مسیر تامین خواستههایش کمک کند. «جنگ تجاری» جدیدترین شیوه نبرد بین کشورهاست که در آن کشوری با اعمال تعرفه روی کالاهای وارداتی و همچنین انواع سیاستهای تحریمی، تلاش میکند سیاستهای کشور هدف را تغییر دهد. همچون دو جنگ جهانی اول و دوم، این شیوه جنگ را نیز یک ملیگرای افراطی یعنی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در پیش گرفته است.
هرچند این جنگ تعرفهای در ابتدا توسط آمریکا علیه چین، کانادا، مکزیک، اروپا، هند، ترکیه و... اعمال شد اما بهکارگیری این شیوه بین کشورهای دیگر باعث شده کارشناسان، سومین جنگ جهانی را «جنگ تعرفه»ها بنامند. اکنون جنگ تجاری به سکه رایج جنگهای بینالمللی تبدیل شده است.
چین نخستین و بزرگترین هدفی بود که دولت جدید آمریکا برای جنگ تجاری آن را هدف قرار داد. آمریکا در گام نخست بر میلیاردها دلار کالاهای چینی بهطور موقت تعرفه 10 درصدی بست تا طرف چینی حاضر به تامین خواستههای آمریکا شود. اما بینتیجه ماندن مذاکرات باعث شد براساس دستور پیشین رئیسجمهوری آمریکا، تعرفههای ۲۵ درصدی علیه کالاهای چینی اجرایی شود. چین هم البته بیکار ننشست و بر میلیاردها دلار کالای وارداتی از آمریکا بهخصوص در حوزه کشاورزی تعرفه بست. این نبرد تعرفهای که ترامپ ملیگرا آغازگر آن بود، در حال تکثیر در سایر کشورهای جهان است. بیش از دو هفته پیش سنای فرانسه لایحهای را به تصویب رساند که براساس آن شرکتهای دیجیتالی که در فرانسه فعالیت میکنند و درآمدشان در این کشور بالغ بر ۲۵ میلیون یورو و در کل جهان بالغ بر ۷۵۰ میلیون یورو است، باید سه درصد مالیات بر درآمد به فرانسه بدهند.با این مصوبه، شرکتهای عظیم آمریکایی مانند گوگل، فیسبوک و آمازون باید به پاریس مالیات دهند.
علاوهبر فرانسه، دیگر کشورهای اتحادیه اروپا همچون اتریش، بریتانیا، اسپانیا و ایتالیا نیز اعلام کردهاند قصد دارند بر شرکتهای دیجیتال مالیات ببندند. هرچند ترامپ به این خبر واکنش تندی نشان داد و گفت پاسخ کاملا درخوری به «اقدام احمقانه مکرون» خواهد داد اما واقعیت این است که هیچ کشوری در این نبرد نمیخواهد بازنده باشد. این روزها علاوهبر پاسخهای تلافیجویانه کشورها نسبت به اعمال تعرفه از سوی آمریکا، جنگ تجاری بین سایر کشورها نیز در گرفته است. بهتازگی عربستانسعودی نیز به حلقه کشورهایی پیوسته که از ابزارهای اقتصادی استفاده میکند.
این کشور که در یک سال گذشته روابطش با ترکیه بهدلیل قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی در استانبول دچار سردی شده است، تحریمهایی علیه تولیدات نساجی ترکیه اعمال کرده است.
روزنامههای ترک گزارش کردهاند سعودیها اقدام به نگهداشتن صدها کامیون ترکیهای در مرز عربستان و نیز هزاران بسته از مبدأ ترکیه در فرودگاههایشان کردهاند. در کرهجنوبی هم پس از اینکه ژاپن اعلام کرد تامینکنندگان قطعات و نیمههادیها برای کرهجنوبی باید قبل از صادرات این فرآوردهها به آن کشور مجوز لازم را دریافت کنند، گروههای صنعتی و مدنی در کرهجنوبی با تشکیل جنبش و فراخوانهای عمومی از همه مردم خواستهاند خرید کالاهای ژاپنی را متوقف کنند تا ژاپن از این تصمیم عقبنشینی کند. شاید مردمی که در دوره کنونی زندگی میکنند، هیچگاه همچون مردم دو جنگ جهانی نتوانند تبعات این جنگ را به وضوح لمس کنند اما این شیوه جنگ، اثر بهمراتب سختتری بهدنبال دارد، چراکه هدف اصلی آن اثرگذاری بر غیرنظامیان است و مردم عادی باید هزینه گرانشدن کالاها و تجهیزات تولیدی را پرداخت کنند.