به گزارش حلقه وصل، پردیس تئاتر تهران سالنی تازه تاسیس با امکانات بسیار درهای خود را به روی یک نمایش اسطوره ای گشوده است و تمام امکاناتش را در اختیار گروهی قرار داده است که به رهبری نیما خسروی در حال تمرین نمایش آرش کمانگیر هستند.تا اینجا همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد اما با گشتی در فضای مجازی با فیلمی از تمرینات این تئاتر رو به رو می شویم که بهت آور است.
زنان بی حجاب دست در دست مردان می رقصند تا از این راه به یکی از اسطوره های نام آور ایران زمین جان ببخشند. ماجرا وقتی جالب تر می شود که می فهمیم آرش این نمایش یک زن است. دخل و تصرفی غیر اصولی که بیانگر آن است که عوامل این نمایش عامدانه از آن سود می جویند تا گیشه خود را تامین کنند.البته این اولین بار نیست که در حوزه ی تئاتر و فرهنگ با چنین بی اخلاقی‌ها و بی بند و باری هایی رو به رو می‌شویم نمایش های بسیاری که به اسم تئاتر لاکچری با استفاده از سلبریتی‌ها و رقص های غربی سعی کرده اند بهره ی بیشتری از گیشه ببرند بدون آنکه کوچکتری توجهی به رسالت خود در قبال آگاهی بخشی و فرهنگ سازی در راستای اهداف و ارزش های جامعه ایرانی اسلامی داشته باشند.
نمایش آرش کمانگیر مشتی نمونه ی خروار از بی کفایتی مدیرانی است که سکان کشتی فرهنگ را به دست گرفته اند و با بی توجه به اصول و ارزش های اسلامی تلاش می کنند که تنها منافع گیشه را تامین کنند و فراموش می کنند که میزهای مدیریت امانتی است که به آنان سپرده شده تا پاسدار ارزش ها و اصول والای اخلاقی ایرانی اسلامی باشند نه آنکه حاضر شوند برای منافع مادی با هر گونه فساد و امور غیر اخلاقی سازش و مماشا کنند.
اسطوره آرش این نماد آزادی و سربلندی ایران زمین در مسلخ مدیران بی کفایت نالایق و هنرمندان خودفروخته سر بر کنده نطع نهاده و به دست گروه اجرایی در حال سر بریده شدن است اسطوره ای که نماد سازش ناپذیری بود حال مغموم به کناری نشسته و صحنه ای را نظاره می کند که در آن یک زن با حرکات اغواگرانه ی جنسی تلاش می کند که آرشی باشد که غربی ها می پسندند زنی زیبا و اغواگر که حتی تیر از کمان کشیدنش هم سرشار از حرکات تحریک آمیز جنسی است مانند بازیگران زن فیلم های اسطوره ای غربی نه مردی آزاده که حتی نامش هم لرزه بر اندام دشمن می افکند و جان خویش در تیر نهاد تا سرحدادت ایران را مشخص کند.
تمام شواهد و مدارک به دست آمده از تمرینات نمایش آرش کمانگیر موئد این مسئله است که در یک سالن دولتی که با بودجه بیت المال ساخته شده است محملی برای فسق و فجور ایجاد شده است حال آنکه بسیاری از هنرمندان متعهد باید پشت در اتاق های مدیران این مجموعه و محموعه های مجهزی مانند آن ماه ها منتظر بمانند تا اجازه ای اجرا برای آثاری بگیرند که مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی ایرانی است و این مدیران تنها به دلیل نگرانی از درآمدهای حاصل از گیشه بر سر راه قبیل اجراها سنگ اندازی می کنند.حال که اسطوره ی ها و فرهنگ ما این چنین به قتگاه می روند آیا وقت آن نرسیده است که در ساختار مدریت فرهنگی یک حرکت انقلابی و جهادی صورت بگیرد و مدیران را دوباره با وظایف خود آشنا کند تا پیش از آنکه دیر شود علاج واقعه کنند و جلوی این قبیل نمایش ها و مدیرانی که به این قبیل کارها میدان می دهند و با صرف بوجه های کلان از بیت المال به ترویج فرهنگ بی بند وباری غربی می پردازند گرفته شود.
مدیرانی که حاضرند تمام امکاناتی که به صورت امانت در اختیارشان است را صرف کارهایی کنند که جز ترویج بی عفتی و تحریف های تاریخی و ترویج فرهنگ غربی نیست.در شرایطی که سرزمینمان با تهدیدات و مشکلات بسیاری از سوی غرب دسته و پنجه نرم می کند مجال دادن به اجرای این قبیل نمایش ها مصداق بارز خیانت در امانت توسط مدیران است.
بنا بر شنیده‌ها حامی مالی این نمایش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و این نهاد فرهنگی می‌تواند نسبت به موضوعات مندرج در همین درگاه رسانه‌ای پاسخ‌های خودشان را برای حلقه وصل ارسال کنند.
