در کشورهای مختلف ۱۲ آگوست را «روز جوان» نامیده است و در ایران افتخار این را داریم که روز ۱۱ شعبان برابر با میلاد با سعادت علیاکبر حسین (ع) را روز جوان و جوانان است. حضرت علی اکبر (ع) فرزند امام سوم شیعیان حسین ابن علی (ع) در ۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری قمری در مدینه منوره متولد شد. جوان برومند امام حسین(ع) که با فداکاریهایش در روز عاشورا جاودانه شد و درسهای بسیاری را به جوانان آموخت.
اگر چه زندگی حضرت علی اکبر(ع)، کمتر به قلم تحریر آمده است ولی همین مقداری که بیان شده است حاکی از روح بلند، بزرگواری، تقوا، ادب و دیانت اوست. درباره دوران کودکی علی اکبر (ع)، همین بس که تربیت او در دامان حسین بن علی (ع) است. علی اکبر (ع) جوانی خوش صورت و زیبا و طلاقت لسان و صباحت رخسار و سیرت و خلقت را از پیامبر اکرم(ص) به ارث برده بود. شجاعت از علی مرتضی (ع) داشت و به جمیع محامد و محاسن معروف بود.
* مداحیهای جدید ولادت حضرت علی اکبر(ع)
مداح | شعر | دانلود |
حسین سیبسرخی | مثل کبوتر شدم تو آسمون حسین | دانلود |
عبدالرضا هلالی | ای که از هر نفست نغمه هو میریزد | دانلود |
جواد مقدم | ز حرم جانب میدان به صف کربلا | دانلود |
محمود کریمی | هر کی پیش تو خاکه | دانلود |
میثم مطیعی | یقین روح محمد رفته در جسم علی اکبر | دانلود |
امیر عباسی | این حسن نبی است یا رخ اوست | دانلود |
سیدمجید بنیفاطمه | تا عکس ضریحو بغل می کنم | دانلود |
سید مهدی میرداماد | دل حرم می شود سحرگاهی | دانلود |
محمدرضا طاهری | به روی دست علی می خنده علی | دانلود |
* اشعار ولادت حضرت علی اکبر(ع)
شیعه وقتی که امامش شاد است
روحش از سلسله ها آزاد است
تا که شش گوشه ی دل کرببلاست
دل که دل نیست, حسین آباد است
نخل زهرا ثمری آورده
حیدری, شیر نری آورده
از چه رو شیعه چنین مجنون است
ام لیلا پسری آورده
بنویسید که مهتاب آمد
باز خورشید جهان تاب آمد
این خبر مشتلق قیمتی است
پسر اول ارباب آمد
باید امشب همه خوشه خوشه
بستانند ز رویش توشه
این جگرگوشه پسر آمده تا
قبر باباش شود شش گوشه
این پسر کیست که برتر گشته
در علی بودنش اکبر گشته
این امامت و رسالت زاده
گاه علی, گاه پیمبر گشته
لحظه لحظه جلواتش شد وحی
شان تنزییل صفاتش شد وحی
بنویسید که این شبه نبی
آیه آیه کلماتش شد وحی
جلواتش همه پیغمبری است
کارش از اهل حرم دلبری است
چیست در کنه وجودش که حسین
تا دم مرگ علی اکبری است
ای به حق بسته ز خود رسته علی
برو میدان ولی آهسته علی
می دهی جان ولی یادت باشد
جان ارباب به تو بسته علی
امیر عظیمی
والا علی اکبر
زیبا علی,غوغا علی,رعنا علی اکبر
باد موافق را
با گیسویش انداخته از پا علی اکبر
اصلاً به جای زُلف
پیچیده دور سر,شب احیا علی اکبر
با تیغ ابرویش
جمعِ عدو را میکند مِنها علی اکبر
یا مظهر الوالی
یا مصطفی,یا مرتضی و یا علی اکبر
تکثیر شد حیدر
اینجا علی,آنجا علی,هرجا علی اکبر
اعلان ختم جنگ؛
می شد اگر می تاخت با سقا علی اکبر
پس خَلقاً و خُلقاً
پیغمبری گویاست پس گو…یا علی اکبر
الدَّهرُ یومان است؛
امروز علیِ اصغر و فردا علی اکبر
بابا ز دنیا و
می بُرد هرلحظه دل از بابا علی اکبر
بعد از تو بابا گفت
ای خاک عالم بر سر دنیا علی اکبر
این آخر روضه ست
مثل علی اصغر شده حالا علی اکبر
مهدی رحیمی
دِلـبری آمده ای دل بِبَـری با نَظَـری
نوه یِ فاطمه ای نورِ دو چشمِ پدری
دشمن وُ دوست همه مُتَّفِقُ القول شدند
که تو شایسته تری از همگان خوب تری
مثلِ جَـدَّت عـلیِ عـالی اعـلایی وُ….
نَتَـوان گفت خدایی تو علی یا بَشَری
رَجَـزَت مثـلِ علـمدارِ حـرم طوفانی
فصـلِ یادآوریِ قصّه یِ شَـقَّ القَـمَری
با اذانَت دلِ اربابِ وفـا را بُـردی
هر نَفس ریخته از لَعلِ تو دُرُّ و گوهری
قَسَمی می خورم وُ می شکنم قافیه را
به خـداییِ خـدا آمـده احـمـد دنیا
خُلق وُ خویِ نَبی وُ بویِ علی یعنی این
صاحبِ قـدرتِ بازویِ عـلی یعنی این
پسرِ اَرشدِ اربابِ کَـرَم در معـنا
مالکِ تیـغِ دو اَبرویِ علی یعنی این
حسنی صورت وُ سیـرت علـوی آوازه
وَ هُوَ الحقُّ و هُوَ الهُویِ علی یعنی این
اوّلیـن برگه یِ معراجِ بنی هاشمیون
اوّلیـن زائرِ بانویِ علـی یعـنی این
چه کسی مدّعی عاشقی شیرِ خداست
گِرِه خورده به سرِ مویِ علی یعنی این
جُز علیّـاً ولی الله تمـامیِ علـیست
علی اکبر نوه یِ اَرشد وُ نامی علیست
به تنِ خـود زِرِه وُ خـوُودِ پیمـبر دارد
نَفَسَش عطر وُ بویِ سوره یِ کوثر دارد
این رسول است که از خیمه می آید بیرون
رویِ لب ذکـرِ مدد حیـدرِ صَـفدر دارد
همه یِ عرشِ خدا دور وُ بَرِ شهـزاده
چِقَـدَر این نوه یِ فاطمه نوکـر دارد
یک تنه ریخت بِه هَم کاخِ یهودی ها را
خیبَـر از جا بِکَـنَد دستی اگر بَردارد
خوش به حالِ پدر وُ مادرِ من چون پسری…
نذریِ روضه یِ شاه وُ عـلی اکبر دارد
از همان روزِ اَزَل حیـدری اَم وَاللّههِ
تا نَفَس دارم علی اکبـری اَم وَاللّههِ
پیشِ پاهایِ ضریحِ تو نشستم ارباب
سائلم سائلِ تو سائلِ خـود را دریاب
بی تو هر روز شود زندگی اَم تیره وُ تار
با تو شَبهایِ من وُ خانه یِ قلبَم مهتاب
نَکُنَد یک نَفس از صحنِ شما دور شوم
تشنه اَم تشنه یِ روضه نَکُنیدَم سیراب
می رسد نیمه یِ شعبان وُ دلم می گیرد
طاقِ نصرت زَده اَم رفته دلم تا سرداب
بهترین ذکـرِ شبِ نیمه یِ ماهم این است
اَلسَّلام اِی لبِ خشکیده یِ ارباب وُ رباب
باز هم ذکـرِ حسیـن ابنِ عـلی وُ ندبه
تکیـه کُـن منتَـقمِ شاهِ کَـرَم بر کـعبه
حسین ایمانی
عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود
بَسکه میریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود
باز هنگامهیِ یک جلوه تَبَسُم شده بود
وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود
شب از آن شب همه شب مثلِ شقایق شده است
مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است
چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد
بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد
جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد
یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد
مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد
زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد
لاله شوریدهیِ هر لحظهی دیدارش بود
ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود
مِهر همسایهیِ دیوار به دیوارش بود
خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود
چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد
چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد
موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت
باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت
آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت
خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت
اولین آینهیِ جاریِ کوثر آمد
دومین فاطمهیِ خانهی حیدر آمد
آسمان از قدمش تا که شکوفا میشد
عشق شیرازهی هر واژهی دنیا میشد
هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا میشد
عالم از یاسترین عطر مسیحا میشد
باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود
لحظهی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود
کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد
کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد
کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد
به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد
تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت
تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت
نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری
بینِ منظومهی خورشیدیِ دل جا داری
زیرِ پا وسعتِ شش گوشهی دنیا داری
که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری
مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است
دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است
حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت
دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت
پایِ پُر آبلهاش با تنِ تبدارش سوخت
از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت
چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید
از همان فاصلهیِ دور لبش را بوسید
حسن لطفی
ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا
چشم امید و روشنی راه لیلا
از تو که مولودی منزه تر نباشد
طفل عزیز و نوگل دلخواه لیلا
با اولین لبخندهای دلنشین ات
مهرت نشسته در دل آگاه لیلا
وقتی که هستی در کنارش غم ندارد
ای هم زبان و همدل و همراه لیلا
در شهر با تو مادرت را می شناسند
ای بانی عز و جلال و جاه لیلا
بس که پیمبرگونه تو رفتار کردی
باید بخوانیمت رسول الله لیلا
از خاک پای تو تبرک جسته مادر
باشد قدمگاهت زیارتگاه لیلا
مداح تو ما نه خداوند جلیل است
دستان ما کوتاه و خرما بر نخیل است
حس تغزل را نگاهت باب کرده
از تو نوشتن شعر ما را ناب کرده
شب تا سحر را گرم توصیف تو هستیم
هر شاعری را عشق تو بی خواب کرده
شیرین زبانی های تو از روز اول
قند دل آقای مان را آب کرده
در رفت و آمدها به پای تو می افتند
عطرت تمام شهر را بی تاب کرده
روح اذانی و نگاه حاکم تو
لحن مؤذن زاده را جذاب کرده
گیرایی هر طاق ابرویت دوباره
ابلیس را هم راهی محراب کرده
صدها سعید و مسلم و عابس فدایت
وقتی تو را حق سرور اصحاب کرده
جدت علی با قلعه ی خیبر نکرده
کاری که چشمت با دل ارباب کرده
هم شاهزاده عین نور و نور عینی
هم یاعلی ابن الحسن ابن الحسینی
با دوستان آرزومندی که داری
مستیم از ذکر خداوندی که داری
ماه سحرهای مدینه ! پایدار است
با سجده و سجاده پیوندی که داری
تو در جلال و مرتبت خیلی بزرگی
عالم فدای نام و پسوندی که داری
عشقی که تو باشی همه با سر می آیند
عاشق کش است آن طرز لبخندی که داری
همراه با حاتم , سلیمان هم نشسته
در جمع سائل های خرسندی که داری
هم منتهی الحلمی علی هم کاشف الکرب
مثل عموهای خردمندی که داری
بوی امیر المومنین از تو می آید
با ذوالفقار و نقش سربندی که داری
تو فتح خیبر میکنی و ورد لبهاست
اعجاز بازوی تنومندی که داری
دشمن توان جنگ رو در رو ندارد
با ضربه های بی همانندی که داری
خرج تو قطعا می شود ای شیرمیدان
تکبیر خواهرهای دلبندی که داری
تنها رجز خواندی و دشمن زهره ترکاند
در حیرتم از لحن سوگندی که داری
( اَنا عَلِیُّ بنُ الحُسینُ بنُ عَلِیٍّ
نَحنُ و بیتُ اللهِ اَولی بالنَّبِیِّ
مِن شَبَثٍ و شَمَرٍ ذاکَ الدَّنِیّ
اَضرِبُکُم بِالسَّیفِ حَتّی یَنثَنی
ضَربُ غُلامٍ هاشِمیٍّ عَلَوِیٍّ
و لا اَزالُ الـیومَ اَحـمی اَبی
تااللهِ لا یَحکُمُ فینا اِبنُ الدَّعِیّ )
در معرکه همواره سر می ریزد آقا
از هر سر انگشت هنرمندی که داری
پیش تو اصلا قد علم کردن حرام است
هرکس که بدخواه تو شد کارش تمام است
در جان تو صورت و سیرت می درخشد
در دست هایت ابر رحمت می درخشد
آیینه ی پیغمبری خُلقاً و خَلقاً
از چهره ات نور نبوت می درخشد
مانند خورشیدی فروزان بر سر تو
عمامه ی سبز سیادت می درخشد
زیبایی و بخشندگی و حسن خلق ات
در چشم دشمن بی نهایت می درخشد
از تو می آموزیم سبک زندگی را
از هر کلام تو صداقت می درخشد
انگور تازه حاصل اعجاز باباست
عشق به تو در این حکایت می درخشد
طوق غلامی تو و ایل و تبارت
بر گردنم روز قیامت می درخشد
با ختم “عاشورا” به این نکته رسیدم
نام تو در متن زیارت می درخشد
بانی شش گوشه شدی بیش از همه جا
در کربلا پایین پایت می درخشد
در تک تک آموزه های مکتب تو
امر اطاعت از ولایت می درخشد
کوری چشم ابن منقذها همیشه
نام علی در بین عترت می درخشد
هر تکه های نامساوی تن تو
در جامه ی سرخ شهادت می درخشد
از نیزه گفتم بی هوا ؛ لیلا ببخشد
امیدوارم حضرت زهرا ببخشد
علیرضا خاکساری
* پیامکهای تبریک ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان
در تقویم کشورمان روز ولادت حضرت علی اکبر به عنوان روز جوان شناخته میشود و به همین مناسبت مجموعه پیامکهای تبریک را برای کاربران آماده کرده ایم.
سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا
حضرت علی اکبر (علیه السلام) خجسته باد
حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ مینماید
اکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد، بوی او بوی محمد
خلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
خواهی که ببینی رخ پیغمبر را
بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خلق و خوی او میبینی
با دیدهی جان محمدی دیگر را
میلاد شبیهترین آینهی پیغمبری مبارک باد.
اکبر که گل حمیده فاطمه است
نور دل نور دیده فاطمه است
هر چند که از گلشن لیلا باشد
او لاله پروریده فاطمه است
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
ای سرو بوستان ایستادگی!ای زیباترین گل باغ حسین!ای جوان رعنا و رشید حسین!ای علی را یادگار!ای علی اکبر!
ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات.
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد
از دامان لیلا گلى بر آمد
شبیه حضرت پیغمبر آمد
نور دل زینب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
ای نور خاندان نبوت جمال توای فخر دودمان امامت کمال توای اشبه تمام خلایق بخلق و خلق
بر خاتم نبوت و حسن خصال تو
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
خورشید دلآرای حسین، ثانی احمد
باشد علیاکبر، گل فرخنده سرمد
همنام علی باشد و بر فاطمه دلبر
این مظهر حق باشد و گل بانگ محمد
نسل جوان را به جهان رهبری
جلوهی توحید، علی اکبری
هر که هوای رخ احمد کند
در تو تماشای پیمبر کند
ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینهی محمدی و روز جوان مبارک.
فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولایت
آمد به جهان آیت حق، کان کرامت
آفاق معطر شده از عارض ماهش
مولود حسین آمده، اکبر، مهِ عصمت
میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک
ای که باروی چو ماهت، دلربای عالمینی
بانگاهی عاشقانه، قبله جان حسینی
یوسف آل عبائی، قبله دلهای ماییای علی دوم عشق، حیدر کرببلائی
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
ای رخ تو مطلع الانوار حُسن
خال لبت نقطهی پرگار حُسن
بزم وفا را رخ ماه تو شمع
خوبی خوبان جهان در تو جمع
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
ای شجر علم و حیا را ثمر
وی پسر شیر خدا را پسر
اشبه مخلوق به پیغمبری
یوسف لیلا علیِ اکبری
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد.
این سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاک
این جان حسین است و نبی، لؤلو لولاک
این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست
دارد ز. محمد نسب و منطق و ادراک
این سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاک
این جان حسین است و نبی، لؤلو لولاک
این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست
دارد ز. محمد نسب و منطق و ادراک
آفاق منور شده از طلعت ماهی
ماهی که اصیل است و برازنده شاهی
این زاده لیلاست، بود مظهر توحید
ثانیِّ محمد بود این نور الهی
عاشقان را دلبری هست بیمثال
جملهاند شیدای آن حسن و کمال
عالمی دلخواه وصلش، کیست او
این بود آل محمد اکبر نیکو خصال
ز. فرزند امیرالمؤمنین و زادهْ زهرا
شبیه روی بیغمبر، علی اکبر آورده
به شام یازده ْشعبان عیان شد آن مه تابان
خرد گفتا حسین از ماه گردون بهتر آورده
الاای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بیمثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
الاای خضرِ رحمت تشنهکامِ لعلِ لبهایت!
خجل گردیده زیبایی، ز. شرم روی زیبایت
زیـارت نامه زوار ثـارالله، سیمایت
حسین بن علی گردیده محو قد و بالایت
جـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
جمال حضرت جانان، بود نامش علیاکبر
عزیز خالق سبحان بود، آن وارث حیدر
که هست ثانی احمد، جز علیاکبر، گل لیلا؟
بحق این مظهر ایمان بود، بر عالمی سرور
الگوى شجاعت و ادب، علی اکبر
دردانه فاطمى نسب، علی اکبر
فرزند یقین ز. نسل ایمان بود
پرورده دامن کریمان بود
آن یوسف حُسن، ماه کنعانى
در خلق و خصال، احمد ثانى
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دریا دل و کوه استقامت بود
زاده لیلا بُوَد ثانی ختم الانبیاء
مهر عالمتاب باشد، چون علی و مرتضی
او اصالت داشت از بابش حسین بن علی
خواند نامش را علیاکبر، شهید کربلا
ولادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان مبارک باد