به گزارش حلقه وصل، روز ۲۳ دی ماه ۱۴۰۰ بود که حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان در حکمی، حمید احمدی را به عنوان سرپرست فدراسیون ژیمناستیک منصوب کرد. این انتصاب در حالی صورت گرفت که زهرا اینچه درگاهی پس از پایان دوره چهار ساله ریاستش در خرداد ماه، به دلیل اختلافاتی که با وزارت ورزش داشت، از سمتش کنار نرفت، اما سرانجام تسلیم شرایط شد.
یکی از نقاط مورد مناقشه وزارت ورزش و فدراسیون ژیمناستیک در سالهای قبل، موضوع اساسنامه این فدراسیون بود. رئیس وقت فدراسیون معتقد بود که این نهاد عمومی غیر دولتی دارای یک اساسنامه مجزا نسبت به سایر فدراسیونها است و برای هرگونه تصمیمگیری از جمله برگزاری انتخابات، باید به این اساسنامه رجوع کرد، اما مسئولان وزارت ورزش اعتقاد داشتند که همه فدراسیونها یک اساسنامه مشترک دارند و انتخابات نیز طبق آن برگزار میشود.
اساسنامه وزارت ورزش، یک اساسنامه مشترک میان فدراسیونهاست که تقریباً همه فدراسیونها آن را به فدراسیون جهانی مربوطه ارسال میکنند و در نهایت نیز آن اساسنامه با تغییرات کمی به تایید نهاد بینالمللی میرسد و به عنوان سند، مورد استفاده قرار میگیرد. این شرایط درخصوص ژیمناستیک به دلیل همان اختلافاتی که عنوان شد، کمی پیچیدهتر شد و کار به جایی رسید که وزارت ورزش همه حمایتهای خود از ژیمناستیک را سلب کرد تا این رشته که مسئولانش توان لازم را نیز نداشتند، به گوشهای برود و عملاً کنار بماند.
همانطور که عنوان شد، رئیس وقت فدراسیون ژیمناستیک بر اساسنامه مجزای فدراسیونش تاکید داشت، اما پس از فشارهای زیادی که متحمل شد، طبق اساسنامه وزارت ورزش استعفا کرد و طبق همان اساسنامه نیز، سرپرست منصوب شد.
در اساسنامه مورد نظر فدراسیون عنوان شده بود که در صورت کنارهگیری رئیس، سرپرست باید با رای اعضای مجمع انتخاب شود، اما در اساسنامه وزارت ورزش عنوان شده که انتخاب سرپرست با حکم وزیر ورزش است. در واقع در انتصاب روز ۲۳ دی ماه نیز مشخص شد که همه در استفاده از اساسنامه وزارت ورزش به توافق رسیدهاند و قرار است روند برگزاری انتخابات نیز طبق این اساسنامه پیش برود؛ این همان نکتهای بود که حمید احمدی سرپرست فدراسیون بر آن تاکید کرد. احمدی در این باره گفت: «انتخابات فدراسیون بر اساس اساسنامه وزارت ورزش پیش میرود. تقریباً بیشتر بندهای هر دو اساسنامه مشابه هم هستند، فقط یکی دو نکته کوچک و مورد اختلاف وجود دارد. استعفای اینچهدرگاهی نیز براساس اساسنامه وزارت ورزش انجام شد و من هم بر اساس همان سرپرست شدم. اساسنامه فدراسیون جهانی میگوید که سرپرست باید با نظر مجمع تعیین شود، ولی اساسنامه وزارت ورزش عنوان میکند که سرپرست، نایب رئیس هر فدراسیون است که حکمش زده میشود. در واقع من به این شکل آمدم و اینچهدرگاهی هم پذیرفته بود که استعفا بدهد و من به عنوان سرپرست، نایب رئیس شدم.»
در اینجا باید به نکته مهمی اشاره کرد؛ نکتهای که اگر به آن توجه نشود، میتواند عواقبی برای مسئولان داشته باشد و حتی کار را تا تعلیق فدراسیون پیش ببرد. همه فدراسیونهای داخلی باید اساسنامه خود را به تایید فدراسیون جهانیشان نیز برسانند. البته ژیمناستیک از سال قبل تاکنون این کار را انجام نداده، آن هم در حالی که ارتباط فدراسیون ایران با FIG به پایینترین سطح خود رسیده است. عدم تایید اساسنامه نیز به معنای آن است که فدراسیون جهانی، انتخابات فدراسیون کشورمان را تایید نخواهد کرد و این میتواند منجر به تعلیق نیز شود.
سال گذشته و زمانی که انتخاب فدراسیون دوچرخهسواری برگزار و محمود رشیدی به عنوان رئیس جدید انتخاب شد، اطلاعاتی از داخل به اتحادیه جهانی ارسال شد و کار را به جایی رساند که UCI اعلام کرد در سوی کنار نرفتن رشیدی، فدراسیون ایران را به حالت تعلیق درمیآورد. نکته مهم اینکه هنوز اساسنامه فدراسیون دوچرخهسواری در نهاد بینالمللی مورد تایید قرار نگرفته تا انتخابات برگزار شود.
حالا مشابه چنین شرایطی در ژیمناستیک وجود دارد. از یک طرف فدراسیون جهانی اساسنامه را تایید نکرده و از طرف دیگر قرار است انتخابات با اساسنامه مورد نظر وزارت ورزش برگزار شود. باید به این دو مسئله، عامل مهمی به نام «مخالفان» را نیز اضافه کرد که به نظر میرسد در زمان مقتضی، اطلاعات مورد نظرشان را برای فدراسیون جهانی ارسال خواهند کرد تا روند فدراسیون ایران اخلال ایجاد کنند.
در چنین شرایطی اگر انتخابات برگزار شود، شاهد رقم خوردن شرایطی مشابه با آنچه برای دوچرخهسواری شکل گرفت، خواهیم بود؛ شرایطی که در نهایت منجر به بلاتکلیفی ژیمناستیک ایران میشود.
نکته عجیب دیگری در این میان وجود دارد؛ سرپرست فدراسیون در طول سه ماه گذشته و از زمان تصدی این پست، هنوز ارتباطی با فدراسیون جهانی نگرفته و به گفته خودش سفری هم پیش نیامده تا برود. همین مسئله میتواند اثر منفی در مسائل مختلف ژیمناستیک ایران بگذارد.
ژیمناستیک در دنیا به عنوان یک رشته پایه و پر مدال شناخته میشود و از اهمیت بسیار زیادی هم برخوردار است، اما در ایران اوضاع کمی تفاوت دارد و ظاهراً عزم کافی برای اهمیت دادن به این رشته وجود ندارد. تحرکات منفعتطلبانه برخی افراد و اقداماتی که بوی خوبی از آنها به مشام نمیرسد، باعث شده تا ژیمناستیک ایران به جای پیشرفت، در سرازیری قرار بگیرد و از جایگاه مدعیان نیز دور شود. در این میان مسئولان وزارت ورزش و حتی کمیته ملی المپیک باید با اتخاذ بهترین تصمیمها، شرایط را برای جلوگیری از هرگونه تضعیف این رشته و مقابله با اتفاقات پیشبینی نشده مهیا کنند.