به گزارش حلقه وصل، از وقتی هیات رئیسه فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت تا شهاب الدین عزیزی خادم را عزل کند، به ناگاه نام کمیته اخلاق در رسانه ها مطرح شد. کمیته ای که به انفعال و عدم ایفای نقش در بحران های فوتبال کشور معروف بود، به یک باره وارد میدان شد و بیانیه غیرمتعارف و بی سابقه را در دفاع از رئیس فدراسیون صادر کرد.
این موضوع که انتقاداتی بدان مطرح است که به زودی ابعاد آن و مغایرتش با اساسنامه را بررسی خواهیم کرد، موجب شد تا اعلام شود که اساسا، تمام فعالیت های کمیته اخلاق در دوره اخیر فدراسیون، با مشکل حقوقی و قانونی مواجه است. بررسی های اساسنامه دلالت آشکار دارد که فعالیت کمیته اخلاق مغایر بندها و اصول است و اساسا نمی توان اثری برای تمام اقدامات آن متصور بود.
* پای یک آقازاده در میان است؟
اما ماجرا به همین جا ختم نشد و به یک باره اطلاعاتی رسید که برخلاف اصول اساسنامه و اهداف کمیته اخلاق است؛ عدم رعایت قاعده اساسی و راهبردی تعارض منافع توسط یونس اسدی مقدم. در واقع، در سال جاری و با فرض نادیده گرفتن ابهامات اساسنامه ای در فعالیت کمیته اخلاق و تصور قاعده مند بودن آن (فرض محال را محال ندانستن!)، فاقد وصفی اساسی جهت حضور و فعالیت در این کمیته بوده است. اما ماجرا چیست؟ حضور فرزند اسدی مقدم در فوتبال که بر مبنای اساسنامه، موجب سقوط وصف مستقل از وی شده و می بایست از کار کنار می کشید.
بر مبنای ماده ۶۲ اساسنامه با عنوان ارکان قضایی، اسدی مقدم که خود یک مقام رسمی قضایی هم هست، یک اصل مسلم قانونی در حوزه فوتبال را نادیده گرفته و فعالیتی مغایر اساسنامه داشته است. البته، فرض دیگر نیز عدم آشنایی وی با قانون مذکور و ندانستن ماجراست که خود ماجرای دیگری است.
بر اساس بند ۵ این ماده، رئیس، معاون و اعضای کمیته انضباطی، کمیته اخلاق و کمیته استیناف، باید کلیه شرایط مورد نیاز برای احراز وصف استقلال به شرح مندرج در بند ۵ ماده ۶۰ اساسنامه که برای رئیس و معاون کمیته حسابرسی ذکر شده را دارا باشند. نکته حیاتی که فعالیت اسدی مقدم را زیر سوال می برد، همین محتوای قانونی است. اما این ماده چه می گوید؟
بند ۵ ماده ۶۲ اساسنامه فوتبال که شرطی را برای رئیس، معاون و اعضای کمیته اخلاق متذکر شده که در ماده دیگر اساسنامه بدان اشاره شده است
بر مبنای بند ۵ ماده ۶۰، رئیس و معاون این کمیته باید مستقل باشند. چناچه در هر زمان طی چهار سال منتهی به فعالیت آنها، خود یا اعضای خانواده شان (همسر، فرزند، فرزندخوانده یا فرزند ناتنی، والدین، خواهر و برادر، والدین همسر و خواهر و برادر همسر) واجد یکی از شرایط ذیل شوند، دیگر عنوان مستقل ندارند. در این شرایط نیز آنچه دارای اهمیت در موضوع اخیر است، بند الف است؛ در فدراسیون و/یا هر یک از باشگاه ها، لیگ ها، اعضا یا کنفدراسیون فوتبال آسیا (و شرکت ها و سازمان های زیر مجموعه آنها) دارای سمت یا قراردادی (مستقیم با غیرمستقیم) باشد که برای آن حق الزحمه پرداخت می شود و یا دارای سمتی داوطلبانه باشد که برای آن هرگونه حق الزحمه پرداخت گردد. یعنی این بستگان نباید چنین فعالیتی داشته باشند.
بخش الف بند ۵ ماده ۶۰ که به صراحت، چگونگی سقوط وصف مستقل از کمیته حسابرسی را ذکر می کند، به کمیته اخلاق نیز تعمیم یافته که شامل رئیس این کمیته و فرزندش می شود
اینجا، نقطه ای است که یونس اسدی مقدم باید پاسخگوی آن باشد. آیا وی مشمول این قاعده نمی شود که فرزند وی، علی اسدی مقدم، در تیم نساجی قائمشهر حضور دارد و به عنوان بازیکن برای آنها فعالیت می کند؟ با توجه به مصادیق بند ۵ ماده ۶۰، فاقد وصف مستقل بوده و می بایست اساسا از این سمت کناره گیری می گرفته است؟ آیا با فرض قانونی بودن کمیته اخلاق، قاعده راهبردی و مهم تعارض منافع توسط بونس اسدی مقدم رعایت شده است؟ پاسخ وی به این موضوع چیست و چگونه تا به امروز، شاهد تداوم حضور وی بوده ایم و واکنشی نداشته است؟
اکنون که فعالیت غیرقانونی و خلاف اساسنامه کمیته اخلاق مبرهن و واضح است، چنین اتفاقی که برای فرزند رئیس آن ایجاد شده، بیش از پیش بر دامنه گمانه ها می افزاید که چه در این کمیته گذشته است. فعالیت غیرقانونی بر مبنای اساسنامه کمیته اخلاق و اینک ماجرای آقازاده رئیس که البته بایستی منتظر توضیحات نیز بود، در کنار مواردی که به زودی به آن پرداخته خواهد شد، بخش کوچکی از زوایای فدراسیون فوتبال در دوره ریاست شهاب الدین عزیزی خادم است که البته، یونس اسدی مقدم در بیانیه عجیبش، قصد تداوم آن را دارد!