به گزارش حلقه وصل، برنامه «رخ به رخ» در اولین جمعه زمستانی میزبان نادر فلاح بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بود. او در این برنامه به انرژی فراوانی که در سینما گذاشته اشاره کرد، او بیشتر از خود نقد کرد تا تعریف و بازیگری را ارزشمند دانست اگر بازی در آثاری باشد که به مفاهیم عمیق انسانی میپردازند. بنا بر این گزارش، در ابتدای این برنامه نادر فلاح در اتاق گریم اظهار کرد: چهره من گریمخور خوبی دارد. گاهی خودم و حتی گریمور از این همه تغییرِ من پس از گریم تعجب می کنیم. همه طراحیهای گریمم را دوست دارم اما در سریال عقیق که چشم مرا کور کرده بودند، این طراحی، کاراکتر جذابی را برایم ساخته بود. در سریال جشن سر برون که تا چند وقت دیگر روی آنتن میآید هم مجید اسکندری گریم بسیار خوبی برایم طراحی کرده اند.
او در ادامه به خاطرهای در زمینه گریم اشاره کرد و گفت: در زمان فیلمبرداری سریال عقیق که ناچار بودم سبیلم را که از قضا سبیل پهنی هم بود را حفظ کنم با خانمم سوار اتوبوس شده بودیم، یک خانم سوار شد و شروع کرد به بد و بیراه گفتن به من کرد که مگر دوره این نوع سبیل گذاشتن نگذشته و این چه قیافه ای هست؟
بازیگری در فیلمهایی با مفاهیم عمیق انسانی برای من ارزشمند است
بازیگر « سد معبر» در ادامه بیان داشت: در سینما رسیدن به شهرت و ثروت بخشی از وجود انسان را قربانی میکند. آدمها مجبورند بخشی از وجودشان را شاید به قیمت ارزانی بفروشند تا به شهرت و ثروت برسند که بعدها پشیمان شوند. بسیاری از بازیگران در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدهاند که بازیگری ارزش اینکه به این نقطه برسی را ندارد.
وی ادامه داد: من در سینما خیلی انرژی گذاشتم، درسش را تا فوق لیسانس خواندم و سالها تئاتر بازی کردم از این پشیمانم که چرا این قدر انرژی گذاشتم در جایی که تلاش من دیده نشد. اینکه میگویم اگر برگردم عقب شغل دیگری را انتخاب میکنم به این خاطر است که الان دریچههای دیگری برای من باز شده که فکر میکنم برای آنها وقت گذاشتن ارزشش بیشتر از وقت گذاشتن برای سینماست.
فلاح در ادامه به جایزهای که از او دریغ شده اشاره کرد و گفت: من از جوانی با فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» شروع کردم و سال ها فاصله افتاد تا ایفای نقش در فیلم «چند متر مکعب عشق» که باید برای آن جایزه میگرفتم.
بازیگر «لانتوری» تاکید کرد: بازیگری برای من بسیار ارجمند و ارزشمند است. کی؟ وقتی که فیلمهایی را میبینم که مسائل انسانی را مطرح میکند که روی من تاثیر میگذارد. فیلمهایی درباره خانواده، اجتماع، سیاست و ... که تاثیرگذار است برای من ارزشمند هستند. اما اینکه انسان مجبور باشد در بازیگری خودش را اثبات کند و به شهرتی برسد و در این مسیر کارهایی را قبول کند که در باور و عقیده اش نیست این زیان آور است و من به این وجه آن نقد دارم. بگذریم از این مبحث چون دوست ندارم نق بزنم. اینکه قبلا هم گفتهام که اگر 20 سال پیش بود به جای بازیگری کتابفروشی را انتخاب میکردم به خاطر یک گوشه آن بود.
بازیگر «خداحافظی طولانی» توضیح داد: الان انرژیم را بیشتر از خلوت کسب میکنم. جمع خیلی خوب است اما به نظر می آید اگر نتوانم حس خوبی به جمع دهم و خشم و حسادتم را کنترل کنم تا به جمع منتقل نشود ترجیح میدهم در خلوت بمانم، روی خودم کار کنم تا با حال خوب به جمع برگردم و حال آدم ها را خوب کنم.
بازیگر «خانه دختر» افزود: نقشهای منفی تاثیر بدی بر انسان میگذارد. گاهی با همین تاثیرگذاری رفتارهای بدی را در زمان ایفای نقش نشان داده ام که همین جا عذرخواهی میکنم. تلاش میکنم که این اتفاق دیگر نیفتد و خدا را شکر خیلی موفق بودهام.
فلاح در ادامه با بیان اینکه کارهای کمدی را اگر کمدی درستی باشند دوست دارم، گفت: اتفاقا در تئاترها رگه هایی از طنز در کاراکترهایی که بازی میکنم وجود دارد. من جنس بازی دنزل واشنگتن را خیلی دوست دارم. علاقه دارم در سینمایی خارج از سینمای ایران هم بازی کنم اما هم اینکه زبان بلد نیستم و هم اینکه استانداردهای بازیگری جهانی متفاوت است ولی بلاخره همه دوست دارند درفضای گسترده تری کار کنند.
نقشم را در سریال «جشن سر برون» دوست دارم
این بازیگر در ادامه میز گفت وگوی این برنامه بیان کرد: من زود جوش میآورم. یک اتفاق بی ربط و فکر نشده عصبانیم میکند. همیشه هم پشیمان میشوم. یک چیزی در طبع من هست که زود جوش میآورم و زود هم پشیمان میشوم.
وی افزود: آدمهای بزرگ به ما درسهای بزرگی دادهاند مثل اینکه قبل از اینکه جوش بیاوری راه برو، کمی دور شو، ذکر بگو اینها باعث میشود که تمرین کنی بر خشم خودت غلبه کنی. اینکه بسیاری از شبها خودم را مرور میکنم تا ببینم کجا اشتباه کردهام تا دیگر آن اشتباه را مرتکب نشوم هم از خصوصیات من است که به مرور به دست آمده.
بازیگر «خط ویژه» گفت: قدرت اینکه دیگران را آرام کنم را دارم. همه نقشهایم را دوست دارم اما این نقشی که اواخر در سریال «جشن سر برون» بازی کردهام خیلی جنبههای متناقض و عجیبی دارد. کاراکتریست که من دوستش دارم و فکر میکنم مردم هم دوستش داشته باشند. در بخش بعدی نادر فلاح بخشی از تئاتری که امسال به روی صحنه برده بود را در اتاقک «رخ به رخ» اجرا کرد.
دوست دارم نادر فلاح را به معرفت بشناسند
او در این برنامه با بیان اینکه دوست دارم نادر فلاح را به معرفت بشناسند و به نیکی از من یاد کنند، مقابل آئینه «رخ به رخ» قرار گرفت و در پاسخ به این سوال که شده برای به دست آوردن نقشی یا موقعیتی دروغ بگویی، گفت: نادر جان تو اصلا دروغگوی خوبی نیستی و دروغ هم که می گویی زود لو میروی. این همه انتقاد کردی از خودت یک تعریف هم بکن که خیلی نمیتوانی دروغ بگویی.
فلاح در پاسخ به سوال بعدی درباره دچار شدن به تکبر گفت: زیاد دچار تکبر شدهام. خوب نیست و باید حواست را جمع کنی نادر. حرفی وجود ندارد که نشود در آئینه روراست گفت. هر شب با خودم روراست حرف میزنم، سرم را که روی بالشت میگذارم تازه حرفها شروع میشود.
او سپس در آئینه خودش را خطاب قرار داد و گفت: نادر فلاح مواظب چشمت، گوشت، فکرت، زبانت و دلت باش. برای نقش فیلم چند متر مکعب عشق خوب جنگیدی و به آن هم رسیدی اگر برای همه چیزهایی که در فکر و دلت هست به همان خوبی بجنگی و به آنها برسی که عالی است، برو جلو.
نادر فلاح در ادامه با خودِ 20 سالهاش به لهجه کرمانی صحبت کرد و گفت: نادرو نگا بکن تو الان 20 سالته حداقل 40، 50 سال وقت داری، حواستو جمع کن، بخشی از زندگیت که شغل و حرفهات هست را درست انتخاب کن، وقت بگذار درس بخوان حتما نتیجه میگیری. یک بخش هایی هم روح و روان و شخصیت و فکرت هست حواست را جمع کن نشه 50سالت بشه بگی بد زندگی کردم، برو به امون خدا.
نادر فلاح به طرفداران تیمهای فوتبال: با هم مهربان باشیم
در بخش کافه «رخ به رخ» این بازیگر گفت: من از پرواز نمیترسیدم اما یک بار هواپیما مجبور شد ارتفاعش را به سرعت کم کند و از آن روز فوبیای پرواز پیدا کردم. یکی از جذابیتهای سفر خوردن غذاهای محلی و بومی است. من اگر سه ماه مجبور باشم یک غذا را بخورم نان سنگک و پنیر لیقوان و سبزی را انتخاب میکنم.
فلاح در ادامه بیان کرد: فیلم گیلانه را خیلی دوست داشتم و اینکه ادامه داستان را تخیل کردم. تصور کردم پسر از دست میرود و ادامه زندگی مادر و تلاشهایش برای زندگی بدون پسرش برایم داستان جذابی است.
او همچنین به فضای مسمومی که در بازیهای دربی ایجاد میشود اشاره کرد و گفت: زمانی خیلی فوتبال میدیدم و استقلالی هستم. جوری که متعصب باشم نه. چون چیزهایی را در این تعصب بیاندازه میبینم که گاهی میخواهم قیدش را بزنم. گاهی رفتارهای نامناسبی بین طرفدارهای دو تیم میبینم که احساس میکنم بهتر است طرفدار هیچ تیمی نباشم. با هم مهربان باشیم، به هر حال فوتبال است و برد و باخت دارد نباید فضای مسمومی ایجاد کرد.
بازیگر «اژدها وارد میشود» در ادامه به علاقمندیهای خود در حوزه فیلم، سریال و کتاب اشاره کرد و گفت: سریال سی را خیلی دوست دارم. فیلم رقصنده در تاریکی، فنس، فیلم های دنزل واشنگتن را دوست دارم. یک سری رمان میخوانم که قصههایش بر اساس دوره ها و شخصیتی از تاریخ نوشته شده بود آنها را هم بسیار دوست داشتم.
فلاح در پایان اشاره کرد:خداحافظی اساسا وجود ندارد. جدایی نیست بلکه یک قرارداد است برای رفتن به یک مرحله دیگر، حتی مرگ هم یک جدایی نیست. مناسبات فیزیکال ما حکم میکند که جایی از هم جدایی شویم اما خاطرات و لحظات میماند.